دبیرکل سازمان ملل روزپنجشنبه درمیان بهت وناباوری طی سخنانی که بهتراست آن را«سخنان انقلابی یک محافظه کار سنتی»توصیف کرد،آبرویی برای عربستان درسازمان ملل باقی نگذاشت.بان کی مون درواکنش به حذف نام عربستان و ائتلاف منطقه ای ضدیمن ازفهرست ناقضان حقوق بشروکودکان گفت«عربستان باتهدید به قطع حمایت مالی از سازمان ملل متحد،فشارهای نامناسب غیرقابل پذیرشی را برای حذف نام این کشورازلیست سیاه اعمال کرده است.» مون تصریح کرد«تصمیم اوبرای حذف موقت نام عربستان سعودی ازفهرست سیاه ناقضان حقوق کودکان،ازسخت ترین ودشوارترین تصمیم های اوبوده است».بااین لحن گزنده، اقدام دبیرکل سازمان ملل به باورمن کار درستی بود!اما نه به این دلیل که عربستان استحقاق یک چنین گذشت واغماضی راداشت،بلکه عمدتا به این علت که شما درهیاهوی نقض آشکارحقوق بشروآزادی های فردی،سرکوب های سیستماتیک شهروندان،اعمال جنایات جنگی،کشتار بیگناهان ومردم عادی دراکثرکشورهای جهان، یک نفر،یک دولت ویایک کشوردیگررابه لیست خوداضافه کنید.بسیار خب!درمقایسه با مواردمشابه گذشته قراربودچه اتفاقی بیفتد؟
اجازه دهیدبه چند نمونه اشاره کنم:
1- پس ازگذشت حدود7سال،سرنوشت گزارش کمیته حقیقتیاب پارلمان بریتانیا به سرپرستی سرجان چیلیکوت درباره جنگ بی معنی سال 2003خلیج فارس علیه عراق به کجا رسید؟هیچ!اکنون آقای بلرسرخودراباافتخاربالا گرفته ودرخیابان های لندن مصون ازهرگونه تعقیب قضایی قدم می زند.
2- نتیجه حقوقی وانسانی گزارش گلدشتاین درباره جنگ 22 روزه 2008-2009 غزه وجنایات جنگی اسرائیل به کجا ختم شد؟هیچ!
3- نتیجه گزارش کمیته حقیقت یاب بحرین به سرپرستی «شریف بسیونی»که حاوی گزارش های نقض گسترده حقوق بشربودبه کجا رسید؟آقای بسیونی پس از گذشت 4 سال خود می گوید هیچ!.
درعرصه دیپلماسی بین المللی از این نمونه ها فراوان است ولازم نیست همه رابرسرآقای دبیر کل بشکنیم.درجوی که منطقه را فراگرفته ،به فرض رهبران عربستان را به لیست خود اضافه می کردیم،آیا نتیجه ای به دست می آمد؟ طی یک سال گذشته سازمان دیده بان حقوق بشر و نمایندگان صلیب سرخ همواره ائتلاف جنگ علیه یمن به رهبری عربستان رابه نقض قوانین جنگی و کشتار بی گناهان متهم کرده اند.به فرض که آقای دبیرکل نام ائتلاف ضدیمن وعربستان راحذف نمی کرد،فکرمی کنم تنهانتیجه آن در اثباتی ترین حالت غیر ممکن،صدوریک بیانیه یاحداکثر قطعنامه علیه عربستان ومتحدانش بود.البته با یک تفاوت نسبت به آنچه اکنون مشاهده می کنیم وآن«عدم آگاهی ازآن چیزی ست که به عنوان واقعیت تکان دهنده فسادوفشار،دبیر خانه سازمان ملل،دفترآقای دبیرکل وشخص وی راامروزتحت فشارگذاشته واستقلال آنهاراازبین برده است.» یک مقام دیپلماتیک دفترسازمان ملل درتهران که به دلیل نگرانی از موقعیت خود ترجیح می دهد نامش افشا نشود می گوید«شما به یک نکته توجه نمی کنید.صرف نظرازدرست یا غلط بودن شایعات،خیلی چیزها راشنیده اید.امااکنون مدرکی معتبربه نام دبیر کل داریدکه تنها به گوشه ای ازمشکلات خودصادقانه اعتراف کرده است.سعودی ها واماراتیها اگر می دانستند، بان کی مون اینطور آنها را در برابر افکار عمومی بی اعتبار می کندمطلقا با ایشان تماس نمی گرفتند؟».
شایدنه دقیقااماتاحدزیادی بادیدگاه هایی اینچنین می توان موافق بود.ازجنبه اخلاقی اینکه دبیرکل درنهایت تسلیم شرایط شد شاید اقدام قابل قبولی نباشد،که نیست.امازمانی که تبعات افشا گری اوعلیه عربستان درعرصه بین المللی آن هم درسازمان ملل مورد ارزیابی قرارمیگیرد، به خوبی می توان فهمیدچرااواین کاربه تعبیرمن زیرکانه راانجام داد.کافی ست به موضع گیری المعلمی نماینده عربستان درسازمان ملل توجه کنید که روزجمعه درنهایت عصبانیت خطاب به خبرنگاران گفت«مادبیرکل راتهدید نکردیم.»بی شک اعراب محافظه کارگناه خوردن میوه ممنوعه راهیچوقت بردبیرکل آقای بان کی مون نخواهند بخشیدmatinmos@gmail.com .
به فرض که آقای دبیرکل نام ائتلاف ضدیمن وعربستان راحذف نمی کرد،فکرمی کنم تنهانتیجه آن در اثباتی ترین حالت غیر ممکن،صدوریک بیانیه یاحداکثر قطعنامه علیه عربستان ومتحدانش بود.البته با یک تفاوت نسبت به آنچه اکنون مشاهده می کنیم وآن«عدم آگاهی ازآن چیزی ست که به عنوان واقعیت تکان دهنده فسادوفشار،دبیر خانه سازمان ملل،دفترآقای دبیرکل وشخص وی راامروزتحت فشارگذاشته واستقلال آنهاراازبین برده است
کد خبر 545311
نظر شما