با این وجود از این نکته نیز باید بگذریم که چنین شکارچیانی نه به زندگی خود میرسند و نه به مشاغلی که تصاحب کرده اند و این روند بی تاثیر در وضعیتی که سیستم اداری کشور با آن روبرو است بی تاثیر نبوده. چنین اوضاعی را باید در تصویر بزرگی در کنار فقدان فعالیتهای سازمان یافته تشکیلاتی که خود باعث گسست نسلی در تربیت نیروهای فعال و موثر سیاسی و عدم پرورش نیروهای کلیدی گردیده که در روند کادر سازیهای سیاسی پرورده میشوند، باید دید.
در مقاله قبلی به اثرات جسارت کارشناسی در توسعه کشور بدلیل اخذ تصمیمات بزرگ و بر اساس منافع سازمانی و نه شخصی، اشاره کردم و در این مقاله به اثرات علم و دانائی کارشناسی که در این دوران پیچیدگها معادلات و شتاب تغییرات مستلزم تخصص، تمرکز و فراغت بال برای تصمیمگیریهای بزرگ است توجه دارم. یکی از علائم وفا داری سازمانی وقف کار بودن و پرهیز از اشتغال به مشاغل گوناگون است که لازم است دولت برنامه مشخصی برای از بین بردن وضعیت نا بسامان کنونی داشته باشد که هر فرد دارای چند پست اداری موظف و غیر موظف بوده و این امکان را از دیگران حقیقی و حقوقی که میتوانند فعالیتی مثبت و سازنده داشته باشند سلب میکنند. اگر می بینیم بدنه دولت روز به روز سنگینتر و دستهائی که در جیب مردم و بیت المال است هر روز بلند تر میشود و یک هیکل بد قواره از سری کوچک و جثه ائی بزرگ رخنمون شده است بدلیل همین مشکل حرص برای گرفتن پست بیشتر است.
دانائی، تخصص و تمرکز که نافی اصل چند شغلی است مکمل و زمینه اصلی برای ابراز نظر کارشناسی است که کارشناس یا مدیر میتواند به دور از زد و بند سیاسی و بده بستانهای مرسوم به اهداف اصلی و واقعی سازمان نائل اید. بهر صورت نیروی انسانی نقش موثری در جهت تسریع و تسهیل فرایند توسعه و یا ستیز با آن و روندهای سرنوشت ساز جامعه دارد. رفتارها، تصمیمها و راه حلهایی که برای حل مسائل انتخاب میشوند، از پارادیم حاکم بر ذهن افراد یعنی نظام فکری و مدل ذهنی آنها تاثیر میپذیرند. زیرساخت فکری و پارادایم حاکم بر مدیران، تصمیمگیران و سیاستگذاران هر سازمان سیاسی- اجتماعی عامل مهم توسعه آن سازمان به شمار میآید. در جهان زیر سلطه فن آوری امروز، توسعه اقتصادی بدون بنیان پیشرفته فرهنگ عمومی و سیاسی از طرفی و رشد علمی- فن آوری از طرف دیگر که توسعه و اقتصاد دانایی محور نامیده میشود، میسر نیست. نیروی انسانی مجهز به دانش و مهارت مورد نیاز بازار کاری که به سرعت در حال تحول است و دارای قابلیت بالا در پاسخگویی به سرعت پرشتاب منسوخ شدن دانش و مهارتهای روز باشد و زیر ساخت پیشرفته فن آوری ارتباطات و اطلاعات ( ICT ) و تحقیق و توسعه که بتواند پاسخگوی نیاز مبرم بنگاههای اقتصادی به نوآوری مستمر و رقابت پذیری سرعت محور باشد، مهمترین ملزومات اقتصاد دانایی محور هستند.
در فضای کنونی جهانی و تغییراتی که در معادلات نظری و عملی بین المللی و منطقه بوقوع پیوسته است کشورهای در حال توسعه نمیتوانند برنامه توسعه ملی خود را بدون توجه به ملزومات و مولفه های توسعه دانایی محور تعریف نکنند، همانگونه که در برنامه چهارم توسعه کشور، اقتصاد دانایی محوری اصل بنیادین این برنامه است. هر سه محور مذکور به ویژه زیر ساخت پیشرفته تحقیق و توسعه که باید به تولید تکنولوژیهای نو بپردازد، به فضای فرهنگی- سیاسی آزاد اندیشانه و خلاقیت پرور نیاز دارد که این خود نیز نیازمند تمرکز یک شغل و عمق بخشیدن به فعالیتهای آن است نه گسترش طولی و عرضی فعالیتها و کم عمق نمودن آنها. که در چنین حالتی به دلیل کم مایگی افراد چند پیشه هر گونه نقد به توطئه منتسب شده و دیگر فضایی مساعد برای رشد و ابراز ایدههای خلاق و نو و بدیع و نامتعارف و حتی سنت شکن که در آن اظهار نظر کارشناسی و آزادی بیان و نقد به ارزش حاکم تبدیل شده باشد برای افتادن روی ریل توسعه بوجود نمی اید.
همانگونه که آدم عاقل با یکدست چند هندوانه بر نمیدارد ! افراد توسعه گرا نیز نباید همزمان در چند پست شاغل باشند زیرا این یک اقدام ضد توسعه ائی که نه تنها به ایجاد فرصت برابر نمی پردازد بلکه عده ائی را عملا" و از جهت روانی از دائره مشارکت اجتماعی حذف میکند و این امر باعث میشود تا نتوانیم به خوبی به ریل گذاری توسعه بپردازیم. وضعیت اسفناک شکار پستها توسط افراد که شائبه قحط الرجالی را ایجاد میکند یک روند ضد اخلاقی و نافی اصل برابری برخورداری انسانها از موهبت شغل، اشتغال و بروز شخصیت و رشد سیاسی- اجتماعی افراد است.
کد خبر 353012
نظر شما