در ابتداي سال 1990 جرج بوش (پدر) رئيس جمهور آمريكا در اولين اجلاس عالي مواد مخدر کشورهای آند در cartagena (واقع در كلمبيا) با روساي جمهور بوليوي، كلمبيا و اكوادور ديدار كرد. اعلاميه كارتاخنا اشاره به اجرا يا تقويت برنامه جامع و فشرده ضد مواد مخدر با تمركز بر كاهش مصرف و كاربرد به علاوه فهمي مشترك از همكاري اقتصادي، توسعه و مشوقهاي تجاري و سرمايهگذاري داشت.البته کشورهای آند استدلال ميكردند كه اگر تقاضا از جانب بازار ایالاتمتحده نباشد آنها موادمخدر را توليد نخواهند كرد، به عبارت ديگر تقاضا موجب عرضه ميشود. در 27 فوريه 1992 جرج بوش (پدر) بهعنوان ميزبان اجلاس عالي مواد مخدر سان آنتونيو با روساي جمهور بوليوي، كلمبيا، اكوادور، مكزيك، پرو و وزير خارجه ونزوئلا ديدار كرد. اين ديدار تاييد مجدد استراتژي چند جانبه و جامع دو سال قبل كارتاخنا بود، اما با تفاوت اينكه اعلاميه اجلاس، فعاليتهاي ضدمواد مخدر را منوط به مشاركت و همكاري تمام اعضا ميدانست. اصل اين بود كه جامعه تهيهكننده و جامعه مصرف كننده مواد داراي مسووليت مشترك براي حل معضل مذكور در قبال شهروندان، جوامع و اقتصاد خود هستند. در 20 فوريه 1992 و 6 روز قبل از اجلاس عالي سان آنتونيو دو دستيار وزارت خارجه دولت به همراه فرمانده نيروهاي جنوب ارتش آمريكا در كميته فرعي روابط خارجي سنا استراتژي ضد مواد مخدر«ایالاتمتحده» را مورد تاييد قرار دادند و در حال حاضر نيز همان استراتژي با برخي تفاوتها بر روابط دو جانبه حاكم است. در 1992 بر اساس استراتژي مذکور 2/ 2 ميليارد دلار براي كمك به تقويت قانون، اقتصاد و ارتش هزينه شد تا نتيجه كار طي 5 سال آتي مشخص شود. سرفرمانده نيروهاي جنوب ارتش ایالاتمتحده تایيد كرد كه پيروزي بر مواد مخدر طي دهه 90 ممكن خواهد بود و دو مقام وزارت خارجه نيز اذعان كردند كه ممكن است اين فعاليتها سالها طول بكشد و بنابراین برنامه مستلزم صبر خواهد بود. جورج بوش پدر اولین رئیسجمهور جمهوریخواه بود كه مبادرت به افزایش منابع و آموزش علیه استفاده از مواد مخدر كرد. در دوره تصدی او سرمایهگذاری برای كاهش مصرف بهطور قابل ملاحظهای افزایش یافت. هرچند در سال 2006 بودجه فدرال برای كاهش مصرف كاهش یافت. از آغاز كار، كنگره جنگ تهاجمی علیه موادمخدر را تشویق میكرد كه طبق قانون سایر كشورها را وادار به همكاری با ایالاتمتحده کند. البته این تاكید بر مبنای ایدئولوژی و نوع ادراك مقامات كنگره از قاچاق مواد مخدر و سوءاستفاده از آن صورت میگرفت. در 1986 در قانون سوءاستفاده از مواد مخدر، كنگره نظام تایید و گواهی (Certification) را به سرپرستی ایالاتمتحده برای بررسی روند همكاری كامل كشورها علیه قاچاق مواد مخدر، تاسیس كرد. فقدان تایید گواهی فعالیت به معنای قطع كمكها و گواهی مثبت به معنای استمرار كمكها بود. در 1996 ایالاتمتحده دولت وقت كلمبیا را به دلیل ضعف در مبارزه علیه مواد مخدر تایید نكرد و البته مكزیك هم در شمار آن بودبهدلیل عدم تایید دولت و کنگره آمریکا روند همكاری با كلمبیا در 1996 قطع شد كه در 1997 نیز این روند ادامه داشت. البته سپس با مقاومت برخی كشورها نسبت به داوری یكجانبه ایالاتمتحده، كنگره قانون مذكور را در سال 2002 محدود كرد و تنها به تعهدات آنها در قبال موافقتنامههای بینالمللی ضد مواد مخدر توجه میكرد.سپس برنامه كلمبیا (Plan-Colombia)- البته از سال 1999-مهمترین مبنای روابط دوجانبه بین آمریكا و كلمبیا شد و تمام مسائل دیگر حتی مسائل منطقه آمریكای لاتین را تحتالشعاع خود قرار داد. در مجموع میتوان گفت كه همكاریهای ایالاتمتحده و كلمبیا با توجه به شرایط مختلف زمانی دچار قبض و بسط بوده است. در طول دهه 1980 قاچاقچیان مواد مخدر با استفاده از قضات و وكلا و مطبوعات مخالفت خود را با اصل استرداد مجرمان اعلام میكردند. قاچاقچیان شعار معروفی داشتندكه در رقابتهای عمومی آن را مطرح میكردند. «مبنی بر اینكه یك قبر در كلمبیا از یك زندان در ایالاتمتحده بهتر است.» در پایان دهه 1980 اسكوبار و دیگر قاچاقچیان مواد مخدر باعث خشونت گسترده در چند شهر كلمبیا از جمله بوگوتا شدند. خشونتهای مذكور باعث تغییرات كلیدی در همكاری بینالمللی كلمبیا شد و در 1991 در قانون اساسی بحث استرداد مجرمان حذف شد. سزار گاویریاس، رئیسجمهور دوره 90تا94 تنش را در روابط با ایالاتمتحده در همكاری با اسكوبار و كارتل مدلین آغاز كرد. سپس او از زندان فرار كرد؛ اما بعدها دولت كلمبیا با همكاری ایالاتمتحده در دسامبر 1993 او را به قتل رساندند. حساسیت و اختلاف بین كلمبیا و ایالاتمتحده در دهه 1990 افكار عمومی كلمبیا را نسبت به قاچاق مواد مخدر تغییر داد. بسياري از مردم كلمبيا دريافتند كه ایالاتمتحده و بقيه نقاط جهان تمايل كلمبيا را به مواد مخدر مورد پذيرش قرار نميدهند. در زمان پيروزي ارنستو سامپر (1994) به مقام رياست جمهوري ایالاتمتحده او را متهم به دريافت 6 ميليون دلار از قاچاقچيان كرد. بنابراین براي ایالاتمتحده دشوار بود تا سامپر را وادار به همكاري عليه قاچاقچيان کند. روابط سامپر با ایالاتمتحده تنشزا و دچار مشكل بود. سامپر دو ژنرال را به فرماندهي ارتش و پليس ملي منصوب كرد كه از نظر ایالاتمتحده هر دو در ارتباط با قاچاقچيان دچار فساد شده بودند. سپس با فشارهاي گسترده ایالاتمتحده آن دو با نيروهاي قابل اعتمادتري جابهجا شدند. همكاري ایالاتمتحده و كلمبيا در سطح وزرا وضعيت روابط دوجانبه را در دوره سامپر بهبود بخشيد و موجب سقوط كارتل كالي در 1995 شد. حزب ليبرال سامپر (حزب اكثريت در كنگره) در گام بعدي سعي كرد قانون تحريمها عليه قاچاقچيان موادمخدر را لغو كند؛ اما با فشار ایالاتمتحده مواجه شد. در 1996 ایالاتمتحده گواهي عدم همكاري براي كلمبيا را به دليل شكست در مبارزه با موادمخدر صادر كرد. ایالاتمتحده براي اولين بار در تاريخ روابط دوجانبه ويزاي مسافرتي سامپر را باطل كرد. در نتيجه اعمال فشار واشنگتن دو كشور در 1996 و اوايل 1997 همکاریها عليه موادمخدر را افزايش دادند. كنگره كلمبيا مجازاتهايي در ارتباط با جرايم مرتبط با موادمخدر تصويب كرد و در 17 دسامبر 1997 پس از 3 سال تنش و فشار ایالاتمتحده كنگره كلمبيا قانون استرداد مجرمين را اصلاح كرد. ایالاتمتحده با آندرس پاسترانا روابط دوجانبه را فراتر از مواد مخدر گسترش داد. آلوارو اوريبه در سال 2002 به رياست جمهوري كلمبيا انتخاب شد. اوريبه اولين رئيسجمهور منتخب در دور اول بود كه طبق قانون اساسي 1991 كلمبيا انتخاب شد. شهرت او مرهون سياست امنيت دموكراتيك بود و طبق آن ارزیابی شد که امنيت در كشور افزايش و خشونتها كاهش يافته است. گفته شد در دوره وی مسافرت به هر جايي در كلمبيا بدون ترس از سرقت يا آدمربايي بهوسیله شورشيان و شبهنظاميان ممكن شده بود. او 111 هزار نيرو به پليس و ارتش افزود و همچنين آغازگر بزرگترين همكاري با ایالاتمتحده در مبارزه با مواد مخدر بود. به علاوه كلمبيا تنها كشور در آمریکاي جنوبي بود كه از تهاجم به عراق در 2003 حمايت كرد و بوش، اوريبه را بهعنوان متحدش نام برد. همزمان با افزايش كمكهاي ایالاتمتحده حضور مقاطعهكاران آمریکايي نيز در كشور افزايش يافت. آمریکا بزرگترين سفارت را در بوگوتا (با 800 نظامي و 600 غيرنظامي) دارد و حمايتهاي مختلف اطلاعاتي و نظامي از كلمبيا انجام ميدهد. از جمله اقدامات اوريبه در دوره اول رياست جمهوري مذاكره با فارك و ELN و تكميل مذاكرات پيمان تجارت آزاد با ایالاتمتحده بود. تحليلگران مدافع عملكرد دولت ایالاتمتحده معتقدند پيمان تجارت آزاد رشد اقتصادي، ايجاد شغل و جذب سرمايههاي خارجي را براي كلمبيا به همراه خواهد داشت. پیمان تجارت آزاد یکی از مهمترین مسائل دوجانبهای بود که از دوره جرج بوش روند آن آغاز شد و البته بوش و اوریبه نتوانستند در اجرای آن موفقیتی را کسب کنند، اما سرانجام در پایان سال 2011 و در دوره مانوئل سانتوس این پیمان پس از 7 سال توسط مجلس نمایندگان امضا شد. «مانوئل سانتوس»، پیمان تجارت آزاد را مهمترین پیمان در تاریخ کلمبیا دانست. اوباما هم در زمان ارائه لایحه به مجلس نمایندگان اظهار کرد که کلمبیا برای آمریکا یک شریک مهم محسوب میشود. این موافقتنامه دسترسی بدون تعرفه صادرکنندگان آمریکایی به بازار محصولات کلمبیایی در چهارچوب زمانبندی تعیین شده را فراهم خواهد کرد. همچنین سرمایهگذاران و دارندگان مالکیت فکری مورد حمایت قرار خواهند گرفت، دسترسی به بازار خدمات گسترش یافته و حمایت جدی از حقوق کارگران به عمل خواهد آمد. طبق این موافقتنامه تعرفههای کلمبیا بر عمده صادرات محصولات کشاورزی آمریکا طی 15 سال و برای برنج طی 19 سال، به تدریج حذف خواهد شد. همچنین کلمبیا بلافاصله پس از اجرایی شدن این موافقتنامه برای سایر محصولات کشاورزی آمریکا شامل گوشت گاو با کیفیت بالا، پنبه، گندم، سویا و برخی میوهها و سبزیها، دسترسی بدون تعرفه را فراهم خواهد کرد. اما در بعد مسائل استراتژیک مربوط به شورشیان، سپس ایالاتمتحده گروههاي شبهنظامي را بهعنوان سازمانهاي تروريستي لقب داد و در گزارشهای سالانه نام فارك و ELN را در فهرست تروريستها جاي داد. پس از حادثه تروریستی 11سپتامبر ایالاتمتحده بیشتر بر خاورمیانه متمرکز شد، اما ادبیات آمریکاییها در منطقه از موادمخدر به تروریسم متمایل شد.
منتشرشده در روزنامه دنیای اقتصاد
نظر شما