۰ نفر
۱۸ اسفند ۱۳۸۷ - ۱۳:۰۲

سیدمسعود لواسانی

 

مسعود لواسانی: برای سالهای طولانی میزان سرانه مطالعه ایرانیان معمایی بود حل نشده. هر فعال یا مدیر فرهنگی در این زمینه رقمی را اعلام میکرد و این رقم از 5 تا 20 دقیقه در روز برای هر ایرانی در نوسان بود. به عنوان نمونه علی اکبر اشعری مشاور فرهنگی رئیس جمهور و رئیس کتابخانه ملی، چهار اردیبهشت امسال اعلام کرد سرانه کتابخوانی در کشور دو دقیقه است و در صورتی که مطالعه کتابهای درسی را هم در نظر بگیریم، سرانه مطالعه در ایران به حدود شش دقیقه در شبانه روز میرسد.

اما اندکی بعد گویا اتفاقاتی جدید رخ داد؛ محسن پرویز معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ 25 مرداد امسال در همدان اعلام کرد سرانه کتابخوانی در کشور بدون احتساب مطالعه کتابهای درسی، مجلات و مقالههای علمی 10 دقیقه در شبانه روز است. پرویز در این سخنرانی همچنین با تایید این نظر اشعری در مورد سرانه مطالعه گفت: «سرانه کتاب در دهه گذشته حدود دو تا سه دقیقه بوده اما آمار نشان می دهد که بستر مناسب برای گسترش فرهنگ کتابخوانی در کشور فراهم شده است».
اما ماجرا به این جا ختم نشد؛ روایت معاون فرهنگی و ارشاد استان تبریز از این ماجرا را بخوانید: «متوسط سرانه کتابخوانی بر اساس پژوهش در شهرهای بزرگی مانند تهران و تبریز 18 دقیقه است».

اما به ناگاه در اوایل بهمن محمد حسین صفارهرندی رکوردشکنی کرد. او در سخنانی اعلام  کرد سرانه مطالعه در ایران نیم ساعت است و این رقم در شهرهای بزرگ 30 و در شهرهای کوچک 15 دقیقه است

احتمالا از این پس جشنهای ملی افزایش سرانه مطالعه در کشور آغاز میشود و در حالی که همه مسئولان و دست اندرکاران فرهنگی کشور با شادمانی و شعف افزایش سرانه مطالعه را جشن میگیرند و این موفقیت را به یکدیگر و دولت نهم تبریک میگویند کسی از این نمیگوید که بر اساس چه مطالعه و مشاهدهای از ابتدای سال تا انتهای سال سرانه مطالعه از 2دقیقه به 30 دقیقه افزایش مییاید؟ گویا پاسخ این مساله آنقدر بدیهی به نظر میرسد که انگار اعلام شده است مثلا سرانه مصرف آبٰ ، گاز یا بنزین افزایش یافته است و خوب جای سوال ندارد.

بزرگترین نکته مبهم اما منطقی است که قرار است بر اساس آن اعلامشود سرانه مطالعه در ایران افزایش یافته است. در کشوری که منطق محاسبه آمار و نظر سنجی عادتا به فراموشی سپرده میشود وزارت ارشاد تاکنون اعلام نکرده است که بر اساس چه ملاک و معیاری به ناگاه اعلام می کند سرانه مطالعه در ایران چه رقمی است؟ جامعه آماری آقایان برای این تحقیق و مبنایی که برای مطالعه در نظر گرفته شده ٰ، چیست؟ 

اینگونه است که جدالی دیگر آغاز میشود. مشاور فرهنگی رئیس جمهور با رد سخنان وزیر محترم ارشاد اعلام میکند که خواندن  قرآن، ادعیه و دعا مطالعه محسوب نمیشود. وزیر اما خواندن قرآن و ادعیه را هم مطالعه میداند. هر پاسخی به این سوالات داده شود، تاثیری در اصل ماجرا ندارد؛ سوالی که همچنان باقی است شیوه استخراج و محاسبه این ارقام است که این شائبه را به وجود میآورد که منظور دیگری پشت اعلام این ارقام و اعداد وجود دارد. ارشاد باید مشخص کند که آیا افزایش سرانه مطالعه به کاهش شمارگان کتاب از 2000 نسخه در سال 1384 به 1500 نسخه در 1387 و همچنین کاهش عناوین منتشره کتاب در کشور از 65 هزار عنوان در سال 1384 تا 45 هزار عنوان در سال 1387 ارتباط دارد یا نه؟ یا اینکه کاهش سهم کتاب در سبد اقتصاد خانوار در نیمه دوم سال 87 در افزایش کتابخوانی در کشور موثر بوده است؟ گمان میکنید کسی درین وانفسا فرصتی برای پاسخ به این پرسشها داشته باشد؟

 

کد خبر 5040

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مهتاج IR ۰۷:۱۲ - ۱۳۸۷/۱۲/۲۰
    0 0
    براي اينكه شما هم به جمع كتابخوانها اضافه شويد پيشنهاد ميكنم مثل اغلب مسؤولان كتاب «چگونه به وسيله آمار دروغ بگوييم» را بخوانيد. به همين سادگي سرانه مطالعه در كشور افزايش يافت. مثلا با حذف شاخص مسكن در برآورد آماري تورم، ما خواهيم داشت تورم تك رقمي! حالا شما هي بگرد تا پرتقال فروش را پيدا كني؟!