حمله به قطر گام تازه در مسیر پاکسازی منطقه / بستن پنجره دیپلماسی و باز کردن دروازه آتش / منفجر کردن میزهای دیپلماسی به معنای آغاز جنگ‌های گسترده است

حمله به میز دیپلماسی ایران و آمریکا در مسقط، حمله به جلسه رهبران حماس برای بررسی پیشنهاد آمریکا برای آتش‌بس در غزه: الگوی تکرار شونده اسرائیل و آمریکا در منطقه چه معنایی دارد؟ منفجر کردن میز دیپلماسی و به معنای بستن پنجره های آن است؛ آیا خاورمیانه دیگر رنگ صلح را نخواهد دید و میزهای مذاکره به میزهای جنگ مبدل خواهد شد؟

خبرآنلاین - زهره نوروزپور: رایج است که می‌گویند «جنگ وقتی آغاز می‌شود که دیپلماسی تمام شود.» اما در دنیای امروز میزهای دیپلماسی زیر آتش سنگین جنگ قرار گرفته‌اند، گو اینکه قرار است دیپلماسی نابود شود تا جنگی فراگیر جهان ما را در بر گیرد.

حمله روز گذشته اسرائیل به دوحه و هدف قرار دادن محل جلسه رهبران حماس برای بررسی پیشنهاد آتش‌بس غزه که توسط آمریکا ارائه شده‌بود، به گفته دیپلمات‌های ارشد بین‌المللی یک تشدید تنش بزرگ از طرف اسرائیل بود. اسرائیل پس از حمله به میز مذاکره ایران و آمریکا در مسقط، حالا میز مذاکرات آتش‌بس غزه را نیز هدف قرار داده‌است.

به نظر می‌رسد امروز در شرایطی قرار گرفته‌ایم که اگر حرف مذاکره و آتش‌بس در میان باشد، بیشتر باید نگران تشدید تنش و جنگ شد!  قدرت‌های جهانی دیگر حرمت دیپلماسی را نگه نمی‌دارند، چه آمریکا و اسرائیل که به میز مذاکره ایران یا حماس حمله می‌کنند و چه روسیه که بزرگ‌ترین عملیات‌های خود را همزمان با مذاکرات صلح علیه اوکراین اجرا می‌کند.

چرا دیگر میز مذاکره پاسخگوی نیاز بین‌الملل نیست و هربار حرف از مذاکره و آتش بس به میان می‌آید شاهد حمله نظامی در کشوری دیگر هستیم؟ روز گذشته شاهد دو حمله به دوکشور متحد آمریکا بودیم؛ آسمان لهستان از سوی روسیه نقض شد و آسما قطر نیز از سوی اسرائیل! آمریکا کجاست؟ واشنگتن گرگ را در گله رها کرده است؟

نشست فصلی شورای حکام برای تصویب قطعنامه علیه کشورمان در ۱۲ ژوئن مصادف با ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ بود که در پی آن بامداد ۲۳ خرداد مصادف با ۱۳ ژوئن جنگنده های اسرائیل ایران را هدف گرفتند. روز گذشته نیز همزمان با نشست فصلی شورای حکام آژانس انرژی بین‌المللی درباره ایران که اولین جلسه پس از جنگ ۱۲ روزه بود، کشوری هدف گرفته شد که برای ایجاد صلح در منطقه تلاش کرد: چه در پرونده ایران چه در پرونده غزه. قطر کشوری است که متحد اصلی آمریکا در منطقه به حساب می‌آید و بزرگترین پایگاه نظامی ایالات متحده را در خود جای داده است.

دوحه در کنار مسقط تنها پایتخت‌هایی بودند‍ که بسیار فعالانه برای جلوگیری از جنگ میان ایران و اسرائیل تلاش میانجیگرانه کرد و حالا درست در روزی که ممکن بود رسانه های خبری از پذیرش آتش‌بس از سوی حماس خبر دهند این کشور هدف حمله‌ای وحشیانه قرار گرفت که به گفته نخست وزیر و وزیرخارجه قطر بزدلانه صورت گرفت.

محمد بن عبدالرحمن آل ثانی در کنفرانس خبری خود درباره این حمله می گوید که از سلاح هایی استفاده شده است که حتی رادارهای پیشرفته توانایی شناسایی آنها را نداشتند. او تاکید کرد که اظهارات کاخ سفید مبنی بر اینکه دوحه از در جریان حمله قرار گرفته بود کذب محض است و دوحه ۱۰ دقیقه بعد از حمله از این موضوع  مطلع شد. 

میزهای مذاکره یا میزهای آتش؟

در منطقه اروپا؛ اینکه میز مذاکره در منطقه یکی پس از دیگری در حال منفجر شدن است فقط به خاورمیانه منوط نمی‌شود. پوتین رئیس جمهور روسیه پس از مذاکره با ترامپ، وقتی آلاسکا را به مقصد مسکو ترک کرد، درست زمانی که در یک رژه نظامی در چین به سر می‌برد،حمله‌ای بی‌سابقه و سنگین به کی‌یف انجام داد که خشم ترامپ را هم به همراه داشت. این حمله باعث شد اروپا و آمریکا تصمیم به تحریم ‌های گسترده علیه مسکو بگیرند و اروپا نیز به بی ‌سابقه ترین حالت دفاعی پس از جنگ دوم برود.

در منطقه آمریکا؛ مادورو رئیس جمهور ونزوئلا از آغاز دولت دوم ترامپ بارها درخواست مصالحه و مذاکره به ایالات متحده داده است اما در نهایت به لشگرکشی نظامی به کارائیب منجر شد.

در منطقه آسیا؛ نمایش نظامی چین پس از ۱۰ سال آنهم با پیشرفته‌ترین سلاح هایی که با هوش مصنوعی ساخته شده است و به رخ کشیدن آن به طرف غربی چه پیامی غیر از آنکه جنگ سوم نزدیک است را برای جامعه ملل داشت؟ اینکه چینی ها از سیاست اقتصادی(Economic policy) به سیاست نظامی (Military policy) با عکس یادگاری گرفتن با متفقین خود تغییر جهت داده است به چه معناست؟ از سوی دیگر ترامپ نیز به جای نمایش نظامی، نمایشی دیگر به رخ کشید؛ از جمع بزرگان و ثروتمندان جهان، مارک زاکربرگ تا بیل و گیتس و ... تا بزرگان هوش مصنوعی را دور یک میز در کاخ سفید به ضیافت شام می‌نشاند. اقدام دو طرف، جز شاخ و شانه کشیدن برای آغاز جنگ سوم معنای دیگری ندارد. 

در منطقه غرب آسیا؛ تشدید تنش‌ها از ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در قلب تهران آغاز شد؛ پس از آن با ترور سید حسن نصرالله بلافاصله پس از موافقت او با آتش‌بس ۲۱ روزه در سپتامبر ۲۰۲۴ وارد فاز تازه‌ای شد.

ایران؛ زمانی مورد حمله قرار گرفت که در مسقط در حال مذاکره با آمریکا بود و روزی که به خاک ایران تجاوز شد، قرار بود روز یکشنبه ۲۵ خرداد مصادف ۱۵ ژوئن طرف ایرانی و آمریکایی در مسقط مذاکره کنند. حتی شنیده‌ها حاکی از آن بود که احتمالا عراقچی و ویتکاف دیدار مستقیم داشته باشند که این مذاکره انجام نشد و ایران ۱۲ روز مورد تهاجم تحمیلی قرار گرفت. 

در سوریه؛ الشرع، رئیس دولت انتقالی سوریه حتی حاضر شد بلندی‌های جولان را هم به اسرائیل بدهد اما هنوز این کشور زیر آتش این رژیم است.

در لبنان؛ دولت این کشور حزب الله را برای پایان جنگ با اسرائیل خلع سلاح کرد و با آمریکا به توافق رسید اما همچنان جنوب لبنان مورد تجاوز و تهاجم اسرائیل است.

حالا امروز قطر که میزبان مذاکره و بررسی مفاد آتش‌بس برای جنگ غزه بود مورد تهاجم قرار گرفته است و این سوال را مطرح می کند؛ آیا دیگر مذاکره پاسخگوی نیاز جامعه بین‌الملل نیست؟ پاسخ به این سوال در این برهه که شرق و غرب در پی به رخ کشیدن ادوات نظامی خود به یکدیگر هستند بسیار سخت است. 

ظاهرا در دنیای امروز مذاکره دیگر پاسخگوی نیازهای بین‌المللی نیست و شاید باید برای بدترین سناریوها خود را آماده کنیم.چراکه کشورهای منطقه ما در خواب عمیق به سر می‌برند و ترجیح آن‌ها مصالحه به شرط حفظ منافع اقتصادی است که این نیز خیالی خام است.  

واشنگتن گرگ را در گله رها کرده است؟

مواردی که اشاره شد همگی از آغاز دولت دوم ترامپ اتفاق افتاده است. رئیس جمهوری که با شعار صلح و پایان جنگ سکان کاخ سفید را به دست گرفت اما حالا با چراغ سبز و باز گذاشتن دست اسرائیل افسار نتانیاهو را در منطقه باز کرده است و همانطور که زامیر رئیس ستاد ارتش مشترک صهیونیستی ماه گذشته زمانی که کابینه اسرائیل تصمیم به اشغال کامل غزه گرفت اعلام کرد که آسمان خاورمیانه امن نخواهد ماند.

شاید مردم منطقه باید این هشدار را جدی می‌گرفتند و دست از خطابه و محکوم کردن برمی‌داشتند اما در ازای آن لبنان که تصمیم به خلع سلاح حزب الله گرفت. سوریه تصمیم به باج بیشتر به اسرائیل گرفت، مصر قرارداد گازی خود را با اسرائیل تمدید کرد و امارات قول مساعدت در بازسازی غزه پس از جنگ داد. بحرین نیز مثل یک پسر کوچولوی منطقه در حال نگاه کردن بود و انتشار بیانیه های تند در وظیفه سعودی بود. ترکیه نیز تجارت خود را با اسرائیل ادامه داد.

در این میان دو متحد آمریکا هدف گرفته شدند لهستان در اروپا از سوی روسیه، قطر در خاورمیانه،  و هردوی آنها تحت الحمایه نظامی، اقتصادی، تجاری و امنیتی آمریکا هستند! واشنگتن که مدعی رهبری جهان است در سکوت مطلق گرگ را در میان گله رها کرده است.

قطر میانجی یا حافظ منافع آمریکا؟

از عصر دیروز که حمله اسرائیل به قطر صورت گرفته است،تحلیل‌های بسیار منتشر شده است که برخی می گویند این کشور حافظ امنیتی و نظامی منافع آمریکا در منطقه بود و برخی می گوید این کشور هم یک قربانی است. 

دفتر سیاسی حماس درسال ۲۰۱۲ در دوحه قطر تاسیس شد. تاکر کارلسون مجری مطرح آمریکایی، در گفت‌و‎گوی خود با محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، نخست وزیر قطر، به افتتاح دفتر حماس در قطر اشاره می‌کند و از نحوه حضور این دفتر در قطر انتقاد کرد و خطاب به او گفت: «چطور ممکن است شما یک دفتر حماس داشته باشید، در حالی که این سازمان بارها توسط دولت آمریکا و کنگره به‌عنوان یک سازمان تروریستی معرفی شده است؟»

نخست‌وزیر قطر در پاسخ به این سوال تاکید کرد: «برای این سوال باید به ریشه‌های وجود این دفتر برگردیم. دفتر حماس در قطر با شفافیت و مشورت کامل با ایالات متحده افتتاح شد و حتی درخواست خود آمریکا بود.»

کارلسون یادآور شد: «ایالات متحده از قطر خواسته بود تا کانال‌های ارتباطی با حماس باز کند، مشابه درخواست آنها از قطر برای برقراری ارتباط با طالبان. هدف این دفتر تسهیل صلح، تثبیت منطقه و خدمت به اهداف ما است. این به معنای تأیید یا حمایت از ایده‌های حماس نیست.»

پاسخ به این سوال این است که دوحه در سال ۲۰۲۲ شریک امنیتی کلیدی غیرناتو در خاورمیانه اعلام شد و میزبان بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه است که بی تردید عملا نمی‌تواند به راحتی از پدافند خود علیه اسرائیل استفاده کند. گرچه که عبدالرحمن آل ثانی وزیرخارجه و نخست وزیر این کشور گفته است حق قطر برای پاسخ به این حمله محفوظ است.

چه خواهد شد؟

این حمله معادلات منطقه را دگرگون کرد. آب در لانه مورچگان ریخته شد. کشورهای عربی مانده‌اند در دوراهی اینکه بالاخره آمریکا متحد آنها است یا دشمن آنها؟

مساله ای که بارها جواد ظریف وزیر خارجه کشورمان پس از حمله به تاسیسات آرامکو به طرف سعودی گوشزد کرد و گفت: «آمریکا امنیت شما را تضمین نخواهد کرد ما باید خودمان امنیت منطقه را تامین کنیم.»

اما گوش رهبران عربی بدهکار نبود که هیچ حتی آن ها حاضر به امضای توافق ابراهیم شدند. توافقی که حالا حداقل برای اماراتی ها نه راه پس دارد نه پیش! حمله به قطر به معنای حمله به شورای همکاری خلیج فارس است به معنای حمله اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی. اما کشورهای عربی خاورمیانه همچنان پشت پرده از سیاست های آمریکا و اسرائیل در کشورهایی نظیر سوریه و لبنان حمایت کرده و حتی وعده بازسازی غزه پس از جنگ را داده اند. 

اما تا زمانی که آمریکا در خاک این کشورها در کنار سفارت‌خانه‌ها یک پایگاه نظامی هم ایجاد کرده است، از  کشورهای عربی کاری بر نمی‌آید جز آنکه به نظاره طرح اسرائیل بزرگ بنشینند. اسرائیل دشمن قسم خورده نه فقط ایران بلکه مسلمانان است و این دومینو ادامه دارد و برای کشورهای عربی تازه اول ماجرا است چرا که این حمله دوسنارویو در پی داشت:

اول- پاکسازی منطقه از عوامل حماس،مقاومت (درپی خلع سلاح حزب الله)

دوم-  اشغال کامل غزه؛

پس از اشغال غزه نوبت به رفح، سینا، اردن و حتی ترکیه تا سعودی و ... خواهد رسید.شاید به قول وزیرخارجه کشورمان «وقت اتحاد مسلمانان است».

بااینحال وضعیت منطقه هروز بحرانی تر می شود و ظاهرا چین و آمریکا به همراه اسرائیل منطقه را به یغما خواهند برد و ما قربانی.

این پیام به آمریکای بزرگ است یا خبر از تغییر معادلات امنیتی جهانی دارد؟

دکتر علی موجانی مشاور وزیرخارجه و دیپلمات باسابقه کشورمان درباره حمله اسرائیل به قطر در رشته توئیتی در شبکه ایکس که نسخه‌ای از آن را برای خبرآنلاین فرستاده است نوشت: حمله به محل مذاکره رهبران حماس در قطر یعنی تعرض به کسانی که به عهد و گفت‌وگو تن دادند. امری نکوهیده حتی بر اساس نص صریح تورات (یوشع ۹) و داستان جبعونیان که خدای ابراهیم پیمان‌شکنی را محکوم می‌کند. آنچه پیمان ابراهیم نام گرفت، چیزی جز نقاب مذهبی بر چهره سیاست خشونت و فریب نیست.

از پرونده المبحوح در دبی (۱۳۸۸) تا حمله امروز به دوحه با نمونه بارز اثر دومینوی مماشات کشورهای عرب روبرو هستیم. عدم پیگیری قاطع آن ترور توسط متحدان منطقه‌ای، به رژیم صهیونیستی پیام داد می‌تواند با هزینه کمتر به ترور حتی در خاک #قطر، میانجی صلح با اسرائیل ادامه دهد.

حمله به قطر زمانی بود که نظامیان پایگاه آمریکا حضور داشتند و دفاع موشکی سنتکام حتی یک واکنش نشان نداد. سکوت واشنگتن به‌معنای مشروعیت‌بخشی به تجاوز و پیام روشن آن است که صلح ترامپ مجوز تداوم خشونت اسرائیل و فروپاشی اعتماد به چتر امنیتی آمریکا است

رهبران خلیج‌فارس با پرسشی ساده روبرو هستند: آقای ترامپ، وقتی اسرائیل به خاک ما حمله می‌کند و پایگاه‌های آمریکا سکوت می‌کنند، اتحاد با واشنگتن چه معنایی دارد؟ امروز خشم از اسرائیل با بی‌اعتمادی به آمریکا گره خورده است.

کمتر از ۲۴ ساعت آسمان نزدیکترین متحدان آمریکا در خلیج‌فارس و اروپا گشوده شد تا جنگنده‌های اسرائیل به قطر و پهبادهای روسیه به لهستان حمله کنند. این پیام به آمریکای بزرگ است یا خبر از تغییر معادلات امنیتی جهانی دارد؟ بهتر نیست دوباره نام وزارت دفاع جایگزین وزارت جنگ ترامپ شود؟

دیپلماسی تنها گزینه

سیدحسین موسویان نیز در واکنش به حمله اسرائیل به قطر در توئیتی در شبکه ایکس که او هم نسخه‌ای از آن را برای خبرآنلاین فرستاده است نوشت: «دیروز ایران با وساطت مصر، کشوری که ۴۶ سال پیش با آن قطع رابطه کرده‌ بود، با آژانس بین المللی انرژی اتمی توافق کرد تا مانع اسنپ بک و بازگشت ۶ قطعنامه‌ فصل هفتم منشور سازمان ملل شود که ۱۰ سال پیش در قالب برجام از آنها عبور کرده‌بود. زمان احیاء روابط عالی دیپلماتیک ایران و مصر فرا رسیده است.

‏اسرائیل با توهم تحقق «اسرائیل بزرگ»، استراتژی جنگ را گسترش و با تجاوزات نظامی اخیر به کشورهای منطقه همچون سوریه، لبنان، عراق، ایران، یمن و قطر؛ منطقه خاورمیانه را به وضعیت غیر قابل مدیریت سوق میدهد. 

پنج قدرت منطقه: عربستان، ایران، مصر ، ترکیه و عراق باید هرچه سریعتر با همکاری مشترک، دیپلماسی فعال برای تامین صلح و ثبات و امنیت منطقه را آغاز کنند.

۳۱۵/۴۲

کد خبر 2113513

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 5
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۵:۱۲ - ۱۴۰۴/۰۶/۱۹
    0 0
    دنیا دنیای زورگویی است.سلاح پیشرفته ای درکار نبود.سازنده پدافند ردیاب راقفل کرده بود.قطر هم درجریان بود.دیگرکشورهای عربی همه میدانستند. هیچ تعغیری در روابطشان با امریکا رخ نخاهد داد.بجز محکومیت ظاهری. برای اقناع افکار عمومی.فقط وفقط زور ولاتی .سازمانهای بین المل پشیز

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین