آذربایجان به دلیل موقعیت مکانی و قرار گرفتن در مسیر تحولات فرهنگی و اجتماعی، همواره از نقاط تاثیرگذار بر شکل گیری و قوام یافتن اندیشه های مختلف از جمله هنرهای نمایشی و نمایشی های آیینی و فولکلور بوده است.
این نمایش ها بخشی از فرهنگ معنوی کشور هستند و شناخت و بررسی علل ایجاد و ماندگاری آنها ضروری می نماید. اقدامی که توسط سیروس مصطفی، پژوهشگر و هنرمند جوان تبریزی در مدت زمانی بیش از 5 سال با گردآوری و انتشار کتابی در این زمینه به وقوع پیوسته است.
انتشار کتاب «منتشا» از سوی حوزه هنری بهانه کافی برای انجام گفتگو با این هنرمند و پژوهشگر جوان را فراهم نمود که ماحصل آنرا می خوانید.
• جناب مصطفی، پژوهش در رابطه با ریشه های مختلف مراسم کهن و آیینی اقدامی است که علی رغم داشتن پیشینه قوی، بسیار کم صورت گرفته. ایده نگارش «منتشا» چطور خلق شد؟
• علاقه به فرهنگ عامیانه از دوران نوجوانی با من بود. با علاقه¬ی زیادی پای قصه های مادر بزرگ از ملک محمد و نقل پدرم از حماسه های کوراوغلو می نشستم ... حوالی سال 83 با محمد پسندی حکم آبادی(پژوهشگر و محقق فقید) در دوره آموزشی که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی با همکاری انجمن نمایش تبریز در مجتمع فرهنگی هنری تبریز برگزار می¬کرد آشنا شدم. ایشان مدرس آن دوره بودند. در حوزه اساطیر و فرهنگ عامیانه حرف های تازه ای می¬زد و سخنان ایشان توجه مرا بیش از پیش به حوزه فرهنگ عامیانه و اساطیر جلب کرد. سال 85 تصمیم گرفتم در کنکور کارشناسی ارشد شرکت کنم، چون دغدغه و تخصص من در حوزه هنرهای نمایشی بود، تصمیم گرفتم برای پایان نامه کارشناسی ارشدم پژوهشی مرتبط با فرهنگ عامیانه آذربایجان و به خصوص نمایش های عامیانه آذربایجان انجام دهم. ولی متاسفانه منابع مدون و قابل اعتنایی در حوزه¬ی نمایش¬های عامیانه آذربایجان نبود و این کار را دشوار می کرد. سال 87 با شروع دوره کارشناسی ارشد مطالب و مقاله هایی در این خصوص در دست داشتم و همچنین به صورت میدانی تحقیقاتی نیز انجام داده بودم و در خصوص آیین های بدوی آذربایجان و به ویژه شمنیسم شروع به مطالعه نمودم و کار سر و شکل مدون تری به خود گرفت و در نهایت سال 89 از رساله ی خود با عنوان «ریشه یابی نمایش های عامیانه آذربایجان در کهن آیین شمنیسم با نگاهی به چمچه خاتون،تکم،کوسا گلین» با درجه عالی دفاع کردم. اما با تشویق اساتید و دوستان ارجمند برای انتشار این رساله به شکل کتاب، دوباره کار آغاز شد. چون انتشار نتایج این کار قالب کتاب را می طلبید بخش¬هایی از رساله کاسته و مطالبی نیز بدان افزوده شود و کار به طول انجامید. اواخر سال قبل بود که معاون محترم فرهنگی و هنری حوزه هنری استان؛ آقای جواد کریم نژاد علاقمندی حوزه هنری را جهت انتشار این کتاب اعلام نمودند لذا ادیت نهایی، ویراستاری، طراحی و صفحه بندی جهت چاپ آغاز گردید.در نهایت کتاب «منتشا» در اسفند ماه 1393 به همت حوزه هنری استان و با همکاری انتشارات سوره مهر منتشر شد. می توان گفت از فکر اولیه تا انتشار کتاب، 5 سال طول کشید.
• چه ضرورتی برای جمع آوری اطلاعاتی در خصوص ریشه یابی نمایش های آیینی و فولکلور وجود داشت؟
• واقعیت این است که فرهنگ عامیانه به مثابه میراث معنوی ملل در گذر زمان و در مواجهه با تکنولوژی و مدرنیسم به دلیل مکتوب نبودن به شدت آسیب پذیر است. کشورهای متعددی برای حفظ و صیانت از فر هنگ عامیانه و فولکلور خود سرمایه گذاری های کلانی انجام می دهند که مبین اهمیت موضوع در بین این کشور ها است. در این کشورها مراکز متعدد پژوهشی در حوزه فولکلور مانند نمایش، ادبیات (قصه، شعر و ...) موسیقی، بناهای تاریخی و ... وجود دارد و در جهت ثبت و مکتوب کردن این میراث معنوی فعالیت انجام می دهند. سازمان ها و نهادهای بین المللی مانند یونسکو سالهاست در خصوص ثبت مواریث معنوی ملل تلاش می نمایند. در این میان غنای فولکلور آذربایجان و تبریز مرا برانگیخت تا در خصوص مکتوب کردن گوشه ای از فرهنگ عامیانه و غیر مکتوب یعنی نمایش¬های فولکلوریک آذربایجان دست به کار شوم. همچنین جهت تبیین ریشه های این نوع نمایش ها بررسی تطبیقی راهگشا به نظر می رسید. متاسفانه تا کنون مجموعه مدونی در این حوزه کار نشده بود. این کتاب هر چند مختصر ولی به لحاظ تقسیم بندی و معرفی گونه ها تلاشی بدیع به نظر می رسد و همچنین اشاره به ریشه یابی نمایش های فولکلور آذربایجان در آیین های بدوی و چگونگی و چرایی به وجود آمدن این نمایش ها موضوعاتی ست که نگارنده در هیچ منبعی آنرا نیافته است و مجموع این مباحث ضرورت پدید آمدن این کتاب را بوجود آورد.
• بر اساس این اثر تحقیقی و نتایجی که شما در مدت پژوهش به آنها دست یافته اید، نمایش چه جایگاهی در آذربایجان دارد؟
• به نظر می رسد نمایش های فولکلوریک در جوامع مختلف بر اساس یک ضرورت به وجود آمده باشد این ضرورت ریشه در نیازهای مادی و معنوی ملل دارد. لذا نمایش های فولکلوریک در آذربایجان ریشه های آیینی دارد و نیازهای روزمره و مادی در بوجود آمدن این آیین ها نقش اساسی داشته است. نمایش های فولکلور در ازمنه ی گذشته دارای اهمیت و جایگاه حیاتی بوده ولی امروزه به دلیل از دست دادن کارکرد، جایگاه قبلی خود را از دست داده است و دلیل این رویداد نیازمند پژوهش و بررسی ست.
• به عقیده شما ویژگی های نمایش آذربایجان و تمایز آن با نمایش های آیینی دیگر نقاط کشور چیست؟
• جالب است بدانیم ویژه گی ها و شاخصه های نمایش های فولک نسبت به اکولوژی و زیست بوم مناطق مختلف از تنوع زیادی برخوردار است. عناصر به کار رفته در این آیین ها بسته به منطقه، متفاوت است. این تفاوت از نوع طلب تا اشعار به کار رفته تا پوشش و ابزار برگزار کنندگان آیین بکار رفته متفاوت است. به عنوان مثال در مناطق خشک و بیابانی آیین طلب باران و مناطق پر باران آیین قطع باران برگزار می گردد؛ یا عناصر مقدس در اشعار در مناطق کوهستانی با شهرهای ساحلی و مناطق بیابانی متفاوت است.
• در این نمایشها، چه ابعادی از باورهای فرهنگی، اجتماعی و دینی مردم آذربایجان قابل بررسی است؟
• به زعم من فولکلور مانند خط هیروگلیف است. عناصر و باورهای موجود در فرهنگ عامه توسط سمئولوژیست ها، اتیمولوژیست ها و تمثیل شناسان، رمز گشایی می شود و ما از این طریق با نوع زندگی، عناصر مهم و مقدس، خطراتی که آن جوامع را تهدید می کرد و ... آشنا می شویم.
• بر این اساس جایگاه نمایشهای آیینی و فولکلور در زندگی امروز مردم منطقه چگونه است؟
• امروز در زندگی شهری تماشای این نوع نمایش¬ها به دلیل موزه ای بودن آن برای مخاطبینش جذاب است، برعکس دوران قدیم که تماشاگر جزو ارکان اجرای این آیین ها بوده. فی الواقع این نمایش های فولکلور اگر هم در شهرها اجرا می شود در جشنواره های موضوعی ست و یا به بهانه ی مناسبتی اجرا می شود و از شکل آیینی اصیل خود دور است. شاید در بعضی مناطق روستایی چندی از این نمایش ها به شکل اصیل خود اجرا بشود.
• طبق تحقیقات و نتایجی که به دست آورده اید، این نمایشها ابعاد و ویژگیهای مختلفی داشته اند. با توجه به ابعاد اخلاقی و آموزشی این نمایش ها، برای ورود آنها به زندگی مردم چه باید کرد؟
• اگر چه نمایش های فولک در تبریز به شکل اصیل خود به حداقل رسیده، ولی واقعیت این است که فرهنگ عامه که در برگیرنده سنتهای هویتی ماست به حیات خود در زندگی حتی شهری ادامه می دهد و این فرهنگ رمزگون را به راحتی در گوشه گوشه زندگی روزمره مان می توان دید. از آب پاشیدن پشت سر مسافر تا اسپند دود کردن به هنگام احساس خطر از طرف بدنظران؛ از آینه و شمعدان سفره عقد و عروسی تا هندوانه بریدن شب چله! از پریدن از آتش شب چهارشنبه سوری تا به دل طبیعت رفتن در روز سیزده بدر و... این ها همه نمونه ای از صدها آیین و سنت های ژرف و رمزگون است که شاکله ای نمایش گونه دارد و حاوی معانی شگرف است. پس برای وارد کردن این آیین ها به زندگی امروز مردم، نیازی به تقلای ما نیست چون این آیین ها و سنت ها در بدنه ی زندگی مردم تنیده شده است و به راه خود ادامه می دهد.
• به عقیده شما هنوز می توان از طریق اینگونه نمایش ها مسائل مختلف را به شکل غیرمستقیم آموزش داد؟
• اکثر نمایش های فولکلور به باور من درصدد آموزش مخاطبانش نیست بلکه در پی رفع نیاز مادی و معنوی خلق و از پی آیین های بدوی پدید آمده است. و شرکت کنندگان در این آیین در پی یاد گرفتن آموزه ها نیستند چون خود با ایمان و یقین قلبی در حال برگزاری این آیین ها و در پی آن باعث پدید آمدن نمایش های فولکلوریک هستند.
• در نهایت و پس از انجام این پروژه تحقیقاتی فولکلور، فکر می کنید بررسی و شناخت این آثار و کارکرد آنها می تواند در کارکرد هنر نمایش امروز جامعه موثر باشد؟
• برای پویایی در هنر می بایست سه رکن به موازات هم رشد نمایند؛ پژوهش، آموزش و تولید. متاسفانه جای پژوهش در تمامی حوزه های نمایش در تبریز خالی به نظر می رسد. شاید کتاب «منتشا» نقطه آغازی باشد برای دقیق شدن در فرهنگ غیر مکتوب آذربایجان که به شدت نیازمند ثبت شدن است و بر تمامی متولیان امر فرهنگ فرض است که هنرمندان و پژوهشگران را دریابند و با سرمایه گذاری و حمایت مادی و معنوی در راستای حفظ و صیانت از فرهنگ بومی و ملی گام های موثری بردارند، زیرا این منطقه از ایران دارای پتانسیل بسیار بالایی در حوزه فرهنگ عامه می باشد.
سیروس مصطفی، بازیگر، کارگردان، پژوهشگر و نویسنده تبریزی، متولد سال 1357است. او فعالیت هنری را از سال 74 آغاز نموده و پس از دریافت مدرک کارشناسی هنرهای نمایش با گرایش بازیگری، با توجه به سابقه و علاقمندی قبلی، دوره کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر را به اتمام رساند.
حضور در بیش از 60 نمایش به عنوان استاد راهنما، کارگردان، بازیگر، طراح صحنه و نور، همچنین حضور در بیش از 20 تله فیلم، سریال و فیلم کوتاه از جمله فعالیت های حرفه ای سیروس مصطفی در سالهای اخیر می باشد.
وی در این مدت موفق به اخذ جوایز متعدد از جشنواره های ملی و بین المللی فیلم و تئاتر شده است و در حوزه فعالیتهای علمی نیز با انتشار مقاله در نشریات متعدد سراسری و محلی همچون فصل نامه تئاتر، فصل نامه تئاتر دانشگاهی ایران و مانند اینها، به ارتقای سطح فعالیتهای حرفه ای یاری رسانده است.
*****
آنچه مسلم است هنرهای نمایشی آیینی و فولکلور در آذربایجان قدمتی به درازای تاریخ دارند و به همین یک دلیل شایسته است با ثبت و ضبط آنها، یادگاری ارزشمند برای ماندگاری در تاریخ را شکل داد. انتشار این کتاب شاید شمعی در تاریکی پژوهشهای فرهنگی باشد، اما در نهایت می تواند موجب دلگرمی پژوهشگران دیگر شده و در کنار دیگر اقدامات تحقیقی و پژوهشی به شکل گیری فضایی مساعد در این زمینه منجر شود.
نظر شما