محمود آموزگار رئیس اتحادیه‌ی ناشران:   دولت سعی دارد به تمام وعده‌هایش در حوزه فرهنگ عمل کند

آموزگار می‌گوید اتفاقاتی مثل معافیت مالیاتی که در این دولت رخداده نه تنها نسبت به دولت قبلی، بلکه نسبت به تمامی دولت‌های گذشته، اتفاقی نادر و امیدبخش است.

محمد معلق: در ایام برپایی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران به سراغ محمود آموزگار رئیس اتحادیه‌ی ناشران رفتیم و با او درباره‌ سیاست‌های فرهنگی دولت درزمینهٔ‌ واگذاری امور به بخش خصوصی صحبت کردیم. او که به همراه تشکل اتحادیه ناشران امسال یکی از پایه‌های برگزاری نمایشگاه کتاب تهران است می‌گوید که دولت تدبیر و امید می‌کوشد تا از توان‌بخش خصوصی در حوزه فرهنگ و هنر استفاده کند و گواه این امر برپایی نمایشگاه کتاب تهران است.

با روی کار آمدن دولت یازدهم، شعار خصوصی سازی در حوزه‌ی فرهنگ و هنر دوباره بر سر زبان‌ها افتاد و دولت اذعان داشت که سعی دارد در این حوزه مسئولیت‌ها را به خود اهالی فرهنگ بسپارد. از سویی دیگر مهمترین رویداد در زمینه‌ی کتاب، نمایشگاه کتاب تهران است. با شروع سومین نمایشگاه کتاب در دوران دولت یازدهم، شما شرایط تحقق این شعارها را چگونه می‌بینید؟

در ابتدای صحبت نکته‌ای را یادآور شوم و آن اینست که شعار خصوصی سازی تنها در این دولت مطرح نشد. حتی دولت‌هایی که در نهان سعی بر متصدی گری دولت در امور داشتند هم در ظاهر شعار خصوصی سازی در زمینه‌ی فرهنگ را بلند، بلند سر می‌دادند. اما در دولت یازدهم این شعار برای اولین بار با توان هرچه بیشتر به سوی عملی شدن گرایش پیدا کرد و از حیطه‌ی شعار بیرون آمد. نمایشگاه کتاب تهران دقیقا یکی از بهترین نمودهای این اتفاق است. ما سال‌ها به مسئولان در دوره‌های مختلف می‌گفتیم که آقایان، حوزه‌ی نشر نیاز دارد که به دست صاحبان و اهالی این حوزه سپرده شود، اما به گوش کسی نمی‌رفت. در نتیجه‌ی آن بی اعتنایی‌ها و بی‌توجهی‌ها تنها یک اتفاق رخ داد و آن هم دلسردی هرچه بیشتر فعالان این حوزه برای هرچه بهتر کارکردن و رشد فرهنگ و صنعت نشر بود. در این دولت هم تا به اینجا به‌طور کامل به دست اهالی این حوزه سپرده نشده است، اما بسیار بیش‌تر از قبل از توانمندی‌ها و اندیشه‌های فعالان و دلسوزان این حوزه در تصمیم‌گیری‌ها و اتفاقات استفاده می‌شود. و نتیجه‌اش را هم می‌بینید! هیچ موردی بدتر نشده است اگر بهتر نشده باشد.

همکاری تشکل‌های نشر و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در برگزاری نمایشگاه کتاب در کدام حوزه‌ها بوده است؟

ببینید از نمایشگاه بیست و هشتم ما (تشکل‌های نشر) مدیریت چهار کمیته را بر عهده گرفتیم، که کمیته‌های اصلی نمایشگاه هستند. کمیته‌های : «ناشران داخلی، ناشران بین‌الملل، علمی، فرهنگی و اطلاع رسانی». این یعنی چه؟ یعنی مدیریت تمامی کمیته‌هایی که حیثیت نمایشگاه هستند. خب نتیجه‌ی خوبی هم داد. در خیلی از بخش‌ها ما با بودجه‌هایی بسیار کمتر از دوره‌های قبل توانستیم کار را به انجام برسانیم که اگر بهتر نبودیم، بدتر هم نبودیم. این را با اطمینان کامل می‌گویم. حالا امسال ما مدیریت پنج کمیته را داریم و در شورای نظارت سه عضو از ما اهالی تشکل‌های نشر حضور دارد.

آیا تنها اتفاق قابل تامل و توجه در حیطه‌ی عمل به این شعار، نمایشگاه کتاب تهران بوده است؟ یعنی نمود دیگری را تا به اینجا نمی‌توانیم نام ببریم؟

نه. منظورم این است که تنها نمود و محل بروز این همکاری و تلاش دولت و اصناف نمایشگاه کتاب نیست. این مهمترین و بارزترین نمود آن است. اما اتفاق‌های دیگری نیز افتاده است که بسیار دلگرم کننده و امیدبخش هستند.

مثلا چه اتفاق‌ها یا رویدادهایی؟

مثلا معافیت مالیاتی کتاب فروشان که سرانجام و پس از سیزده سال دوندگی در این دولت به مرحله‌ی تصویب و اجرایی شدن رسید، اتفاق کمی نیست. شما ببینید ما این شعارها را عینا در تمام دولت‌های قبلی داشتیم، حتی در دولت هشتم هم بهبودهایی رخ داد، اما اینگونه با اراده نه. رویدادی مثل معافیت مالیاتی یا مشارکت در برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، نه تنها نسبت به دولت قبلی، بلکه نسبت به تمامی دولت‌های گذشته، اتفاقی نادر و امیدبخش است.

به نظر شما چرا در دولت‌های قبلی به این شعار جامه‌ی عمل پوشانده نشد؟ آیا خواستش نبود یا اینکه امکانش نبود؟

این سوال جای صحبت بسیاری دارد اما اگر بخواهیم خیلی کوتاه و گذرا بگوییم باید بگویم که خواستش نبود. امکانش که همیشه بوده و هست. واگذاری مسئولیت یک حوزه به اهالی و دلسوزان آن حوزه، امکان زیادی نمی‌خواهد، خواست می‌خواهد. همیشه به علت اینکه بودجه و یارانه‌های کتاب و صنعت نشر در دست دولت بوده است، دولت از واگذاری امور این حوزه‌ها به بخش خصوصی و اصناف خودداری می‌کرد. هم اکنون نیز امور به طور کامل در دست اختیار اصناف نیست، ولی امید بسیاری داریم برای رسیدن آن روز آرمانی و ایده‌آل.

دقیقا به چه اتفاقی در این حوزه، اتفاق آرمانی و ایده‌آل می‌گویید؟

وقتی که بشود نمایشگاه را اصناف به طور کامل برگزار کنند. یعنی فقط و فقط تشکل‌های صنفی مسئولیت امور را بر عهده داشته باشند. روزی که سیستم بیمار نشر و فروش کتاب بتواند روی پاهای خود بایستد و محتاج تکیه کردن به دولت و چشم داشتن به کمک‌های دولتی نباشد. شما توجه داشته باشید صنعت نشر و چاپ کشور هم اکنون بیمار است. ناشر کتاب چاپ می‌کند، دولت پول می‌دهد و کتاب را از ناشر می‌خرد و در انبار نگه می‌دارد. چرا؟ چون اگر نخرد، صنعت نشر منقرض می‌شود. از بین می‌رود. این مشکل است. نشر باید بتواند خودش خرج خودش را در بیاورد. نمایشگاه باید تنها حالت نمایشگاه به خود بگیرد و آسیبی که برگزاری نمایشگاه به کتاب فروشان می‌زند را مرتفع سازد.

منظور شما از آسیب نمایشگاه به کتاب‌فروشی‌ها چیست؟

شما ببینید، در یک چرخه‌ی سالم اقتصادی، مسئولیت فروش کتاب تنها و تنها بر عهده‌ی کتاب‌فروشی‌هاست. ناشر باید چاپ کند و توزیع کننده آن‌را بین کتاب‌فروشی‌ها پخش کند. بعد از اینکه به کتاب‌فروشی رسید مردم می‌توانند از کتاب‌ها بهره ببرند. اما نمایشگاه، بازار فروش کتاب‌فروشی‌ها را راکد می‌کند و نتیجه‌ی آن چیست؟ بسیاری از کتاب‌فروشی‌ها می‌بینند که درآمد لازم را ندارند و اگر هر کالای دیگری را بفروشند از لحاظ مالی بازده بهتری برایشان دارد. خب می‌روند سراغ کار دیگری، همانطور که بسیاری از آنان رفتند. در شکل دیگرش شما ببینید که همین بن‌کارت‌های نمایشگاه در کتاب‌فروشی‌ها قابل استفاده نیست. خب مخاطب هم می‌بیند که با خرید از نمایشگاه می‌تواند تخفیفی را بگیرد که در کتاب‌فروشی برایش وجود ندارد. پس صبر می‌کند تا زمان نمایشگاه. نمایشگاه باید فقط جایی باشد برای معرفی تازه‌های کتاب توسط تمام ناشران کشور. در کنار این معرفی، فروش کتاب کار اشتباهی‌ست. در کنار این معرفی باید نقد و بررسی کتاب باشد و نشست‌های تخصص در حوزه‌های نشر و محتوا و امثالهم. اگر نمایشگاه کتاب بخواهد ایده‌آل باشد باید چنین باشد، همانگونه که همتایان خارجی و موفق آن به این شکل اداره می‌شوند. مثلا شما نمایشگاه کتاب فرانکفورت را بررسی کنید. یکی از معتبر‌ترین نمایشگاه‌های کتاب در جهان است. اولا که توسط شرکتی مدیریت و برگزار می‌شود که یکی از زیر مجموعه‌های صنف ناشران در آلمان است. بعدش هم تنها به معرفی کتاب و برگزاری همایش‌ها و نشست‌های تخصصی می‌پردازد. این یک نمایشگاه حرفه‌ای ست.

پس دلیل این همه استقبال ناشران از نمایشگاه برای چیست؟ ناشران صرفا برای فروش به نمایشگاه می‌آیند، مگر غیر از این است؟

ناشران می‌آیند چون در نمایشگاه فروش خوب است. بهتر بگویم نقدینگی زیادی وجود دارد و یک ناشر با فروش در نمایشگاه نقدینگی را به دست می‌آورد که می‌تواند با آن بسیاری از بدهی‌ها خود را پرداخت کند و یا مشکلات خود را مرتفع سازد. خوب نیست، اما چه می‌شود کرد. شما ببینید که بیشتر ناشران وعده‌های خود را به بعد از نمایشگاه کتاب محول می‌کنند. هرچه بگویید، می‌گویند بعد از نمایشگاه، بعد از نمایشگاه.. چرا؟ چون در زمان دیگری از سال این میزان از نقدینگی برای ناشران وجود ندارد.

دلیل این عدم نقدینگی تنها بی‌میلی مخاطب برای خرید است؟ یا نه دلایل دیگری وجود دارد؟

وقتی که تعداد ناشران و تولیدکنندگان بیشتر از تعداد توزیع‌کنندگان باشد خب قطعا این اتفاق خواهد افتاد. تولید‌کنندگان می‌خواهند که آثارشان توزیع شود، در حالی که به علت محدودیت توزیع‌کنندگان این اتفاق به این شکل نمی‌افتد. بعد تولیدکنندگان به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که متولی امور و تنها تکیه‌گاه صنعت نشر است فشار می‌آورند. خب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم بار آن‌را می‌اندازد بر روی شانه‌ی موجود نحیفی به اسم نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران.

خب دلیل این اتفاق چیست؟ چه شد که به اینجا رسیدیم؟

یک برهه‌ی زمانی تنها به کمیت اهمیت داده شد و نه به کیفیت. پشت سر هم انتشاراتی تاسیس کردند. تعداد عناوین چاپ شده در سال را بسیار بالا بردند. چرا؟ چون می‌خواستند در آمار و ارقام خود را فعال نشان دهند. اما هیچ‌کس به کیفیت اهمیت نمی‌داد. انتشاراتی‌های با سابقه بسیار متضرر شدند و بسیاری زیر بار فشارهای مالی و بحران‌های اقتصادی تولید و نشر آثار کمر خم کردند و یا از بین رفتند. شما ببینید چند انتشاراتی داشتید که دیگر کار نمی‌کنند؟ البته آن‌ها به اهدافشان رسیدند. ایران از لحاظ تعداد عناوین چاپ شده در یک سال به روایتی رتبه‌ی نهم را در جهان داراست و به روایتی دیگر رتبه‌ی سیزدهم را. اما این تعداد عنوان و این آمار و ارقام در کنار تیراژ ۴۰۰ تا و ۵۰۰ تا قرار دارد. در بهترین حالت شاید تیراژ ۱۱۰۰ باشد. خب این را هر آدمی که کنار هم می‌گذارد می‌فهمد که یک جای کار می‌لنگد. کیفیت کتاب است که خواننده را جذب می‌کند نه تعداد عناوین بی کیفیت. حالا ما شده‌ایم رتبه‌ی نهم یا سیزدهم جهان با تیراژ ۴۰۰ تا ۵۰۰ عدد. خنده‌دار نیست؟

خب راه حل پیشنهادی تشکل‌های صنفی و وزارت ارشاد برای رفع مشکل کتاب‌فروشان چه بوده است؟

یارانه‌های هدفمند و سوق دادن یارانه‌ها به سوی کتاب‌فروشی‌ها در زمان‌های مختلف سال. مانند یارانه‌ی عیدانه یا کتاب‌فروشی به وسعت شهر. شما ببینید پخش کردن یارانه‌ها در برهه‌های مختلف سال و در ایامی غیر از نمایشگاه می‌تواند مردم به کتاب‌فروشی‌ها بکشاند. همانطور که در فروردین اتفاق افتاد. خیلی‌ها حتی نمی‌دانستند که مبلغی از خرید کتاب‌شان را وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواهد پرداخت. می‌رفتند و کتاب می‌خریدند. بعد موقع حساب کردن متوجه موضوع می‌شدند. راه دیگری که پیشنهاد شده است، این است که نمایشگاه کتاب استانی را در شهرهایی که کتاب‌فروشی به تعداد قابل توجه دارند برگزار نکنند. شهری که کتاب‌فروشی دارد دیگر برای خرید که به نمایشگاه نیاز ندارد. نمایشگاه به درد شهرهایی می‌خورد که از لحاظ دسترسی به کتاب دچار مشکل هستند. اما تا به الان که همیشه نمایشگاه‌های استانی در شهرهای بزرگ و دارای امکانات برگزار شده است.

شما قبل از این مصاحبه هم بیان کرده بودید که یکی از راهکارهای نشر، انتقال بسیاری از نشرها به شهرهای دیگر است. درست است؟

بله. من بارها گفته‌ام که یکی از ضعف‌های صنعت نشر ما، تمرکز بیش از حد انتشاراتی‌ها در تهران است. ما اگر تمرکز را از تهران برداریم و می‌توانیم بسیاری از فشارها را کم کنیم. با انتقال بخش زیادی از کارهای حوزه‌ی نشر به شهرستان‌ها و به موازات آن برنامه‌ریزی برای این اتفاق. برنامه‌ریزی بسیار مهم است. سردرگمی زیادی در این حوزه وجود دارد. مثلا در یکی از شهرهای کوچک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آن شهر توانسته بود که در صحبت و رایزنی با استاندار یک قطعه زمین را برای وزارت فرهنگ و پروژه‌های فرهنگی بگیرد، اما بعد آن سوالشان این بود که خب حالا با این زمین چکار کنیم؟ ببینید این نشانه‌ی عدم برنامه‌ریزی ست که می‌شود با مدیریت صحیح آنرا به یک اتفاق خوشایند تبدیل کرد. اگر این اتفاقات بیفتد می‌شود امید داشت که کتاب و در راستای آن صنعت نشر در شهرهای دیگر ایران هم رونق بگیرند و بتوانند باری را از دوش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این حوزه بردارند. من به آینده‌ی این گونه اتفاقات امید دارم.

و شما معتقد هستید که در این دولت، شرایط تغییر کرده است؟

قطعا. نمی‌گویم بدون نقص است، مسلما زمان می‌برد تا همه‌ی بحران‌های حوزه‌ی نشر بر طرف شود، اما آقای جنتی و آقای صالحی حسن نیت خود را نشان داده‌اند و این یعنی امیدواری.

پس شما به این اتفاقات امیدوار هستید؟

بله. بدون شک. فقط امیدوارم که وزارت ارشاد اسلامی همان‌طور که تا به اینجا حسین نیت خود را نشان داده و کمک کرده است تا این مسائل روز به روز بهتر شوند، همان‌طور هم در حل معضلات دیگر صنعت نشر و کتاب و به طور کلی حوزه‌ی فرهنگ از خود جدیت و دلسوزی نشان داده و کمک کند تا صنعت نیمه‌جان و نحیف نشر کتاب بتواند جانی تازه بگیرد و به سمت آینده‌ای روشن قدم بردارد.

به عنوان سخن پایانی، شما نمایشگاه بیست و نهم را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

نمایشگاه بیست و نهم برای من و تمامی همکارانم سومین نمایشگاهی‌ست که با مشارکت تشکل‌های نشر برگزار می‌شود. از این رو بسیار دوست داشتنی‌تر و عزیزتر از دوره‌های گذشته است. از طرفی امسال ما با یک جابجایی طرف شدیم که خب نکات مثبت و منفی خودش را دارد. اما در نهایت نمایشگاه بیست و نهم نمایشگاهی امید بخش است. به نظر من که حتی بر عکس سخن عده‌ای که می‌گویند دوری مکان نمایشگاه باعث کم رونقی آن خواهد شد، این‌طور نخواهد بود. نمایشگاه هر سال برای کسانی بوده که به قرار گرفتن در فضایی مملو از کتاب علاقه دارند. آن‌ها دیگر به مسافت فکر نخواهند کرد. می‌آیند. مسافت برای کسی که عاشق کتاب است بی‌اهمیت است. نمایشگاه بیست و نهم نسبت به دوره‌های قبلی با رشد کیفیت نیز روبرو بوده است و ناشران سعی خود را کرده‌اند که تمام قد در کنار مردم باشند. این زیبایی این دوره از نمایشگاه است که عطر امید به آینده‌ای بهتر از آن به مشام می‌رسد.

۵۷۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 534109

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 15 =