یک اکولوژیست: نمی‌شود یک‌شبه گفت آب را از این شهر به یک شهر دیگر ببریم/منابع آبی در شرایط بحرانی هستند

دکتر بهروز دهزاد، کارشناس و محقق محیط‌زیست درباره طرح انتقال آب کارون به اصفهان می‌گوید: طرح‌های انتقال آب باعث می‌شوند سیستم کشاورزی در مبدا و مقصد تغییر کند.

فهیمه حسن‌میری: خبرهای ناگوار محیط زیستی یکی بعد از دیگری به گوش می‌رسند به ویژه خبرهایی که این روزها راجع به منابع آبی، دریاچه‌ها و تالاب‌ها می‌رسند و خشکسالی پیاپی آنها نگرانمان می‌کند. چرا این منابع آبی به این حال و روز دچار شده‌اند، چه می‌شود کرد و راهکارهایی که مطرح می‌شوند چقدر کارسازند؟ با دکتر بهروز دهزاد، اکولوژیست، محقق و کارشناس محیط زیست و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت‌وگو کردیم تا درباره این مسائل اطلاعات بیشتری به ما بدهد.

 در هفته‌های گذشته تعدادی از مردم خوزستان در اعتراض به انتقال آب رودخانه کارون به زاینده‌رود زنجیره انسانی تشکیل دادند اما در مقابل عده دیگری می‌گویند آب متعلق به مردم یک منطقه نیست و باید گاهی چنین فداکاری‌هایی صورت بگیرد. نظر شما راجع به این گونه طرح‌های انتقال آب چیست؟

طرح‌های انتقال آب از سال‌ها پیش در اروپا مطرح شده است. اروپایی‌ها 35 سال روی این قضیه مطالعه کردند و با این که نیاز شدیدی به آب داشتند اما مسائل متعدد حقوقی و آب و خاک متفاوتی وجود داشت و آنها را وادار به مطالعه کرد تا این که سرانجام سال گذشته به این نتیجه رسیدند که تحت شرایط و قوانین ویژه‌ای باید این کار را انجام دهند. این در حالی است که در اینجا می‌بینیم به طور ناگهانی و بدون مطالعه و بررسی کافی گفته می‌شود شهری آب ندارد و باید از منطقه دیگری به آنجا آب داده شود. این مساله را در نظر نمی‌گیرند که این کار اصلا درست هست یا نیست و همچنین این که مناطق مختلف بر اساس شرایط آب و هوایی خودشان شکل گرفته‌اند؛ مثلا درباره همین مساله کارون و اصفهان، باید در نظر داشت که در خوزستان سه بار در سال محصولات بنیادی و مهم مثل گندم، ذرت و نیشکر کاشته می‌شود ولی کشاورزی در کرمان، اصفهان یا یزد یک بار است و آن هم محصولاتی که معمولا لوکس هستند مثل پسته. باید دید این درست است که این همه سرمایه‌گذاری انجام شود که آب را برسانند تا این که کارهای صنعتی انجام شود یا این که محصولی کشت شود که بیشتر صادر می‌شود تا این که نیاز اصلی مردم باشد، آن هم در شرایطی که در همان مناطق مقدار زیادی آب به صورت فاضلاب هدر می‌رود و اگر به جای سرمایه‌گذاری روی چنین طرح‌هایی، شبکه تصفیه راه بیندازند و از آن آب در اصفهان یا شهرهایی که مشکل آب دارند مجددا استفاده کنند دیگر نیازی نیست که سهم آب یک منطقه‌ به جای دیگری برده شود.

انتقال آب چه تاثیری بر شهرهای مبدا و مقصد می‌گذارد؟

این طرح‌های انتقال آب باعث می‌شود کل سیستم کشاورزی چه در مبدا و چه در مقصد تغییر کند. نمی‌شود یک‌شبه گفت آب را از این شهر به یک شهر دیگر ببریم. ضمن این که باید دید اصلا آب به آن ناحیه می‌رسد یا نمی‌رسد. همین آب طالقان که می‌آید تهران، اصلا به تهران نمی‌رسد یا آب ارس را که به ارومیه می‌برند در بین راه کشاورزان موتور پمپ گذاشته‌اند و از آن استفاده می‌کنند. برنامه‌های حفاظت از منابع آب باید به صورت یکپارچه باشد نه استانی، یک تالاب یا رودخانه تنها به یک استان متعلق نیست بلکه باید منافع همه آنها در نظر گرفته شود اما باید این را هم در نظر گرفت که اینها کارهایی نیستند که یک‌شبه و بدون مطالعه بشود انجامشان داد و باید تمام ابعاد آن در نظر گرفته شود.

 در کنار مساله انتقال آب کارون، مواردی مانند خشک شدن دریاچه بختگان استان فارس، تالاب هامون، دریاچه ارومیه، تالاب جازموریان، پریشان و اخباری درباره بسیاری از تالاب‌ها و دریاچه‌های دیگر این روزها نه تنها اهالی آن مناطق و دوستداران و فعالان محیط زیست بلکه مردم عادی را هم نگران کرده است. چرا این روزها مدام خبرهایی از این دست می‌شنویم؟

به تازگی اتفاق خاصی نیفتاده بلکه این اتفاقات و این خبرها حاصل کم‌توجهی‌ها، بی‌علاقگی‌ها و بی‌مسئولیت‌هایی است که در سال‌های قبل اتفاق افتاده است، سال‌هایی که هم به میزان کافی پول و امکانات و هم زمان در اختیار مسئولان بوده ولی نه تنها هیچ کار مثبتی انجام نشده بلکه کارهایی هم که انجام شده بیشتر به ضرر محیط زیست بوده است.

چرا حتی اگر اقدامی شده به ضرر محیط زیست بوده؟ قبل از گرفتن تصمیمات مهم، کار کارشناسی لازم روی آنها انجام نمی‌شود و از کارشناسان نظر خواسته نمی‌شود؟

یکی از مهمترین دلایل این مساله به ناآگاهی و ناآشنایی مسئولان با مسائل زیست‌محیطی برمی‌گردد. من در این سال‌ها کمتر دیده‌ام کسانی که صلاحیت، تخصص و توانایی انجام کار و تصمیم‌گیری‌های محیط زیستی را داشته باشند بر سر کار بیایند. ما الان سال‌هاست که فریاد می‌زنیم اوضاع وخیم است و مسئولان محیط زیست باید به این مسائل دقت کنند اما توجهی نمی‌شود تا این که کار از کار می‌گذرد. مساله دیگر این است که همانطور که اشاره کردید از کارشناسان در زمینه‌های مختلف نظر خواسته نمی‌شود و نگاه طولانی‌مدتی برای حل مشکلات وجود ندارد. به عنوان مثال این که از طرف بانک جهانی برای کار روی منابع آبی شرق افریقا پروژه‌ای به من داده شد در حالی که در ایران با این همه مشکلی که در منابع آبی داریم چنین طرحی انجام نمی‌گیرد. تانزانیا کشوری است که شاید تنها یک جاده آسفالته داشته باشد اما حتی آنها هم از 20 سال پیش برنامه‌ریزی منابع آبشان یکپارچه بوده است و حالا هم دارند برای 25 سال آینده برنامه‌ریزی می‌کنند. می‌بینیم حتی اینگونه کشورها برای این مساله این همه اهمیت قائل می‌شوند اما در کشور ما هیچ توجهی به این مسائل نمی‌شود و برنامه‌ریز‌ی‌ها فقط در حد امور روزمره و نهایتا برای طول مدیریت یک مدیر است و کار طولانی‌مدتی انجام نمی‌شود و همین می‌شود که اوضاع به این شکل امروزی درمی‌آید.

یعنی این تنها عوامل انسانی بوده که وضعیت محیط زیست کشورمان را به این روز درآورده؟

ناآگاهی مردم و مسئولان به قدری بوده که باعث شده پدیده‌هایی که صدها سال ممکن بوده طول بکشد تا دچار تخریب یا تغییر شکل شود در کشور ما در عرض چند سال از بین برود. اقداماتی که انجام شده باعث شده سرعت تخریب به شدت زیاد شود؛ مثلا درباره همین ارومیه من بارها گفته‌ام و باز هم تاکید می‌کنم که مشکل ساخت جاده میانگذر بوده ولی حاضر نیستند اشتباهاتی را که صورت گرفته بپذیرند و حتی در طرح‌های بین‌المللی هم که برای کارشناسی قضیه انجام می‌شود فقط بودجه‌های کلان صرف می‌شود و هیچ نتیجه‌ای در پی ندارد.

 با توجه به تحقیقات و سوابق فعالیتتان، به نظر شما کدامیک از تالاب‌ها و منابع طبیعی بیشتر در معرض خطر هستند و باید در اولویت رسیدگی قرار بگیرند؟

من سال‌هاست در زمینه محیط زیست فعالیت دارم ولی هیچگاه به این شکل اوضاع زیست محیطی کشورمان را در معرض خطر و نابودی ندیده بودم. بعضی از این خشک شدن‌ها طبیعی است مثلا جازموریان یا هامون دوره‌های خشکسالی دارند اما جای نگرانی بیشتر برای پریشان و ارومیه است که خشکی آنها طبیعی نیست. علاوه بر این‌ها تالاب‌های ارزشمند دیگری هم داریم به عنوان مثال دو تالاب در نزدیکی ایذه که در حالی که می‌توانند سالانه ده‌ها میلیون دلار از طریق اکوتوریسم جذب منبع داشته باشد، یکی از آنها را خشک کرده‌اند و دیگری هم حوضچه فاضلاب شده است و ساکنان پیرامون آن از حشرات رنج می‌برند یا به عنوان مثال تالاب‌های استان گلستان که در دنیا منحصر به فرد هستند اما الان به حوضچه پرورش ماهی کپور تبدیل شده‌اند. این در شرایطی است که آن ماهی را هر جایی می‌توان پرورش داد نه این که لازم باشد حتما ماهی‌های بومی در آن منطقه را از بین ببرند.

در حالی که اهمیت تالاب‌ها در بیشتر کشورها شناخت شده است، جای تعجب است که در کشور ما به تالاب‌ها بی‌توجهی می‌شود.

این مساله به این دلیل است که کسانی که مسئول تالاب‌ها شده‌اند دانش و تخصص کافی نداشته‌اند، تصور می‌کنند تالاب محل دفن زباله است در حالی که علاوه بر نقش آنها در محیط زیست، معیشت بسیاری از افراد به آنها وابسته است. این بی‌توجهی‌ها در حالی است که اگر به جنبه اکوتوریسم تالاب‌ها تاکید شود می‌توان درآمد بسیاری از این طریق کسب کرد. من مطمئنم اروپایی‌ها بسیار به اکوتوریسم ایران توجه نشان می‌دهند چرا که ایران گونه‌های منحصر به فرد جانوری و گیاهی دارد که در هیچ منطقه دیگری نیستند و اگر برنامه‌ریزی‌ها درست باشد می‌توان سالی بیش از 10 میلیون مسافر را از این طریق به ایران آورد.

در زمینه حفاظت از منابع طبیعی مشکل خلاء قوانین و مقررات هم داریم؟

ما پیشرفته‌ترین قوانین را داریم اما کاش دست‌کم یک دهم آنها اجرا می‌شد. من به دلیل شرایط کاری‌ام با آیین‌نامه‌ها و ضوابط و مقررات در این زمینه آشنا هستم و می‌دانم که چه قوانین کاملی در این زمینه وجود دارد اما مساله اینجاست که به این قوانین عمل نمی‌شود و به طور روزمره تصمیماتی گرفته می‌شود به عنوان مثال این که یک روز که کشاورزان می‌روند و می‌گویند ما آب نداریم، برای آنها تصمیم گرفته می‌شود و روز دیگری که مردم منطقه دیگری درخواست دیگری دارند فکر دیگری می‌کنند.

 برای بهبود اوضاع محیط زیستی به ویژه منابع آبی کشورمان چه کاری می‌شود کرد؟

در حال حاضر قول‌ها و وعده‌هایی داده می‌شود و امیدواریم کارهایی صورت بگیرد اما مساله اینجاست که باید دانست نجات از این وضعیت کار یک سال و دو سال و حتی پنج شش سال آینده نیست بلکه اگر امروز کاری با جنبه علمی و درست انجام شود ممکن است سال‌ها بعد نتیجه بدهد. در این میان نقش گروه‌های مردمی و انجمن‌های غیردولتی بسیار مهم است. علاوه بر این که مسئولان باید کار کنند مردم هم باید آگاهی پیدا کنند تا مطالباتشان را به گوش نماینده‌هایشان در مجلس برسانند. ضمن این که به نظر من یکی از مهمترین کارهایی که باید صورت بگیرد این است که ساختار سازمان محیط زیست عوض شود و مستقل از دولت‌ها عمل کند چون برنامه‌های این سازمان طولانی‌مدت است و نباید در بازی‌های سیاسی یا رفت‌وآمدهای مداوم سیاستگذاری‌هایی که در این زمینه انجام می‌شود تغییر کند.

 تشکیل مجدد شورای عالی آب و شورای عالی محیط زیست که در دستور کار دولت جدید قرار گرفته تا چه اندازه می‌تواند موثر باشد؟

شورای عالی آب سابقه خیلی طولانی دارد و افرادی که در آن عضو هستند از اساتید باتجربه و متخصص هستند. این شورا با این که وجود داشت اما تشکیل نمی‌شد و حالا اگر عزمی وجود داشته باشد که این جلسات تشکیل شود و برنامه‌های طولانی‌مدت ارائه کند می‌تواند موفق باشد. در عین حال چندان به شورای عالی محیط زیست خوشبین نیستم چون اعضای آن را کسانی تشکیل می‌دهند که گاهی منافعشان ممکن است به خاطر حمایت‌های زیست‌محیطی به خطر بیفتد مثلا وزارت نیرو یا کشاورزی، مثل این که دیدیم مناطق حفاظت‌شده به بهره‌بردار داده شد. اگر بخواهیم این شورا موفق باشد باید اساسنامه این شورا و اعضای آن به طور کلی تغییر کنند.

 با این اوصاف، چه چشم‌اندازی برای وضعیت تالاب‌ها و به طور کلی منابع آبی کشور پیش‌بینی می‌کنید؟

الان منابع آبی ما در شرایط بحرانی قرار گرفته‌ایم اما به قدری راجع به این مسائل حرف زده شده و بی‌نتیجه بوده که دیگر کسی این هشدارها را جدی نمی‌گیرد و برای مردم هم تکراری شده است. نکته‌ای که مهم است این است که منابع آبی در بسیاری از موارد چندمنظوره هستند و تنها نباید به عنوان آب به آنها نگاه کرد بلکه منابعی هستند که تاثیرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دارند به عنوان مثال الان و با خشکی دریاچه ارومیه یک باد که می‌‌آید ریزگردهای نمک زندگی مردم منطقه را مختل می‌کند یا در جازموریان وقتی پرآب باشد یا این که بی‌آب باشد معیشت مردم بسیار متفاوت می‌شود و خشک شدن آن علاوه بر تاثیرات نامطلوب زیست محیطی، زندگی مردم را به صورت مستقیم تحت تاثیر قرار می‌دهد به طوری که شرایط برای قاچاقچی‌ها فراهم می‌شود یا این که باعث می‌شود مردم به شهرهای دیگر مهاجرت کنند که این مهاجرت‌ها هم آسیب‌های خاص خودش را به همراه دارد. باید بگویم اگر اوضاع به همین روال ادامه داشته باشد، آینده آب را خیلی وحشتناک می‌بینم.

45234

کد خبر 320549

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 8
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • عرشیا A1 ۰۴:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۳
    13 1
    مشکلات این کشور و این مردم در طول تاریخ کم نیست ولی این معضل بی ابی که ابنچنین باعث میشود که هموطنان بخاطرش رو در روی همدیگر قرار گیرند واقعا ازار دهنده است .پارسال بین اصفهان و یزد .امسال اهواز و اصفهان و ...خدایا این کشور رو از بی ابی و دروغ مصون بدار روحت شاد داریوش کبیر .
  • محمد IR ۰۴:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۳
    0 3
    نمدانم چرا متخصصین تا صحبت انتقال اب میشود بلافاصله یاد یزد و کشاورزی میافتن؟اولا ابی که به یزد میاد نسبت به ابی که برای صنعت در اصفهان برداشت میشود بسیار بسیار ناچیز است،و اقایان با ایجاد التهاب در منطقه باعث شدند افراد بی اطلاع تاسسیات گران قیمت ان را که با سرمایه گذاری یزدیها انجام شده بود راتخریب نمایندو برداشت اب جهت صنعت در اصفهان را لاپوشانی کنند.دوما این اب پس از تصفیه هم در استان اصثفهان مورد استفاده قرار میگیرد هم یزد.سوما یزدی مقتصد و قانع هیچ وقت اب به این با ارزشی و گران را صرف کشت نمی کند و از اب چاه جهت امور کشاورزی استفاده می نمایند، و کسانی که مصرف اب جهت کشاورزی را مطرح می کنند یا نادانند یا ریگی به کفش دارند.نهایتا احداث سدها و بعضا تخریب بعضی باید مد نظر باشد.
    • reza A1 ۰۸:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۳
      4 1
      دقیقا کدوم یزدی پول داده که تجهیزات انتقال اب رو از اصفهان به یزد بکشن؟ این یه طرح دوتی بوه با بودجه ی دولتی.فرض محال هم که یزدی هاپول انتقال اب رو دادن.الان دقیقا منتش رو دارین سر کی میذارین؟ یکم هم فکر کنید بد نیست.اب رو تو اصفهان تضفیه می کنن و اب تصفیه رو انتقال میدن یزد؟که میگین اب رو تصفیه می کنن و به اصفهان هم میدن.ضمنا جایی که اب کم هست بهترین کار برای استفاده از اب مصارف صنعتی هست.نه اینکه تو بیابون های یزد باغات رو گسترش بدن که بعد ابی برای خوردن نمونه مجبور شن از اینور و اونور اب بکشن برای خوردن
    • بی نام IR ۱۹:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۳
      3 2
      و جالبه که اصلا مردم استان چهارمحال وبختیاری و خوزستان رو هیچ حساب میکنید و اصلا براتون مهم نیست که مردم این منطقه از بی آبی در عذابن و مسئولین قدرتمنتون به اینها دارن ظلم میکنن و حقشون رو از منابع آبی که در خاکشون قرار داره رو نمیدن
  • امیر A1 ۰۶:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۳
    12 2
    یه نفر منطقی بگه چرا باید اب رو از خوزستان یا هر جای دیگه برد به یه شهر دیگه تا اونجا کشاورزی کنن؟ همون جای اولش نمیشه کشاورزی کرد؟ دوم اینکه چرا باید اب کارون رو برد اصفهان تا اونجا بری برنج کاری که همه میدونن چقدر مصرف بالای اب احتیاج داره بشه؟اصلا کشوری که اب کم داره چه احتیاجی داره که محصولاتی تولید کنه که مصرف اب بالایی دارن؟
  • شهروند A1 ۰۹:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۳
    2 2
    جالبه، چنين متخصصايي داريم اونوقت كشورهاي ديگه ازشون استفاده ميكنن!!!!!
  • بی نام A1 ۲۱:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۳
    2 2
    به جای جابه جایی آبهای داخل کشور باید آبهای آزاد دریای خزر و خلیج فارس به کویر ها و دریاچه های خشک شده کشور منتقل شوند تا رطوبت منطقه ای و بارندگی در کشور افزایش یابد،،،،مسولان منتظر معجزه هستید ؟؟؟
    • بی نام IR ۰۹:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۷
      2 2
      اولا دریایی خزر نه مازندران ثانیا دریاچه مازندران از آبهایی آزاد نیست و احتمالا با کارهایی که می شود یک روز آن را هم خشک می کنیم

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین