ایلنا نوشت: بابک هوشمندی با بیان اینکه چاپ و انتشار کتاب‌های داریو فو در ایران هم با مشکل مواجه بود؛ گفت: فکر می‌کنم وجود انگیزه‌های ضدمشکلات زنان و تبعیض و مسائل مربوط به تبعیض نژادی در آثار داریو فو باعث شد آثار این نمایشنامه‌نویس به سختی در ایران منتشر شود.

بابک هوشمندی که پیش از این نمایشنامه‌ای از «داریو فو» را تمرین کرده اما موفق به اجرای آن نشده بود، با اشاره به درگذشت داریو فو، از این نویسنده ایتالیایی و مفاهیم آثارش گفت.

هوشمندی با اشاره به سختگیری‌هایی که نسبت به اعطای مجوز به آثار داریو فو در ایران وجود داشت، گفت: متاسفانه این روالی است که اغلب در کشور وجود دارد؛ آثار بدون اینکه از مسیر صحیحی ارزیابی شوند؛ می‌روند در دل بعضی تفکرات عجیب و غریب و به‌ آنها انگ‌هایی چسبیده می‌شود و کنار می‌روند. در حالی که به نظرم متن‌های داریو فو آنقدر حساسیت لازم ندارد. درضمن مگر قرار است چند نفر این نمایشنامه‌ها را بخوانند؟ اغلب خواننده‌هایش هم اهالی تئا‌تر هستند، مردم عادی کم نمایشنامه می‌خوانند.

او ویژگی عمده‌ای که در آثار داریو فو به چشم می‌خورد را نگاه چپی خواند که به همه دنیا دارد و از این منظر همیشه نویسنده‌ای سیاسی تلقی می‌شود، و گفت: البته داریو فو درجواب همه کسانی هم که سعی می‌کنند به او بگویند سیاسی، می‌گفت من سیاست نمی‌ورزم و می‌خواهم جدلی ایجاد کنم مقابل سیاست. این نویسنده خانواده کارگری و مادر روشنفکرمآبی داشته که فرزندش را به سمتی می‌برد که بعد‌ها از او یک نویسنده و نمایشنامه‌نویس ساخته می‌شود.

هوشمندی با بیان اینکه «رسیدن این آدم به جریان نمایشنامه‌نویسی هم جالب است» گفت: کارهایی که داریو فو در سال ۱۹۶۲ در تلویزیون انجام می‌داده با سانسور مواجه شد بنابراین همه آن چیزهایی را که دوست داشت انجام دهد؛ وارد تئا‌تر کرد. او خصوصیات جالبی داشته، به طوری که نویسندگی، کارگردانی، بازیگری، طراحی صحنه و حتی موسیقی متن تئاتر‌هایش را خودش انجام می‌داده است.

کارگردان نمایش «سلام و خداحافظ» ادامه داد: داریو فو آرتیستی بود که در کار‌هایش فقط مسائل نوشتاری اهمیت نداشت و خیلی اجرایی فکر می‌کرد. حتی اگر به متونش مراجعه کنیم این خصوصیاتی که برای اجرا درنظر گرفته خیلی به چشم می‌خورد. این ویژگی مثبتی است که دست کارگردان را باز می‌گذارد که هرکاری دلشان می‌خواهد با متن‌های او بکنند. این مجموعه عواملی بود که داریو فو را برای من جذاب کرده بود.

هوشمندی با اشاره به اینکه «این آدم در کنار همه این‌ها، به دلیل اینکه همسرش هم علاقه و گرایش‌های مشترک چپ داشت به مسائل کودکان و به ویژه زنان خیلی توجه می‌کرد» گفت: هربار هر موضوعی را در تئاتر‌هایش مطرح می‌کند که معضلاتی درباره زنان و مسائل بومی کشورش و مسائل بومیان در ایتالیا است؛ از دل آن‌ها چالشی برای سیستم موجود به وجود می‌آورد.

او ادامه داد: به خصوص در دوره‌ای که فاشیست خیلی در ایتالیا حضور داشت، داریو فو همراه خانواده‌اش با انگیزه‌های ضدفاشیستی وارد مسائل هنری شدند نه به خاطر اینکه فقط سیاست بورزند بلکه برای اینکه موضوعات مختلف روز کشورشان را به چالش بکشند؛ هم قبل و هم بعد از دوران فاشیست. به همین سبب در دوره‌ای که او کارهای اجرایی تئا‌تر می‌کرد انقدر مورد توجه واقع شد که جایزه نوبل هنر و ادبیات را هم گرفت.

این کارگردان با بیان اینکه «من سراغ نمایشنامه «روز از نو، روزی از نو» داریو فو رفته بودم.» با اشاره به ناتمام ماندن تمرینات این نمایش گفت: کار را تمرین کردیم اما به اجرا نرسید. من کار را با یک بازیگر خانم شروع کردم؛ چون متن شبیه یک مونولوگ بلند است که در خانه‌ای اتفاق می‌افتد و ما مسائل یک زن را در جامعه دیکتاتوری امروز بررسی می‌کنیم. درواقع مردسالاری رایج در جامعه ایتالیا در این نمایش نشان داده می‌شود. سعی کردم آن رگه‌ها را که در یکسری لایه‌های اجتماعی به صورت خصوصیات فرهنگی آنجا دارد عمل می‌کند و زنان را تحت فشار قرار می‌دهد برجسته‌تر کنم. اما به دلیل سنگینی کار، بازیگر نتوانست از پس کار بربیاید و کار متوقف شد.

بابک هوشمندی با اشاره به کار جدیدی که مشغول آن است، گفت: نمایش جدیدم برگرفته از «مُهر هفتم»، شاهکار اینگمار برگمان است که آن را بازنویسی کردم و از تم این فیلم سینمایی برای اقتباسی تئاتری استفاده کردم.

هوشمندی با اشاره به این اثر سینمایی که محصول ۱۹۵۷ است و جایزه ویژه هیات داوران کن را هم گرفته؛ گفت: اقتباس نمایشی من هم از کار برگمن به‌طور کامل فاصله می‌گیرد و هم اینکه از نقطه‌ای دیگر آغاز می‌شود؛ اما‌‌ همان فضای آخرالزمانی که در مهر هفتم به دلیل مسائل جنگ‌های صلیبی و اتفاقات طاعون فراگیر آن دوران وجود دارد، را من هم حفظ کردم.

موضوع فیلم در مورد یک شوالیه قرون وسطایی است که سفری را از سرزمین طاعون‌زده آغاز کرده است و یک بازی شطرنج میان او و مظهر مرگ که برای ستاندن جان او آمده است؛ هوشمندی درباره اقتباس نمایشی خود از فیلم گفت: دغدغه‌های برگمنی را لحاظ کردم اما محتوا و گفتگوهای نمایش را به زمان امروز نزدیک‌تر کردم و دغدغه‌های ایرانی را هم در آن آورده‌ام. تمرین‌ها به زودی آغاز می‌شود و امیدوارم با توجه به روندی که پیش می‌رویم شش ماه آینده به اجرا برسیم.

او همچنین با اشاره به فرم اجرایی نمایش، آن را جدید خواند و گفت: فضای کار کلاسیک نیست و از تابلو تابلوهایی تشکیل می‌شود که می‌شوند نخ یک رشته‌ای که آن رشته اصلی را توضیح می‌دهند. حرکت، رقص و نور هم سرجای خود قرار دارد اما بیشر روی بازی‌های انفردای متمرکز است.

هوشمندی ادامه داد: هر بازیگر مجموعه‌ای از آدم‌ها را روی صحنه کنار خودش دارد که دیالوگی ندارند. درواقع زمینه حرکتی و جابجایی میزانس‌های بازیگران، تعیین کننده وضعیت معنایی آن پرده یا آن تابلوی مورد نظر ماست.

5858

کد خبر 589838

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 1 =