کافه‌ای که دور تهران می‌چرخد! / «وِی کافه»؛ خاطره‌بازی با فولکس‌واگن

«ذکرا» و «فرزاد» منتظر نمانده‌اند کسی جایی استخدامشان کند، آنها خودشان کار‌آفرینی کرده‌ و استارت «وِی کافه» را زده‌اند.

فهیمه حسن‌میری: یكی‌شان روزنامه‌نگاری خوانده و آن یكی مردم‌شناسی. تجربه‌های كاری در زمینه تحصیلی‌شان داشته‌اند اما این تجربه‌ها راضی‌شان نكرده و تصمیم گرفته‌اند كاری كنند كه خلاقیت و هیجان بیشتری داشته باشد و از نزدیك با مردم در ارتباط باشند. این شده كه «وی کافه» (way cafe) را راه‌انداخته‌اند كه یك‌جا بند نمی‌شود همانطور که از اسمش پیداست، مدام در راه است و در منطقه به منطقه تهران می‌چرخد. آنها با استفاده از فضاهاي مجازي مانند اينستاگرام و تلگرام با مخاطبانشان در ارتباطند و هر شب در صفحه‌ اينترنتي‌شان به علاقمندان اعلام مي‌كنند كه روز بعد در كدام خيابان حاضر مي‌شوند.

«ذكرا» كه متولد 70 است و «فرزاد» كه متولد 68، هر دو به نوستالژی و زنده نگه داشتن خاطره‌ها علاقه دارند و این شده كه یك فولكس واگن را به عنوان كافه‌ متحركشان انتخاب كرده‌اند. هرچند اینطور كه «ذكرا» به خبرآنلاین می‌گوید، این فولكس آبی‌رنگ، انتخاب دومشان بوده: «اول می‌خواستیم یك اتوبوس دوطبقه را به عنوان این كافه سیار انتخاب كنیم، اما به دلیل مخالفت‌هایی كه انجام شد، به فكر این فولكس واگن افتادیم. انتخاب اتوبوس دوطبقه هم به دلیل این بود كه مردم خاطره‌های زیادی با آن دارند و هم به دلیل این كه جا داشته باشد كه مردم در آن بنشینند. اما بعد از آن، به فكر انتخاب این ماشین افتادیم.»

این فولكس‌واگن حالا برای خودش شخصیت پیدا کرده و دیگر تنها به عنوان یک وسیله نقلیه شناخته نمی‌شود. انتخاب اسم آن، وِی، که دوپهلوست و به زبان انگلیسی به معنی «راه» و به زبان فارسی به معنی «او» است، به این شخصیت پردازی کمک کرده، در کنار این که مردم نسبت به فولکس واگن نوستالژی زیادی دارند و «وی» با همین نوستالژی‌ها حالا طرفدارهای زیادی بین مردم دارد و پیر و جوان نسبت به آن علاقه نشان می‌دهند و در گفتگو با صاحبان «وی» از خاطرات یا علاقه‌شان به فولكس می‌گویند.


«ذكرا» از حمایت‌ها و مخالفت‌ها هم می‌گوید: «از طرف خانواده و مردم حمایت زیادی گرفته‌ایم. تازه یك ماه از فعالیت «وی کافه» گذشته اما علاقمندان زیادی پیدا كرده كه به صورت مجازی یا حضوری به ما تبریك می‌گویند یا حتی برایمان هدیه‌ می‌آورند. این حمایت‌ها ما را دلگرم می‌كند. اما مشكل اصلی، نهادها و سازمان‌هایی است كه نه تنها با ما همكاری نكرده‌اند بلكه سنگ‌اندازی هم می‌كنند.»

او ادامه می‌دهد: «این همه بر كارآفرینی تاكید می‌شود اما وقتی ما دو نفر تصمیم گرفتیم خودمان كارآفرینی كنیم و منتظر استخدام در جایی نمانیم، نه تنها از جایی حمایت نشدیم، بلكه از طرف شهرداری با ما برخورد هم می‌شود. ماموران شهرداری حتی جلوی مشتری برخوردهای زننده‌ای داشتند. این برخوردها در شرایطی است كه در بقیه كشورها از چنین اقدام‌هایی استقبال می‌شود و شهرداری‌ها با ارائه مجوزهایی به افراد خلاق در شهر و تامین امنیت آنها، فضای مناسبی هم برای كسب و كار و هم برای مردم و گردشگران به وجود می‌آورد.»



سوال دیگری كه خیلی‌ها از این زوج كافه‌دار می‌پرسند این است كه «وی کافه» نمونه‌ای در كشورهای دیگر هم دارد؟ و آنها می‌گویند: «فضاهای مشابه این فولكس واگن كه به مردم نوشیدنی یا غذای سبك بدهد، در كشورهای دیگر وجود دارد اما این كه سیار باشد را جایی ندیده‌ایم و خودمان دوست داشتیم این كار را بكنیم. توریست‌هایی هم كه با «وی کافه» برخورد داشته‌اند، نسبت به این فضا ابراز خوشحالی كرده و میگفتند دنبال فضایی می‌گشتند كه از آن نوشیدنی یا غذا بخرند اما حتما لازم نباشد در آن بنشینند بلكه بتوانند قهوه‌شان را بگیرند و راه بروند.»



در شهرهای مختلف ایران هم به آنها پیشنهاد ایجاد شعبه شده: «ما فعلا نمی‌خواهیم شعبه دیگری داشته باشیم چون هنوز در ابتدای كار هستیم و چیزی كه برایمان مهم است كیفیت است. ما به مشتریانمان کیکها و شربت‌های خانگی ارائه میدهیم و قرار نیست محصولات عجیب یا با قیمتهای گران در کافه‌مان داشته باشیم. هنوز باید روی منو، انتخاب و سلیقه مشتری‌ها، كیفیت و قیمت خدماتی كه ارائه می‌دهیم بیشتر تمركز كنیم تا مشتری راضی باشد. بعد از آن شاید به فكر شعبه‌های دیگری هم افتادیم.»

ذكرا درباره تجربه‌های زیادی كه در همین مدت كوتاه به دست آورده هم می‌گوید: «برخورد با مردم تجربه‌های زیادی به ما داده كه شاید باید سال‌ها طول می‌كشید تا به آنها برسیم. حركت كردن از نقطه‌ای از تهران به نقطه دیگر، برایمان با شناخت افراد مناطق و محله‌های مختلف همراه بوده و مخصوصا برای فرزاد كه مردم‌شناسی خوانده، اتفاقات عجیب و جالبی قلمداد می‌شود. شاید یك روز این تجربه‌ها را از سفر درون‌شهری‌مان به محله‌های مختلف تهران، از جنوب تا شمال و از شرق تا غرب، به صورت كتاب درآوردیم؛ خاطرات وی کافه».

47234

کد خبر 566773

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مهدی IR ۰۵:۰۲ - ۱۳۹۵/۰۵/۲۹
    9 16
    این نوع کارآفرینی تازه گی نداردسالهاست برخی افراد از وانت،سه چزخ و چهار چرخ به عنوان مغازه سیار استفاده می کنند و طبیعیست که باید این مسئله تحت مدیریت شهرداری باشد.وگرنه فردا ساندویچی بستنی فروشی و....سیار در شهر راه می افتند و کارافرینی می کنند
    • بی نام IR ۰۶:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۵/۲۹
      14 1
      عجب شیرین بود خاطرات و بستنیه ,بستنی فروشای چرخ دستی قدیم. کیا یادشونه؟

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین