به گزارش خبرآنلاین، محمد اللهیاری، مدیر اداه کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتگویی استفاده از نرمافزار واژهیاب برای ممیزی کتاب را رد کرده است. وی که با سیوسومین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات و در قالب پروندهای با عنوان مقایسه میان ممیزی کتاب و مطبوعات در ایران گفتگو کرده به برخی ابهامات در حوزه ممیزی کتاب نیز پاسخ داده و گفته است: به خاطر حفظ شأن و قدرت این اداره، بسیاری از اعتراضات به صورت بروز اظهارنظر مطبوعاتی بیپاسخ مانده و در عین حال با درخواست از ناشر و نویسنده برای حضور در اداره کتاب، به مسأله رسیدگی شده است. گزیده ای از این گفتگو را در ادامه می خوانید:
- در روزنامهها هم ممیزی صورت میگیرد، منتها آنجا مبنا پس از چاپ است ولی کتاب پیش از چاپ ممیزی و نظارت انجام میشود. اینگونه نیست که بگوییم آنجا هر چیزی چاپ میشود و نظارتی وجود ندارد. زمانی که در نشریهای مطلبی منتشر میشود، اگر اشکالی داشته باشد، مدیر مسؤول را میخواهند و هیأت نظارت تشکیل جلسه میدهد و حکم صادر میکند.
- راجع به مطبوعات به نظر میرسد فرآیند پیش رو فرآیندی عقلانی است. با توجه به سرعت انتشار مطبوعات، مطالب موجود در آنها کارکرد همان روز دارد و روز بعد چون ذهن باید درگیر مطلب جدید شود، مطلب قدیم را فراموش کرده است.
- ما تلاش میکنیم ذهن قانونگذار را نیتخوانی کنیم. به هر حال اداره کتاب در موضع تصمیمگیری نیست. از پایین به قانونگذار که در بالا قانون را وصف کرده نگاه میکند و سعی دارد نیتخوانی کند که او چه چیزی را مدنظر داشته است.
- معمولاً در فرآیند کاری ما مراعات ناشر، نویسنده و مترجم به اعتبار اینکه شخصیتهای فرهنگی هستند و جنسشان، جنس نرمتری است بیشتر از سایر حوزهها در نظر گرفته میشود. سعی میکنیم از عصبیت و عجله پرهیز شود، گرچه قانونگذاری که قانون نظارت را گذاشته است برای ضمانت اجراییاش آییننامه مربوط به تخلف را پیشبینی کرده است. منتها تلاش میشود تا جایی که میشود مسائل به آرامی حل شود.
- خیلیها نگاهشان این است که ما در اداره کتاب نرمافزار واژهیاب داریم و مثلاً متنی را که از ناشر میگیریم به نرمافزار میسپریم و یکسری واژهها که باید ممیزی شود، معین میکنیم. صراحتاً میگویم کار ما اینگونه نیست و نرمافزاری وجود ندارد.
- در اداره کتاب به واسطه اینکه هر روز به حجم زیادی از کتاب مواجه هستیم، درصدی از مطالب تکرار قبلیهاست ولی به تناسب زمان با یکسری مسائل تازه هم روبرو میشویم، مثلاً ما امروز در جامعه با عرفانهای نوظهور مواجه شدهایم، اندیشههایی که مروج نوعی عرفان کاذب یا فرقهگراییهایی هستند. مقابله با آنها ممکن است یک خط کلی در آییننامه داشته باشد ولی آییننامه وارد مصادیق نشده است. تشخیص این مصادیق برعهده کارشناسان است و در قانون گفته شده است که وزارت ارشاد به عنوان مجری آن موظف است با کمک نهادهای دیگر آنها را تشخیص دهد. اینجا همان جایی است که ممکن است مقداری محل اختلاف شود. نویسنده و یا ناشر بگوید این چیزی که شما تحت عنوان مصداق این بند از آئیننامه تشخیص دادهاید، صحیح نیست. آنجا جایی است که محل چالش است که این تطابق دارد با آن بند یا نه؟
- ما در حوزه علوم انسانی کار میکنیم و با متنی سروکار داریم که خالق دارد و این متن باید فهمیده شود و نرمافزار نمیتواند کار فهم را انجام دهد، لذا چون توسط یک انسان نوشته شده باید توسط یک انسان دیگر دیده شود.
- دو تا دیدگاه وجود دارد یک دیدگاه این است که شما در حوزهی ممیزی به کلیت کار نگاه کنید، اگر کلیت کار مغایریتی با ضوابط ندارد به جزئیات اشکال نگیرید. یک دیدگاه این است که حتی در جزئیات هم نباید اشکالاتی وجود نداشته باشد.
- مثلا امروز برخی نویسندههای غربی هستند که مسائل جناحی و پلیسی را در کارشان میآورند اما آنقدر این متن ها با موضوعات جنسی آمیخته شده است که اگر قرار باشد آن مسائل جنسی نباشد این مسائل پلیسی دیده نمیشود و هیچ پیام متعالی هم ندارد. قانونگذار در اینجا با توجه به ماده 4 میآید و میگوید استفاده از کلمات رکیک و مستهجن و آنچه باعث فحشا بشود ممنوع است. اما بلافاصله تبصره گذاشته میشود که میگوید اگر با بیان اخلاقی و غیرمحرک باشد و به منظور انتقال پیام نسبت به آن شخص و یا به منظور نشان دادن چهره شخصیتهای منفی از این قاعده مستثنی است. برخی نویسندگان خودمان هم این موضوع را میپذیرند اما میگویند ما میخواستیم آن سیاهی را خیلی سیاه کنیم و وقتی این سیاهی را میپاشیم این سفیدی دیده شود در مقابل آن سیاهی وحشتناک.
- موظفیم متن را به صورت کامل بخوانیم. یک وقتی ممکن است مطلبی که گفته میشود در خدمت داستان باشد و در خدمت متن باشد. یعنی شما این داستان را که میخوانی احساس نمیکنی اصلاً این متن را نوشتهاند که این چند رابطه را پررنگ کنند. اما زمانی نویسنده فقط کتاب را نوشته که به توصیف روابط خاص بپردازد. لذا باید فهمید آن کلمهای که در متن است چه کاربردی دارد. به خاطر همین باید متن خوانده شود و نمیتوان هر چیزی را به راحتی حذف کرد.
- رویه اینگونه است که کارشناس باید خلاصهای از موضوع کتاب را بنویسد و تحت عنوان نقد، آن دیدگاهی که نسبت به کتاب پیدا میکند را ارائه دهد. اگر نسبت به کتاب در برخی صفحات یا سطور نکتهای را احساس میکند، باید تذکر دهد که اصلاح شود یا توصیه کند که یک مقدمه اضافه بشود. بعد از کارشناس، مسؤول آن حوزه موضوعی باید اظهارنظر کند.
- 12 گروه کاری برای بررسی کتاب ها داریم. ضمن اینکه سوای کارشناس و سرگروه در هر بخش، یک معاون علمی هم در این گروه وجود دارد. گاهی یک سرگروه از خواندن یک کتاب به این نتیجه میرسد که کارشناس همه ابعاد را ندیده است و سرگروه کار کارشناس اول را قبول ندارد در این موقع کار برای رسیدن به یک نظر قطعی و اجماعی قویتر به معاون علمی سپرده می شود و اگر اختلافنظر بین سرگروه و معاون علمی مجموعه هم بود شورایی داریم متشکل از سرگروهها که در آنجا براساس خرد جمعی در جلسهای که دو هفته یکبار تشکیل، کتابهای اختلافی آورده میشود و بحث میشود و موضوع داستان و نظرات گفته میشود و در نهایت درباره اثر تصمیم میگیرند.
- به 5 استان آذربایجان شرقی، خراسان رضوی، اصفهان، کرمان و قم برای نظارت و صدور مجوز نشر اختیار تام داده شده است. در برخی حوزههای موضوعی هم کار کارشناسی توسط کارشناسان داخلی صورت نمیگیرد و از نهادهای بیرونی و مجموعههای کارشناسی بیرونی هم کمک گرفته میشود.
6060
نظر شما