عرصه سیاست ورزی ایران در سال 88 نسبت به عقلانیت سیاسی بی توجه بود و همین بی توجهی هزینه های زیادی را به کشور تحمیل کرد به گونه ای که می توان گفت که فقدان عقلانیت سیاسی مهمترین مشکل ایران در سال 88 بود و همین موضوع سبب شد که حوادث تلخ سال 88 رخ بدهد.
مهترین آسیب کشور در حوزه سیاست ورزی بایستی با حاکم کردن عقلانیت حل شود و در گام اول باید حقوق مردم به رسمیت شناخته شود و این فرهنگ نهادینه شود که منتقدان نیز دارای حقوقی هستند که هر حاکمیتی موظف به پذیرش آن است و باید شرایط را برای فعالیت آزاد این افراد فراهم شود.
حاکمیت باید این مساله را قبول کند که منتقدان دارای حقوق بدیهی و تردید ناپذیری هستند که باید فضا برای بیان آن فراهم شود و در این راستا می توان مکانیسم های جوامع متمدن که همانا احزاب، انتخابات، رسانه ها می باشد ،به کار گرفت و اعمال این روش ها برای حل مناقشات سیاسی بسیار موثر است.
هر جامعه ای که این مکانیسم ها را به کار بگیرد تنش های اجتماعی کاهش می یابد اما در فقدان این مکانیسم ها تنش های جزئی به نزاع های بزرگ تبدیل می شود که این مساله برای منافع ملی کشور بسیار خطرناک است بنابراین برای تامین منافع ملی باید از آحاد ملت بهره گرفت.
رهایی کشور از وضعیت فعلی و پیمودن مسیر توسعه نیازمند همکاری تمام ایرانیان است بنابراین باید عزم جمعی بوجود بیاید تا کشور در آن مسیر قرار بگیرد زیرا شنیدن صدای تک تک مردم حرکت در مسیر توسعه را شتاب می بخشد اما میدان دادن به گروهی که بخواهد بقیه را حذف کند به هیچ وجه به مصلحت نیست.
شکل گیری این فضا در کشورنیازمند بستر شکل گیری آن است و این بستر همانا فضای معتدل برای بیان نظرات می باشد بنابراین باید از هرگونه اتهام زنی پرهیز کرد و مجالی را فراهم کرد که تنش های موجود هرچه زودتر از بین برود و این مساله در گرو به رسمیت شناختن اختلاف سلیقه ها است در غیر اینصورت می توان این سوال را مطرح کرد که جای سلیقه متفاوت کجاست؟
سخنگوی فراکسیون اقلیت مجلس
نظر شما