قیام حضرت امام حسین (ع)و حرکت آن حضرت به سمت مکه و نیمه تمام رها کردن مراسم حج و در نهایت حرکت به سمت کربلا و قیام عاشورا و اعتراض آن حضرت به یزید و شهادت دسته جمعی یاران آن بزرگوار و در نهایت به شهادت رسیدن وی همگی اقدامی سیاسی است که واکاوی آن محتاج تدبر است .
به تبع پیروی از امام حسین ، سیاست باید سیاست حسینی باشد و در مقابل آن سیاست یزیدی محکوم است به عبارت بهتر در جریان قیام عاشورا دو تفکر مقابل هم قرار گرفت یعنی سیاستمدار خدائی در برابر سیاستمدار شیطانی قرار می گیرد البته چنین سیاستی در روزگار ما نیز مصداق پیدا می کند .
وظیفه مبلغان در منابر عزاداری تبیین چنین اندیشه ای در جامعه است بنابراین مبلغان باید مصادیق این تفکر را در جامعه به مردم معرفی کنند اما نباید از فرد خاصی نام ببرند بلکه مردم خود باید این مساله را تشخیص بدهند و اگر در جریان تشخیص مردم به افرا د خاصی رسیدند دیگر تقصیری متوجه مبلغان نیست .
امام حسین تصریح کرد که مثل من با مثل یزید بیعت نمی کند به عبارت بهتر این دو تفکر در هر زمانی حاکم است بنابراین باید به مردم گفت یزید کیست امام حسین کیست همچنانکه افرادی شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه را سر دادند یعنی بر ضد خدا شعار دادند بنابراین در دسته یزیدی ها قرار می گیرند.
فردی که اصل عاشورا و ولایت فقیه را زیر سوال می برد آیا یزید نیست پس چطور عده ای انتظار دارند که من منبری هویت این افراد را ذکر نکنم بنابراین باید هرچه زودتر خاتمی میر حسین و کروبی در این مورد موضع گیری کنند چراکه هر مسلمانی باید از حوادث ظهر عاشورا در تهران خون گریه کند.
طرفداران واقعی ولایت تحمل خود ر از کف داد ه اند و خواستار برخورد با این افراد حرمت شکن هستند زیرا این افراد حرمت هیچ چیز را نگه نداشتند اگر سران اصلاحات واقعا خداپرست هستند بای هر چه زودتر موضع گیری کند اگر آقای خاتمی واقعا سیادت دارد باید واکنش نشان دهد
نظر شما