رضا محبی: آخرین سخنران بخش نخست همایش علمی امام محمد غزالی که به مدیریت غلامرضا اعوانی برگزار شد، فتحالله مجتبایی، استاد فلسفه، بود که در خصوص «مراتب معرفت در مشکاهالانوار غزالی و مکتب ودانته هند» سخنان خود را ایراد کرد.
مجتبایی مشکاهالانوار را تجلیگاه تحولات عظیم شخصیتی در زندگی امام محمد غزالی دانست که در نظامیه تدریس میکرد. وی در خصوص این اثر گفت: در مورد مشکاهالانوار نکات بسیاری وجود دارد و چند تفاوت اساسی با کارهای پیش از دوران تالیف احیاءالعلوم دارد. اما مهمترین مسئلهای که غزالی در این اثر به تفصیل آن پرداخته است مسئله متافیزیک نور است. به هر حال اولینبار است که در این سوی دنیا این امر در قالب یک اثر مکتوب مطرح میشود و بعد از آن بود که سهروردی در رساله اشراق بدان پرداخت. غزالی در مورد نور نظریهای مستقل دارد. باید گفت که آنچه در خصوص مسئله نور در جهان اسلام مطرح میشود، گذشته از سابقه آن در ایران قدیم در هند نیز وجود داشته است. مسئله توحید وجودی اولینبار در این رساله مطرح شده است. اما آنچه که در دیدگاه نوافلاطونی به توحید وجودی هندی نزدیک است، نکتهای ست که غزالی مطرح میکند.
مجتبایی در خصوص معرفت و اپیستمولوژی غزالی نیز به تشریح پرداخت. وی در توضیحات بیشتری که در خصوص مشکاهالانوار آورد گفت: مشکاهالانوار یکی از آثار ابوحامد غزالی است که تحولی شگرف را پدید آورد و در سالهای آخر عمر وی تاثیر زیادی را بر رفتار و کردار و اندیشه وی باقی گذاشت. غزالی روحی آرام و جستجوگر و خنثیناپذیر داشت. غزالی در نیمه اول کار خود استادی را رها کرده و به زهد و ریاضت و عزلت پرداخت و در جستجوی حقیقت سیر و سفر بلندمدت خود را آغاز کرد. غزالی چون کانت عقل نظری را از دریافت حقایق ماورایی عاجز میدانست و چون عارفان بزرگ دیگر معتقد بود که تنها با مکاشفات قلبی است که میتوان حقیقت را دریافت. همچنین باید دانست که مشکاهالانوار تفسیر آیه نور است و در پایان این رساله حدیث هفتاد هزارگانه نور تشریح شده است.
غزالی همچنین در نظریه نور و متافیزیک از پنج نوع روح سخن به میان آورده و به تشریح آن پرداخته است که عبارتند از:
1- روح حساس: آغاز روح حیوانی که در مرحله بعد تبدیل به روح خیالی میشود. در این مرحله کودک به مانند حیوان است و و روح او عاری از هر چیز است.
2- روح خیالی: آنچه که روح حساس درک میکند، ذخیره و حفظ میکند تا آن را به روح عقلی برساند.
3- روح عقلی: خاص انسان است و نسبت آن با روحهای ما مانند نسبیت نور چشم به نور عقل است.
4- روح فکری: دریافتهای عقلی محض که به نتیجهگیری و سنجش منتج میشود.
5- روح قدسی: که خاص انبیاء و اولیاست که امکان نزول وحی را به فرد میدهد و دارای کیفیتی بالاتر و مستقل است.
مجتبایی سخنان خود را پیرامون مشکاهالانوار به پایان رساند و در پایان نیز به شرح مختصری از این اثر در میان مکتب ودانته هند پرداخت.
نظر شما