از سوی دیگر، به شدت جزء کسانی هستم که با شعار "گذشته ها گذشته است"، مشکل دارم. تنها ملتهایی با این شعار موافقند که هم وقت بی پایان و هم سرمایه بی انتهایی دارند و می توانند تا همیشه آزمون و خطا نموده و با تکرار تجارب تلخ و شیرین قبلی خود و بدون درس آموزی از آنها، به حرکت خود ادامه دهند، اما متاسفانه یا خوشبختانه ملت ایران چنین وقت و سرمایه بی انتهایی ندارد. ما ناگزیر از تحلیل و واکاوی گذشته هستیم، تا از تکرار حوادث رنج آور و تلخ گذشته عبرت بگیریم و از گذشته چراغی برای آینده بسازیم. از این رو، معتقدم کار تحلیلگران و نقادان تازه آغاز گشته است. دولت قبلی تا وقتی بر سر کار بود، هم از آن جهت که دولت رسمی و معتبر کشور بود و هم از آن جهت که سربرآورده از حوادثی تلخ و گزنده بود، نقدش چندان بی ملاحظه نبود. اما اینک دفتر آن دولت به پایان آمده است، و نوبت به تحلیل و واکاوی حکایت های آن رسیده است. باید همه نخبگان و دانشمندان و خبرگان کشور بسیج شوند و داستان های عمدتا تلخ هشت سال گذشته و آبادگری هایی که صورت گرفته است، را به دقت روایت نموده و ضمن حفظ انصاف و عدالت، یک یک آن شیرین کاری ها را به آیینه عبرتی برای تمامی ملت ایران تبدیل نمایند. 4 سال در عمر یک ملت هیچ زمان زیادی نیست، و اگر جریان منتسب به رییس جمهور سابق به خوبی تحلیل و ابعاد مختلف آن به مردم معرفی نشود، هیچ بعید نیست که با چهره عوض کردنی و با تجدید قوایی دوباره سربرآورد و روز از نو و روزی از نو!
من در این مجال، قصد و داعیه تحلیل و بررسی پرونده دولت گذشته را ندارم، اما راستش آقای رییس جمهور سابق در اختتامیه هشت سال حماسه آفرینی خود شوخی بسیار بدی با یکی از معتبرترین و مقدس ترین نهادهای فرهنگی و اجتماعی کشور نمودند که حق این است جامعه منتسب به آن نهاد این شوخی نامرتبط را برنتابند و تا هدم و رفع آثار آن از پای ننشینند.
دانشگاه، تحقیقا یکی از مقدس ترین و جدی ترین نهادهای فرهنگی و اجتماعی هر جامعه ای است. اهمیت و تقدس این نهاد مطلبی است که ضمن روشن بودن به دفعات مورد تایید و تصدیق رهبران و بزرگان نظام اسلامی قرار گرفته است. ظرف هشت سال گذشته، در کنار برخی خدمات و حضور برخی افراد صالح و خدوم و عاشق اسلام و ایران، به این نهاد عالی و مرجع، ظلم شد و اهالی جامعه دانشگاه اعم از اساتید و دانشجویان مورد بی مهری های زیادی قرار گرفتند. اما به گمانم همه آن مظالم و بی مهری ها در برابر شوخی آخر رییس جمهور سابق با نهاد دانشگاه هیچ است.
رییس جمهور سابق نیک میداند که از 12 مرداد ماه دیگر ساکن خیابان پاستور نیست، لاجرم باید متناسب با شان ریاست سابق جمهوری برای خود جایگاهی تدارک ببیند. از سوی دیگر، نیک می داند که دوستان و همکاران نزدیکش از فرط شایستگی و کاردانی! چندان جای مناسبی ندارند و لاجرم باید برای فردای آنان نیز فکری کند. از سوی سوم مشخص است که هنوز از شاهد قدرت کام آخر را نگرفته است و از همین رو و به امید تداوم قدرت خویش در ماههای آخر دست در دست یار غار خود راهی شهرها و روستاها می شد تا بلکه بتواند حضرت یار را به جای خویش بنشاند. باری، اندیشه تصاحب دوباره قدرت می طلبد که چندان از عرصه اجتماع دور نباشد و هم از این رو، به جای اینکه مسیر معمول و متداول قدرتمندان و قدرت دوستان را پیموده و حزبی تاسیس نماید، بر آن شده است که از مرکب دانشگاه مظلوم سواری بگیرد.
شما را به خدا! در بیان مظلومیت و سیاست اندود شدن نهاد دانشگاه سندی بالاتر از این؟ از آن گذشته، ای کاش برای تحقق این رویای شیرین ره به صواب می برد و مسیری معقول و مشروع را طی می نمود. عجبا رییس جمهوری که "عجل لولیک الفرج" از دهان مبارکشان نمی افتاد، در ماه های پایانی قدرت از قدرت استفاده نامشروع می کند و علی قول خودشان برای هدفی کاملا شخصی از منابع دولتی استفاده نموده و ساختمان خود را از دولت و بیت المال مسلمین –ان شاء الله – به امانت میگیرد. از وقت تلویزیونی مصاحبه با رییس جمهوری اسلامی ایران برای تبلیغ دانشگاه شخصی خود استفاده نموده و مردم را به واریز پول به حساب صدیق شفیقشان “استاد بقایی و شریک” تشویق می نماید. این روزها هم که در اخبار، خبر از جابجایی مبالغ هنگفتی پول از حساب دولت به حساب این دانشگاه در روز آخر کاری دولت قبل به میان آمده که امیدوارم نقل صحیحی نباشد. فرآیند کسب مجوز این دانشگاه از دید عموم دانشگاهیان و عموم مردم به شدت مشکوک و نحوه تامین منابع مالی آن غیر شفاف و نامشخص است. از سوی دیگر، سیر انتصابات حضرت ایشان در این دانشگاه از همه چیز شیرین تر است. همه این انتصابات نشان می دهند که جریان تاسیس دانشگاه صرفا سرپوشی برای دور هم نگاه داشتن مدیران لایق و کاربلد و ضدفساد! دوره مسئولیت ایشان است، انگاری که نهاد ریاست جمهوری ظرف هشت سال گذشته در ید با کفایت جمعی از نخبگان دانشگاهی بوده است و حالیه آنان به مسند و موقف اصلی خود باز می گردند. برخی از انتصابات نیز تایید نظریه ای است که معتقد است در جریان دولت های نهم و دهم درست بر خلاف ادعاهای ضد فساد و ضد مافیا، مافیای جدیدی در بخش نفت پدید آمده است. برکشیده شدن افرادی که به زحمت می توان اداره یک کلاس را به آنان سپرد، برای تولی بزرگترین مراکز پژوهشی کشور و سپس انتقال آنان از آن مسندها به مدیریت های عالی دانشگاه بین المللی ایرانیان از آن دست سوژه هایی است که برای نمایندگان ضد فسادی چون آقایان زاکانی و توکلی لابد باید بسیار جالب توجه باشد. خداکند که با همان حرارت جلسات رای اعتماد، این قبیل سوء استفاده های آشکار از قدرت و این قبیل ارتباطات مشکوک را دنبال نموده و نتایج آن را به پیشگاه ملت ارایه نمایند.
دانشگاه جامع ایرانیان اگر به لحاظ کیفیت از دانشگاه هاروارد هم برتر شود، و اگر به لحاظ تنوع اقوام از لندن نیز متنوعتر گردد، و اگر فرمول مهمترین پلیمرهای عالم به کمک دانشجویان نخبه آن کشف گردد- که البته خدا کند بعدا به اسم اساتید و مدیران آن تمام نشود- باز هم مصداق آن کریمه قرآنی است که بنای عمارتی را که بر اساس تقوا گذارده نشده باشد، سست دانسته و هدم و تخریب آن را واجب میداند.
نمیخواهم در استفاده از تعابیر گشاده دستی کنم، اما حکایت دانشگاه بین المللی ایرانیان در ذهن مرا به یاد مسجد ضرار می اندازد، و راستش با شناختی که از مدیران این دانشگاه دارم مطمینم اگر از آن فتنه جدیدی برنخیزد، هیچگاه مرکزی برای تولید علم و فناوری نخواهد شد.
روزگار، روزگار کمپین ها است. نمی دانم گروه های عدالتخواه دانشجویی این روزها کجا هستند، اما من عموم دانشگاهیان و دانشجویان را به تشکیل کمپینی برای رساندن صدای اعتراضشان به دولت منتخب در زمینه هتک حرمتی که به نهاد دانشگاه شده و سوء استفاده ای که از آن برای بازی های سیاسی شده است، فرا می خوانم. آقای رییس جمهور سابق باید خاطرشان باشد که اگر به هر دلیل مورد لطف و عطوفت نظام هستند و محکمه ای برای استیضاح از ایشان برای عملکرد هشت ساله شان تشکیل نگردیده است، دیگر وارد بازی جدیدی نشوند و به همان کرسی تدریس در دانشکده عمران دانشگاه علم و صنعت در کنار دوستان قدیمشان راضی و قانع باشند. از این رو، از عموم گروها و اصناف دانشگاهی اعم از اساتید و دانشجویان دعوت می کنم در یک حرکت عالمانه و آگاهانه و برخاسته از موضع تعهد به هویت صنفی و اجتماعی، مراتب اعتراض و نفرت خود را از هتک حرمت نهاد دانشگاه و ملعبه قرار گرفتن آن در جهت اهداف و مطامع سیاسی ابراز داشته و ضمن درخواست از مراجع قانونی برای سلب امتیاز رانتی تاسیس دانشگاه بین المللی ایرانیان از رییس جمهور ضد رانت سابق، پیگیری قضایی این سوء استفاده از جایگاه قانونی را از مراجع حقوقی مطالبه نمایند.
نظر شما