دهم رجب برابر با روزی است که جواد الائمه، فرزند امام رضا (که درود خدا بر آنان باد) در شهر مدینه متولد شد.

رهبری در سنین کودکی

عهده‌ داری رهبری در خردسالی، نخستین ‌بار درباره امام جواد (سلام و درود خدا بر او باد) تحقق یافت. سن کم آن حضرت حتی عده‌ای از شیعیان را درباره مسأله امامت به تردید انداخته بود. این امر از یک سو و رواج و رونق بسیاری از مکتب‌های فکری که حمایت مادی و معنوی حکومت وقت را نیز به همراه داشتند و این امر با عقل ظاهربین آنان توجیه شدنی نبود.

از سوی دیگر، باعث شد که پیوسته سؤالات سخت و پیچیده از محضر امام جواد (سلام و درود خدا بر او باد) مطرح شود و آن حضرت را در میدان مناظرات علمی با بزرگان و دانایان بیازمایند. اما امام جواد در پرتو علم امامت در همه این بحث‌ها و مناظرات علمی با پاسخ‌های قاطع و روشنگر، هرگونه شک و تردید را درباره پیشوایی خود از بین برد و امامت خود و نیز اصل امامت را تثبیت کرد. به همین دلیل بعد از او در دوران امامت حضرت هادی (که او نیز در کودکی به امامت رسید) این موضوع، مشکلی ایجاد نکرد؛ چرا که برای همه روشن شده بود که خردسالی دخالتی در برخورداری از این منصب خدایی ندارد. حضرت در مجموع دوران امامت خود با دو خلیفه عباسی، یعنی مأمون (193 ـ 218) و معتصم (218 ـ 227) معاصر بوده است.

مادری از تبار مصر

پدر بزرگوارش حضرت رضا (سلام و درود خدا بر او باد) و مادر ارجمندش بانوی مصری تباری به نام «سبیکه» است که از خاندان «ماریه قبطیه»، همسر پیامبر اسلام (سلام و درود خدا بر او باد) به شمار می‏ رود؛ بانویی که از نظر فضائل اخلاقی، در درجه والایی از انسانیت قرار داشت و برترین زنان زمان خود بود؛ به طوری که امام رضا (سلام و درود خدا بر او باد) از او به عنوان بانویی منزه و پاکدامن و با فضیلت یاد می‏کرد. «ریحانه» و «خیزران» از دیگر نام های مادر امام جواد است.

دو پاسخ از امام جواد به پرسش یارانش

* امام علی نیز در 9 سالگی یاور پیامبر شد

مرحوم کلینی، عیّاشی و دیگر بزرگان آورده‌اند: «مدّتی پس از آن که حضرت علیّ بن موسی الرّضا (ع) به شهادت رسید، شخصی به نام علیّ بن حسّان نزد امام محمّد تقی(ع)حضور یافت و عرضه داشت: یاابن رسول اللّه! مردم نسبت به مقام و موقعیّت شما که در عُنفوان جوانی امام و حجّت خدا بر آن‌ها می‌باشی، مشکوک هستند و ایجاد شبهه می‌کنند؟!

حضرت جوادالائمّه (ع) لب به سخن گشود و اظهار داشت: چرا مردم چنین مطالبی ایراد می‌کنند؟ خداوند متعال بر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله این آیه شریفه قرآن را فرستاد: قل هذه سبیلی أدعوا إلی اللّه علی بصیرة أنا و من اتّبعنی.یعنی؛ بگو: ای پیامبر! این روش من است که مردم را به سوی خدای یکتا دعوت می‌کنم با هر که از من تبعیّت و پیروی کند.
بعد از آن، امام جواد فرمود: به خدا قسم، کسی غیر از علیّ بن ابی طالب از پیغمبر خدا تبعیّت نکرد؛ و در آن زمان 9 سال داشت و من نیز اکنون 9 ساله هستم.»

* برخورد با کسی که ضد دین و ولایت است

بکر بن صالح روایت می کند که دامادش نامه ای به امام جواد (که درود خدا بر او باد) نوشت و در آن چنین عنوان کرد: «پدرم ناصبی و از مخالفان و دشمنان اهل بیت است و من در ارتباط و مراوده با او بسیار رنج می برم و خشونت او را تحمل می کنم. اگر امکان دارد دعا کنید خداوند مرا از دست پدرم نجات دهد. آیا توصیه می کنید که با او مدارا کنم یا به دلیل دشمنی اش با اهل بیت با او ستیز کنم؟»

امام در پاسخ نوشت: «خواسته تو را فهمیدم و آنچه راکه درباره پدرت نوشتی درک کردم. از دعا کردن برای تو دریغ نمی کنم. اما با چنین پدری که دشمن ما اهل بیت نیز هست، بساز و مدارا کن که بیشتر از درگیر شدن و ستیز با او خیر دارد. پس از هر سختی یک سرازیری و آسانی هست. صبر کن که عاقبت نیک برای اهل تقوا است. خداوند تو را بر ولایت ما اهل بیت ثابت قدم بدارد.»

وضعیت کسی که در مقابل مردم جانماز آب می کشد و در خفا گناه می کند

شرح یک حدیث از امام جواد توسط مرحوم آیت الله آقا مجتبی تهرانی

روی عن محمد بن علیٍ الجواد علیهماالسلام قال: «لَا تَکُنْ وَلِیّاً لِلَّهِ فِی الْعَلَانِیَةِ عَدُوّاً لَهُ فِی السِّرِّ.»

در بین رذائلی که انسان به آن مبتلا می ‏شود و در معارف ما حتّی بیش از کفر نسبت به آن نکوهش شده، مسأله نفاق است که از آن به دورویی تعبیر می‏ کنیم. نفاق گاهی در ارتباط با مخلوق است؛ مثلاً کسی روابطی منافقانه با افراد داشته باشد و در علن اظهار دوستی ولی از آن ‏طرف در خفاء دشمنی کند. امّا گاهی نفاق با خالق است، نه با مخلوق! البتّه با خالقش منافقانه عمل می‏ کند، برای بهره‏ کشی از مخلوق.

امام جواد در این روایت کوتاه می‏ فرمایند: «لَا تَکُنْ وَلِیّاً لِلَّهِ فِی الْعَلَانِیَةِ». تو از آنهایی نباش که در ظاهر و علن طوری خودشان را جلوه می ‏دهند که از دوستان خدا هستند، آدم متدیّن و خوبی هستند، امّآ در خفا دشمن خدایند!

به تعبیر ساده، از کسانی نباش که در علن و مقابل مردم، جانماز آب می‏ کشند، امّا در خفاء خلاف شرع می‏ کنند، «وَلِیّاً لِلَّهِ فِی الْعَلَانِیَةِ عَدُوّاً لَهُ فِی السِّرِّ». «عَدُوّاً لَهُ»، یعنی دشمنی با خدا. سرپیچی از فرمان خدا در خفاء دشمنی با خدا است دیگر. از این افراد نباش. این انسان بدترین فرد است.

یک وقت شخصی با مردم منافقانه عمل می‏ کند، مثلاً مقابل رویش می‏ گوید: من خیلی با شما کذا و فلان، بعد پشت سرش بد می‏ گوید و منافقانه عمل می‏ کند و دورویی می‏ نماید که این دورویی با شخص مخلوق است. بدتر از این، دورویی با خالق است که در علن اظهار تدیّن و دوستی با خدا می‏ کند امّا در خفاء کارهایی که می‏ک ند خلاف شرع است، «عَدُوّاً لَهُ فِی السِّرِّ».

حضرت می‏ فرمایند: از این‏ها نباش. کار این سنخ افراد، در قیامت سخت‏تر از کفّار است. چون این‏طور نیست که کفّار را از این‏جا که می ‏برند یک سر در آتش جهنم بیاندازند. یک وقت اشتباه نکنید! چون بعضی از کفّار مستضعف ‏اند. استضعاف یعنی چه؟ یعنی حقّ به اینها نرسیده. اگر شعار حق هم بوده امّا کسی برایشان تبیین نکرده است.

در روایات داریم: هنگام مرگ حقّ را به اینها عرضه می‏ کنند، اگر قبول کرد، همین کافر بهشتی می‏ شود، اگر قبول نکرد، معلوم می ‏شود با خدا دشمنی دارد و لذا راه و مسیرش جهنّم می ‏شود. ولی منافق‏ این‏طور نیست و کارشان سخت ‏تر از کافران است. در قرآن هم آیات بیشتری در نکوهش منافقین آمده است. در قرآن در مورد منافق، منافقین و منافقات هست امّا راجع به کفّار، کافرین و کافرات نداریم و فقط کلمة کافر آمده است. لذا انسان باید خیلی مراقب باشد تا در جامعه از نظر دینی، بیش از آنچه که هست، خودش را جلوه ندهد. حواست جمع باشد! این نفاق با خداست.

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 412371

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام RO ۱۰:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۹
    1 0
    قرآن می فرماید جای منافق در قعر جهنم است. ببین چقدر بده...