وی در مقاله ای نوشت:
"نفاق سبز" ضعیف تر و رسواتر از آن است که با همان راه و رسم دست به ماجراجویی بزند. بنابراین باید مواظب باشیم تا نقاط آسیب جدیدی مورد سوء استفاده قرار نگیرد. به نظر من دو کمین گاه روشن محل سرمایه گذاری خط نفاق و دشمنان اسلام و این ملت است: یکی رابطه علما و فقهای بزرگوار با دولت ودیگری محمل های اعتراضی صنفی و عمدتا اقتصادی.
در این مقاله که در روزنامه رسالت چاپ شده،در باره رابطه دولت با علما آمده است:
زیرا نقطه قوت این دولت تدین آن است. چنین دولتی نباید از نقطه قوت خود مورد سوء استفاده قرار گیرد. به عنوان نمونه: من سخنان شیرین ریاست محترم جمهوری را در برنامه تلویزیونی ملاحظه کردم و از آن بسیار بهره بردم. در یکی از مطالب، ایشان اشاره داشتند که ایران امروز توان داشتن جمعیتی در حدود یکصد و پنجاه میلیون نفر را دارد و نه هفتاد میلیون؛ لذا به نظر ایشان می بایست نرخ رشد جمعیت افزایش یابد. اما نحوه بیان ایشان چنان بود که گویی یک خلاف شرع بین در حال انجام است و علما آن را می بینند و سکوت کرده اند و استشهادی که به آیه "ولا تقتلوا اولادکم خشیه املاق نحن نرزقهم و ایاکم انقتلهم کان خطءا کبیرا" (سوره مبارکه بنی اسرائیل/الاسراء- آیه31 ) در مورد کشتن فرزندان از ترس فقر نمودند، به نوعی این برداشت را تقویت می نمود. چرا؟
جواد لاریجانی سپس اظهارات احمدی نژاد در باره افزایش جمعیت را به چالش کشیده و نوشته است:
در مورد مسئله تنظیم تعداد فرزندان در سطح فردی و مسئله تنظیم نرخ رشد جمعیت در سطح جمعی چند سوال اساسی وجود دارد:
سوال اول این که آیا افراد در زندگی خود مجاز هستند که در مورد تعداد فرزندان خود برنامه ریزی کنند؟ سوال دوم اینکه آیا در حکومت اسلامی، حاکم می تواند برای نرخ رشد جمعیت برنامه ریزی نموده و مردم را تشویق و حتی ملزم به رعایت آن برنامه نماید؟سوم اینکه برای شرایط امروز ایران از لحاظ کارشناسی چه نرخ رشدی باید توصیه شود؟
در مورد سوال اول و دوم که از زمان حضرت امام(ره) مطرح شده است غالب علمای بزرگوار ما قائل به جواز بوده و هستند. البته ممکن است فقهایی باشند که قائل به جواز باشند اما برخی روش ها- مانند عقیم نمودن مرد یا زن- را مجاز ندانند. اما سوال سوم، یک سوال کارشناسی است و تردید در سیاست جاری به نظر من کار خوبی برای بازنگری و دقت بیشتر است و این یکی از خصوصیات خوب جناب رئیس جمهور است که سعی دارد نظم مالوف را به چالش بکشاند. البته من معتقد هستم که خود ایشان هم قبول دارند که تحدید نسل ضروری است، زیرا فرض کنید جمعیت ایران در طی ده سال یا کمتر به یکصد و پنجاه میلیون برسد.
خوب، مسلما این مملکت طاقت پانصد میلیون جمعیت را ندارد. پس باید کاری کرد که انفجار جمعیت اتفاق نیفتد. به عبارت دیگر "نرخ" رشد جمیعت باید خود متغیر باشد و به تدریج شتاب خود را روی سطحی - حال یکصد و پنجاه یا کمتر و بیشتر- "صفر" نماید.
لاریجانی می افزاید:
کمین گاه دوم برای فتنه گران، نارضایتی های صنفی و گاه عمومی - درآمدی است. بویژه دولت در آستانه یک اقدام بسیار مهم در اقتصاد کشور است و آن هم تعدیل، حذف و یا هدفمند کردن یارانه هاست. این امر مسلما تنش های درآمدی به طبقاتی از جامعه وارد می کند که آنان را سخت نگران می سازد. دقیقا این زمینه است که اصحاب فتنه در صدد شکار آن هستند. لذا ضروری است که اولا، دولت و مجلس تمام شوک های محتمل را احصاء نمایند و برای مهار برنامه داشته باشند. ثانیا، دولت، مجلس و قوه قضائیه باید با هماهنگی یکدیگر به رصد شرایط و تنظیم و اقدام سریع آمادگی های لازم را داشته باشند. ثالثا، دولت باید آمادگی و توان لازم برای اقدام عاجل و قدرت مانور داشته باشد و بالاخره اطلاع رسانی درست و آگاهی دادن به مردم کلیدی ترین اقدام و باطل کننده عمده فتنه می باشد.
نظر شما