در این عکس که شبکه های اجتماعی منتشر شده، به شیوه بسیار سطحی اما قابل تامل به این نکته اشاره شده که اقتباس سینمایی از یک رمان، هرگز نمی تواند تمام لذت مطالعه یک رمان را منتقل کند.
من هم سه گانه ارباب حلقه ها رو خوندم، هم شاینینگ و هم جایی برای پیرمردها نیست، هر سه هم در کتاب و هم در فیلم شاهکارند ولی حتی شاینینگ کوبریک بازهم جلوی کتاب حرفی برای گفتن نداره واقعا رمان یه دنیای دیگه س ارباب حلقه ها هم که مقدار زیادی از شخصیت ها و داستان در فیلم حذف شده
دوستان عزيز نكته اي كه از اون غفلت ميكنيد اينه كه وقتي يك فيلم را تماشا ميكنيد، فقط 2 ساعت از وقت شما را به خودش اختصاص ميده و مغز فرصت انس گرفتن با فيلم را ندارد، در حالي كه وقتي يك كتاب رمان را مطالعه ميكنيد، حدود 1 هفته مغز شما درگير رمان خواهد بود و به اصطلاح جا مي افتد. البته يك فيلمساز هم بايد كل مطالب يك رمان را در يك فيلم 2 ساعته جاسازي كند، ولي از جلوه هاي ويژه بصري فيلم ها نميتوان گذشت
بنابراين تأثير خواندن رمان هميشه بيشتر از ديدن فيلمش است.
صد درصد درسته ارباب حلقه وهابیت نوشته تالکین از شاهکار های داستان نویسی هستند اما فیلم های آنها به هیچ وجه کل مطلب را ادا نمی کنند .در اینکه این فیلم ها از نظر جلوه های ویژه فوق العاده هستند شکی نیست اما اصل داستان چیز دیگری است .
دوتا حرف دارم. یک: اینطورگفته میشه که معمولا از آثارادبی شاهکار،نمیشود یانتوانسته اند فیلم ونمایشی درهمان حدبسازند وعموم شاهکارهای سینمایی ازآثاری بوده که لااقل شاهکار محسوب نمیشده.من خودم اینو به عینه دیدم وتجربه کردم. دو:سولاریس در نوع خودش یک شاهکار بود که بعدا تارکوفسکی انرا فیلم کرده ؛وبه نظر نزدیک به کتاب هم نمیشود هرچند امضای تارکوفسکی راداشته باشد.
واقعا متاسفم، من چندیدن بار فیلم پدر خوانده رو دیدم و پنج بار کتابش رو خوندم، شخصیت پردازی و توصیف روابط داخل خانواده های مافیایی که توی کتاب هست خیلی قوی تر از خود فیلمه، فیلم در خیلی از موارد داستان رو گنگ روایت میکنه
هرچند در بیشتر اوقات نسخه سینمایی در مقابل نسخه ادبی ناتوان بوده ولی نمونه های درخشانی مثل «برباد رفته» 1939، «خوشه های خشم» 1939 ، «اودیسه فضایی» 1968 ، «پدرخوانده» 1972 و ... به گواه اکثریت مردم و منتقدین از نسخه ادبیشون بسیار موفق تر بودن.
من تا حالا حتی یک رومان هم نخوندم که فیلمش از خودش قشنگتر باشه ، نزدیکترین فیلم ارباب حلقه ها بود که اون هم بخش هایی از کتاب رو ندیده گرفته بود ، چون ساختشون واقعا سخت بود
در خوبی اون سریال که حرفی نیست با بازیهای فوق العاده بازیگراش ولی اگه منظورت متن سریاله که به نظرم یک دهم کتابش هم در نیومده. فکر نکنم کتابشو خونده باشی. من که دارم این حرفو میزنم نود درصد دیالوگای این سریال و کتابو حفظم
بیشتر رومانهای روسی مخصوصاً آثار داستایوسکی فضای سرد و سنگینی دارند و معمولن فیلمهای سینمایی که بر اساس این داستانها ساخته میشه از خود اثر برای عامّه خوشایندتره. از این هم بگذریم سریال بینوایان با بازی لینو ونتورا یکی از به یاد ماندنیترین اثار اقتباسی ه که کمی از اصل اثر نداره
یکی از کارگردانان مشهور سینما در مورد رابطه رمان و فیلم حرف قشنگی زده. گفته از زمانی که سینما اختراع شده رمان نویس ها هم ناخودآگاه با توجه به جلوه های بصریی که در فیلم ها به تصویر کشیده میشود رمان مینویسند. یعنی رابطه ادبیات و سینما یک رابطه یک طرفه نیست. همانقدر که ادبیات روی سینما اثر گذاشته، سینما هم روی ادبیات مؤثر بوده. بعنوان مثال رمان جنگ و صلح زمانی نوشته شده که سینما اختراع نشده بود. خواندن این رمان در بعضی فصل ها واقعا دشواره چون فاقد هر نوع تصویرپردازی است و گاهی وسط رمان شروع به پند و نصیحت یا تفسیر رویدادها میکند. کاری که بعد از اختراع سینما در هیچ رمان بزرگی مشاهده نمیکنید.
تنها موردی که به ذهنم میرسه از فیلم یا در این مورد خاص سریال بیشتر از کتاب لذت بردم، بازی تاج و تخت هست که سریالش واقعا بینظیره. البته کتابش رو چون از سبک نگارش نویسنده خوشم نیومد تا نصف کتاب اول بیشتر نخوندم.
فیلم ساخته و پرداخته فیلم سازه وقتی خواندن کتاب و رمان باسازی داستان توسط خواننده و این یعنی پرورش ذهن و من عاشق این دنیای ساخته خودم هستم. تورو خدا بهم نخندید.
نظر شما