پرونده هسته ای ایران و مذاکرات ژنو برای بشار اسد حداقل این حسن را داشت که تا مدتها چهره اورا از صفحه اول مطبوعات و ستاره بودن رسانه ها محو و خیال اورا آسوده نگه داشت .رژیم سوریه در پی اتهاماتی مبنی بر استفاده از سلاح های شیمیایی علیه مخالفانش به عنوان مظنون اصلی، مورد محکومیت گسترده قرار گرفت و به سرگرمی تاسف بار روزانه رسانه های جهان تبدیل شد .البته این اتهامات فاقد مدرک، هیچوقت به اثبات نرسید و با محور شدن پرونده هسته ای ایران تا حدودی موضوع اعلام مقصر از یاد ها رفت وخود بحران سوریه هم کوتاه مدت به محاق فراموشی سپرده شد.اما با اعلام موافقت مخالفان اسد برای حضور در کنفرانس ژنو 2 ظاهرا موضوع سوریه باردیگر به صدر اخبار رسانه ها بازگشت،ضمن آنکه مسئله امحاءسلاح های شیمیایی این کشور که حدود یک ونیم میلیون لیتر مواد سمی برآورد شده کم کم در حال تبدیل شدن به یک معضل بین المللی ست .
اهمیت اعلام موافقت مخالفان اسد برای شرکت در گفتگو های ژنو2 که اواخر هفته گذشته اعلام شد تا بدان حد بود که دمشق بلافاصله نسبت به آن واکنش نشان داد.وزارت خارجه سوریه با صدور اطلاعیه ای تصریح کرد برای پیگیری خواست های ملت سوریه از آقای اسد، دمشق در این کنفرانس شرکت میکند. این اطلاعیه البته مشخص نکرده دقیق تمامی این خواست های به قول آنها ملت سوریه از آقای اسد چیست ؟تنها به این نکته اشاره میکند که در راس این درخواست ها از رییس جمهور، مبارزه با آنچه وزارت خارجه سوریه" تروریسم "توصیف کرده قراردارد.
اعلام موافقت مخالفان اسد برای شرکت در کنفرانس ژنو با توجه به حمایت نسبی جامعه جهانی و نیز دعوتی که احتمالا از تهران و ریاض صورت خواهد گرفت ،نه چشم اندازی از صلح ،اما حداقل فضایی واقعی و متفاوت تراز آنچه در صحنه میدانی سوریه میگذرد در برابر شرکت کنندگان کنفرانس قرار خواهد داد.از همین زاویه نشست 22 ژانویه با همه امیدواری که نسبت به آن وجود دارد به نظر میرسد در اثباتی ترین حالت ممکن جز آشنائی بی واسطه طرفین اصلی ماجرا با دید گاه های یکدیگر دستاورد خاصی به همراه نداشته باشد.شواهد فعلی هم چشم اندازی بهتر را ترسیم نمیکند.بیشتر به این دلیل :"زمانی که معلوم نیست آقای اسد چه برداشت ذهنی وشخصی از تحولات منطقه دارد؟ چگونه میشود نسبت به موفقیت چنین کنفرانسی یا موارد مشابه امیدوار بود؟" آیا دولت سوریه کوتاه آمدن اپوزسیون و شرکت در نشست آتی راناشی ازپاره ای شکست های میدانی آنها دانسته و تصور میکند چرخشی استراتژیک در معادلات منطقه به نفع او رخ داده است ؟یا فکر میکند در معادلات پرونده هسته ای ایران و گروه 5+1 سهمی هم برای اودر نظر گرفته شده و بخشی از کیک در حال پخت است؟ اگر برداشت شخص اسد این باشد؟باید گفت این دیدگاه در همان مرحله طرح و بیان ابتدائی دراولین جلسه قطعا و پیشاپیش با شکست و واکنش منفی روبرو شده وبرای دمشق هم این تصور به شدت هزینه برخواهد شد. چراکه هیچ دلیل و ادله محکمی در دست نیست که نشان دهد اولا شرایط کنونی میدان نبرد و ثانیا تحولات مثبت سیاسی و استراتژیکی به نفع تهران در منطقه ، حتما برگه های برنده ای در دست آقای اسد خواهند شد تا او بتواند به خوبی از آنها استفاده و به میزان برداشت ، برگه ها را به نفع خود خرج کند!.به همین دلیل منابع دیپلماتیک هم معتقدند حتی اگر ایران به کنفرانس دعوت شود که احتمال آن بسیار قوی است ،این حضور شاید و الزاما به معنای دفاع تمام قد از اسد نباشد، یا دستکم آنگونه نخواهد بود که اسد انتظار آنرا دارد.
ما نمیدانیم! اما شاید شرایط آینده، گونه ای دیگر از منافع ملی را برای دیپلماسی ایرانی رقم بزند که با گذشته متفاوت قلمداد گردد، اگر متضاد نباشد.
هرچند هنوز بسیاری مسائل به طور کامل واضح نیستند،لکن این موضوع کاملا روشن است که مخالفان آقای اسد و حامیان منطقه ای و بین المللی شان نه با هدف مذاکره یا مصالحه با آقای رئیس جمهور که بیشتر با دو هدف در کنفرانس حضور خواهند یافت :1- درک حضوری و ملموس از آماده بودن یا نبودن آقای اسد برای کناره گیری از قدرت 2- ایجاد ارتباط و رایزنی با حامیان دولت سوریه و بیان دیدگاه هایشان به آنها،مستقل ازآنکه دولت سوریه این نظرات را قبول داشته باشد یانه؟ که پیشاپیش معتقدم هیات سوری تمامی دیدگاه های اوپوزسیون را رد خواهد کرد .چراکه کناره گیری اسد محور اصلی پیشنهاد های آنهاست.
پذیرش حضور فیزیکی اپوزسیون و گوش دادن به نظراتشان آنهم در یک مجمع رسمی وابسته به سازمان ملل ، اتفاقات بسیار نادری هستند که مشاهده آنها حتما به نفع آقای اسد نیست. به همین دلیل ونیز تبعات بسیار مهم حقوقی ناشی ازآن موجب گردید دولت سوریه اقدام به اعلام موافقت به شرکت در کنفرانس نماید،با آنکه میداند طرف مقابل تحت هر شرایطی حضور اسد در مسند قدرت به هر بهانه را بر نخواهد تابید ورد میکند.گرچه برخی منابع سیاسی میگویند شاید اپوزسیون سیاسی آماده باشد در غیاب شخص اسد به انتخاباتی فراگیر زیر نظر مجامع بین المللی تن بدهد.اینکه دمشق این شرایط را میپذیرد یانه؟ خب البته تا آنجا که به آقای رئیس جمهور باز میگردد پاسخ قطعا منفی ست!اما وقتی موضوع قرار است به سایر نیروها و قدرت های اصلی باز گشته و واگذار شود، شاید پاسخ برای آقای اسد به گونه ای دیگررقم بخورد که مطابق میلش نباشد.سرعت گشتاوری موتور تحولات آتی منطقه بزودی همه را شگفت زده خواهد کرد. به قول توماس فریدمن" در خاورمیانه اگرکمی صبور باشیم بزودی شاهد تحولات باورنکردنی خواهیم بود" .matinmos@gmail.com
نظر شما