به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، کتاب «لحظههای انقلاب» محمود گلابدرهای روایتی از انقلاب اسلامی سال 1357 است که نویسنده در آن به شکل مستندنگاری تمام حوادثی که در پیش از پیروزی انقلاب دیده در کتاب تصویر کرده است.
حالا علی وزیریان قصد دارد از روی این کتاب فیلمی سینمایی بسازد. علی خلیلی دوست و وصی محمود گلابدرهای که مسئولیت انتشار آثار این نویسنده را بر عهده دارد، چندی پیش پیشنهاد اقتباس از کتابهای گلابدرهای را به وزیریان داد.
حالا علی وزیریان قصد دارد از روی این کتاب فیلمی سینمایی بسازد. علی خلیلی دوست و وصی محمود گلابدرهای که مسئولیت انتشار آثار این نویسنده را بر عهده دارد، چندی پیش پیشنهاد اقتباس از کتابهای گلابدرهای را به وزیریان داد.
وزیریان در یک نشست در خبرآنلاین گفت: «شروع کار ما با آقای خلیلی از کتاب «لحظههای انقلاب» بود. ایشان تماس گرفتند و گفتند متولی مجموعه آثار گلابدرهای هستند و گفتند هر کدام از آثار را میخواهم میتوانم اقتباس سینمایی کنم، اما نظر تاکیدیشان روی «لحظههای انقلاب» بود. من این کتاب را خواندم و به نظرم کتاب بینظیری است.»
وزیریان بر این باور است که اراده بر انجام بر کار سینمایی در کشور ما وجود ندارد.
کارگردان فیلمهای «یک سطر واقعیت» و «یک وجب از آسمان» دراینمورد گفت: «زمانی که آقای صفارهرندی وزیر ارشاد بودند، در نامهای پیشنهاد دادم که یک فیلم قابل تامل درباره انقلاب ساخته شود که این نامه بیپاسخ ماند. واقعیت این است که مجموع کارهایی که درباره انقلاب اسلامی داریم در حد چند فیلم در اوایل انقلاب است. واقعا ارادهای برای انجام چنین کاری وجود ندارد، اما چون دوست دارم این کار انجام شود گفتم هر کاری از دستم بر بیاید انجام میدهم.»
وزیریان درباره کتاب «لحظههای انقلاب» گفت: «این کتاب ویژگیهای زیادی برای اقتباس دارد. اینکه به قول سینماییها بخواهیم به متن وفادار باشیم باید سریال بسازیم، ولی اگر بخواهیم به شکل سینمایی باشد، بستگی به نوع نگاه سینماگر دارد، زیرا کار شامل دو یا سه بخش است. یک بخش تحلیلهای نویسنده است، یک بخش خاطرات گلابدرهای از مبارزاتی است که یا خودش در آن نقش داشته یا آنها را دیده است، یک بخش هم گزارشنویسی جاندار و واقعی از وقایع است. وقتی شروع به خواندن کار کردم، مرا به آن سالها برد. شاید این موضوع باعث شد که انگیزهام برای ساختن کار قوی شود.»
علی خلیلی وصی گلابدرهای نیز گفت: «کتاب «لحظههای انقلاب» آنقدر ظرفیت دارد که میشود ساعتها دربارهاش حرف زد. گلابدرهای این کتاب را در کش و قوس انقلاب زمانی که منزلاش کرج بود و زن سوئدیاش را به ایران آورده بود نوشت. محمود در منظریه کرج زندگی میکرد، جایی که آن زمان بیابان بود. دلشورههای آن روزها خیلی اهمیت داشت، او با شرایط سخت بیپولی، بیکاری، بینفتی و هزار مشکل دیگر شروع به نوشتن وقایعی کرد که میدید. او تنها ناظر نبود، جاهایی هم قوه محرکه بود، آخرین صفحهای که از لحظههای انقلاب نوشته شد 23 بهمن 57 است.»
خلیلی افزود: «اهمیت نوشتن آن کتاب در آن لحظات حساس است. آن موقع معلوم نبود چه اتفاقی قرار است بیفتد؟ کودتا میشود؟ رژیم ساقط میشود؟ هیچ چیز معلوم نبود، اما محمود ملاحظه این چیزها را نمیکرد. او شخصیت شناختهشدهای بود، میآمد در انقلاب، ماموران و روشنفکران او را میدیدند و حضور او در انقلاب مشخص بود. اگر انقلاب نمیگرفت چه اتفاقی برای او میافتاد؟ این چیزهایی است که کسی نمیبیند.»
خلیلی افزود: «اهمیت نوشتن آن کتاب در آن لحظات حساس است. آن موقع معلوم نبود چه اتفاقی قرار است بیفتد؟ کودتا میشود؟ رژیم ساقط میشود؟ هیچ چیز معلوم نبود، اما محمود ملاحظه این چیزها را نمیکرد. او شخصیت شناختهشدهای بود، میآمد در انقلاب، ماموران و روشنفکران او را میدیدند و حضور او در انقلاب مشخص بود. اگر انقلاب نمیگرفت چه اتفاقی برای او میافتاد؟ این چیزهایی است که کسی نمیبیند.»
مشروح این نشست به زودی در خبرآنلاین منتشر میشود.
58244
نظر شما