4 و نیم میلیون دانش آموز در مقطع دبیرستان داریم که 2 میلیون و یکصد هزار نفرشان دخترند. آنهم پراکنده در ایران بزرگ. چگونه و با کدام فرمت و گرید تحقیقاتی به این آمار رسیدیم که 1 میلیون و ششصد هزار نفر از این دختران دوست پسر دارند و بسیاری از آنها رابطه جنسی را تجربه کردند؟ این آمار بدان معنا است که پسران ما نیز شریک عاطفی و جنسی این دختران هستند. پس اگر از این جامعه آماری 80 درصدی هر دختر فقط با یک پسر باشد ، آمار می شود سه میلیون و دویست هزار نفر. اگر این مقدار رابطه و دوستی وجود داشت که باید هرروزه شاهد خبرهایی می بودیم مثل همان داستان تکان دهنده شاهرخ و سمیه در 14 سال پیش...
در حال حاضر در خصوص تعداد معلمان و دانشآموزان کشور، آن اطمینان که باید داشته باشیم، نداریم. " این جمله ، اظهار نطر رسمی وزیر وقت آموزش و پرورش دولت نهم در باره تعداد دانش آموزان بود.اگر چه سخنان وزیر آموزش و پرورش وقت در دولت نهم؛در سیزدهم آذر سال گذشته، حکایت از این داشت که آمار و ارقام درستی از تعداد دانش آموزان شاغل به تحصیل در تمام مقاطع تحصیلی در کشور در دسترس نیست ، اما مراجعه به بانک اطلاعات آموزش و پرورش ایران نشان می دهد پیش از وزارت آقای علی احمدی و بعد از آن نیز،آمارو ارقام و تعداد دانش آموزان از سوی مسئولان ادارات آموزش و پرورش ارائه می شد. آماری که اگرچه مورد استناد قرار می گرفت اما عمدتا با شک و تردید هایی نیز روبرو بود.
آمار مربوط به سال تحصیلی 83-84 و تعداد دانش آموزانی که در مقاطع مختلف به تحصیل اشتغال داشته اند بدین صورت بوده : پیش دبستانی: 543.422 نفر ؛ ابتدائی :؛ 6.206.718 نفر ؛ راهنمائی: 4.371.305 نفر ؛ متوسطه : 3.772.585 نفر و یش دانشگاهی :412.727 نفر . که مجموع دانش آموزان متوسطه و پیش دانشگاهی رقم چهار میلیون و یکصدو هشتاد و پنج هزارو سیصدو دوازده نفر بوده است.چهار سال پس از آن ؛ آمار تعداد دانش آموزان سال تحصیلی 88-89 در مقطع تحصیلی متوسطه و پیش دانشگاهی ؛ با 300 هزار نفر بیشتر ، رقم 4 میلیون و پانصد هزار نفر را نشان می دهد.
از سوی دیگر ارائه آمار و ارقام جنسی و اعلام کلاسه شده ی آن مخصوصا برای گروه سنی زیر 15 سال در همه جای عالم ، مبتنی بر پشت سر گذاشتن سخت ترین تحقیقات میدانی برای گروه پژوهشگران است. در ممالک اسلامی و به ویژه در کشور خودمان رسیدن به این آمار و ارقام کاری طاقت فرسا است. خارج از گروه جنسی و صنفی نیز ؛ حتی در زمینه بیماری های جنسی که شایع ترین آن ایدز باشد ؛ اگر محققی بخواهد به معنای واقعی کلمه پژوهشی داشته باشد ؛ و تازه بخواهد از منابع دولتی استفاده کند، با دهها مانع روبرو می شود . اگر هم پژوهشگری در بخش خصوصی بخواهد در این زمینه کار کند ، ممکن است در نهایت با مشکلات امنیتی و موانع مرتبط مواجه شود. صحبت از ایران است با بیش از 14 میلیون دانش آموز . آمار رسمی وزارت آموزش و پرورش نشان می دهد حدود چهار و نیم میلیون نفر از این تعداد در مقطع متوسطه تحصیل می کنند. از این تعداد 2 میلیون و یکصد هزار نفر دختر دبیرستانی هستند.
80 درصد این 2 میلیون نفردختران معصوم و مادران آینده ، که به زعم بعضی اساتید محترم و پژوهشگران معظم ،دوست پسر و رابطه جنسی دارند ؛ رقمشان می شود : یک میلیون ششصد هزار دختر . تحقیقات میدانی بر هر فرمت و وسعت که باشد حتما از طریق فرمول ها و راهکارهای استاندارد پژوهشگری ، پیگیری شده اند. جوامع آماری این پژوهشگران از کجا آمده؟ از چه گرید و فرمتی برای رسیدن به این جامعه آماری استفاده کرده اند؟ نوع پژوهش آنها و ساز و کار تحقیقاتی شان چقدر به اصالت مورد تحقیق نزدیک بوده است؟با توجه به اینکه آمار دانش آموزی به سبب ذات ورود و خروج متغیر هایش از جامعه آماری هرگز ایستا نیست ، راهکارهای غربال گری این پژوهشگران بر اساس چه معیارهایی بوده است؟و...
اگر 1 میلیون و ششصد هزار دختر دبیرستانی ؛ دوست پسر داشته باشند و رابطه جنسی را حداقل یکبار تجربه کرده باشند، به احتمال قریب به یقین شریک عاطفی و جنسی شان پسرهای دبیرستانی خواهند بود. با این حساب رقم را در 2 ضرب می کنیم و عدد 3 میلیون و دویست هزاری که بدست می آید، طبق ادعای پژوهشگران فعال در عرصه کشف و شناسایی ارتباطات جنسی میزان دختر و پسر های سر و گوش به جنب که هیچ ، تعداد خانواده های بسیار جوان غیر قانونی را نشان خواهد داد.
نظر شما