بعد از اینکه شیطان آدم و حوا را فریب داد، آدم از پروردگارش کلماتی (آموزشهایی) فرا گرفت و خدا توبهاش را پذیرفت و خداوند توبهپذیر مهربانی است. بقره/ 37. از اینرو آموزش جهت اصلاح روشومنش زندگی آدم، نخستین کارکرد دین به حساب میآید. در آیه بعد خداوند میفرماید: همگی از بهشت بیرون روید، هنگامی که رهنمودی از جانب من به شما رسید، کسانی که از آن پیروی کنند، لازم نیست بترسند یا اندوهگین شوند. بقره، آیه 38. این تعریف از دین ناظر به ادیان آسمانی است و الا واژه دین (کیش، آیین) کلی است و شامل دین کفر هم میشود. همان گونه که در قرآن آمده است: قُلْ یا أَیهَا الْکافِرُونَ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ لَکمْ دِینُکمْ وَلِی دِینِ. بگو ای کافران، آنچه را شما میپرستید من نمیپرستم و شما هم پرستنده آنکه من بنده او هستم، نیستید، من هم بنده و پرستنده آنکه شما پرستنده و بنده او هستید، نیستم و شما هم پرستنده آنکه من بنده او هستم، نیستید، دینتان برای خودتان و دین من برای خودم. (سوره کافرون) انسان از همان آغاز حیات در مسیر تکامل شروع به رشد کرد. با پیدایش جوامع انسانی و پدید آمدن اختلاف میان آنها و به تبع آن نزاع و درگیری میان انسانها بر اثر فزونخواهی و ستم بر یکدیگر و در نتیجه دور شدن از مسیر تکاملی به دلیل فرو رفتن در ظلمات و گمراهیها، خداوند مجددا فرستادگانش را با رهنمودهای جدیدتری اعزام کرد کانَ النَّاسُ أُمَّه وَاحِدَه فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْکتَابَ بِالْحَقِّ لِیحْکمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَینَاتُ بَغْیا بَینَهُمْ فَهَدَی اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ یهْدِی مَن یشَاء إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ. مردم امت واحدی بودند، خداوند پیامبرانش را با بشارت و هشدار اعزام کرد و همراه ایشان کتاب فرستاد تا در آنچه مردم در آن اختلاف کردند به حق حکم کنند. آنان که کتاب و روشنگری را دریافت کردند از روی ستمگری اختلاف کردند. خداوند کسانی را که ایمان آوردند به راه درست هدایت کرد. (بقره/ 213) علم تاریخ تعداد پیامبران الهی را بر نمیشمارد، اما مشخصات تعدادی از ایشان را ثبت کرده است. آنها قصد داشتند با تغییر طرز تفکر مردم و آموزش سازوکار عقلانی به آنها، زندگی آنها را متحول کنند. خداوند میخواست با بشارت و هشدار، انسانها را از ظلمات بیرون آورده و به سوی نور رهنمون شود، آنها را پاکنهاد کرده و کتاب و حکمت بیاموزد تا آنان با فرا گرفتن دستورات خداوند (دین) و اندیشیدن به آنها، بر نفس خود غلبه کرده و سر به آستان بندگی خداوند نهاده، مسائل اختلافی فیمابین خود را حل کنند و به سعادت برسند. الَر کتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیک لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَی صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ. کتاب را بر تو نازل کردیم تا به اذن خدا مردم را از تاریکیها درآورده و به راه روشن خدای بزرگ رهنمون شوی. ابراهیم/ 1. هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولا مِّنْهُمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَیزَکیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْکتَابَ وَالْحِکمَه وَإِن کانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ. او کسی است که از میان بیکتابها پیامبری برانگیخت تا آیات خدا را بر ایشان باز گوید و پاکنهادشان سازد و کتاب به ایشان بیاموزد. آنان پیش از این در گمراهی آشکاری بودند. جمعه، آیه 2. هوَ الَّذِی ینَزِّلُ عَلَی عَبْدِهِ آیاتٍ بَینَاتٍ لِیخْرِجَکم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ وَإِنَّ اللَّهَ بِکمْ لَرَووفٌ رَّحِیمٌ. او کسی است که بر بندهاش آیات روشنی فرستاد تا شما را از تاریکیها به سمت نور ببرد و خداوند نسبت به شما مهربان و بخشنده است. حدید/ 19. و قسط را در میان ایشان برقرار کند: لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ. ما پیامبرانمان را با روشنگری اعزام کردیم و همراه ایشان کتاب و ترازو فرستادیم تا مردم را به قسط و دادگری سوق دهند. حدید/ 25. قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ. بگو که پروردگارم مرا به قسط فرمان داده است. اعراف/29، یونس/47. واژه قسط 22 بار در قرآن بیان شده و به معنای عدالت اقتصادی و اجتماعی است. در اهمیت مسئله قسط و عدالت همین بس که خداوند کیفر قاتلان کسانی را که به قسط در میان مردم دعوت میکنند، همسان کیفر کافرانی که پیامبران را به قتل میرسانند، قرار داده و آنها را به عذاب دردناک وعده داده است. ان الَّذِینَ یکفُرُونَ بِآیاتِ اللّهِ وَیقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ حَقٍّ وَیقْتُلُونَ الِّذِینَ یأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ. کسانی که به آیات خداوند کفر میورزند و پیامبران را به ناحق میکشند و کسانی که مردم را به قسط فرا میخوانند، میکشند به عذابی دردناک بشارت دهید. آل عمران/ 21. (آیتالله طالقانی در تفسیر آیه یادشده بر این باور است که منظور از دعوتکنندگان به قسط و عدالت غیرمسلمانان آزاده هستند که توسط ستمگران به ناحق کشته میشوند) خداوند از همان ابتدای خلقت به انسان کرامت داد وَلَقَدْ کرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلا. فرزندان آدم را کرامت دادیم و آنان را در خشکی و دریا روانه ساختیم و از پاکیزهها به آنان روزی دادیم و آنان را بر بسیاری از مخلوقاتمان برتری دادیم. اسراء/ 70. کرامت حقوق ویژهای است که خداوند در میان مخلوقاتش فقط به انسان داده است. این حقوق که موجب برتری انسان بر دیگر موجودات است (اصطلاح اشرف مخلوقات بیان دیگری از اصطلاح کرامت است)، عام و همگانی است و در منطق قرآن همه انسانها بهطور یکسان از آن برخوردارند. البته فزونخواهان ستمپیشه در طول تاریخ، با انکار آن، بسیاری را به بندگی کشیده و خوار و ذلیل کردند. بنابراین کرامت نقطه اوج حقوق انسان است که حداقل آن همان اعلامیه جهانی حقوقبشر است که در 30 ماده تنظیم شده و در دستور کار سازمان ملل متحد قرار دارد و امیدوار است با رشد فکری جوامع انسانی، این اعلامیه بر تارک جوامع مختلف بدرخشد.
اگرچه همه ادیان دعوت به توحید کرده و هر دینی مشکلات اصلی آن جامعه را مد نظر قرار داده تا آنها را برطرف کند، با این وجود ادیان هم راه تکامل پیمودهاند و روز بهروز جامعتر شدهاند. نکته مهم اینکه خداوند دین را فرستاد تا در همین دنیا انسان را متحول سازد و این تحول فقط با علم و عقل امکانپذیر است. شکوفایی رابطه انسان و دین منوط به این است که انسان با تعقل و تفکر سراغ دین برود زیرا پیش از این، جهل انسان در دادوستد با رهنمودهای خداوند (دین) وی را ناکام کرد و نتوانست از توان دین برای سعادتش بهره ببرد. از نگاه قرآن میتوان بعضی اهداف دین را به صورت زیر خلاصه کرد:
1 - بیرون آوردن انسان از ظلمت و گمراهی و هدایت آن به سمت روشنایی و جهت درست
2 - پاکنهاد کردن انسان از هر آنچه ناپسند است.
3 - آموزش کتاب (رهنمودهای خداوند) و حکمت به انسان تا در چارچوب گروه یعلمون (آنان که میدانند) قرار گیرد و از گروه لایعلمون (آنان که نمیدانند) بیرون آید
4 - ایجاد قسط و عدالت در جامعه انسانی
5 - تکریم انسان
6 - سعادتمند کردن انسان در دنیا و آخرت
منبع: روزنامه بهار، پنجشنبه 20 تیر 92
نظر شما