علی سرابی بازیگر معروف تئاتر که پس از تجربه همکاری با مهدی پاکدل، احمد مهرانفر و پیمان معادی در سه دوره اجرای نمایش «خشکسالی و دروغ» در نسخهی سینمایی این اثر با محمدرضا گلزار همبازی شده است، از تجربه حضور در نسخه سینمایی «خشکسالی و دروغ» و مقایسه آن با نسخه تئاتری سخن گفت.
شما پیش از این در تئاتر و تلویزیون بیشتر تجربه بازی داشتید و فیلم «خشکسالی و دروغ» اولین بازی جدی شما در سینماست، این تجربه سینمایی چطور بود؟
من در این فیلم به لحاظ بازیگری تجربه جدیدی داشتم ولی از نظر کار در سینما قبلا در دو پروژه خیلی جدیتر کار کرده بودم و از صفر تا صد در کنار پروژه مشغول بودم که یکی فیلم «دهلیز» به کارگردانی بهروز شعیبی بود و دیگری فیلم «ملبورن» نیما جاویدی که به عنوان بازیگردان حضور داشتم؛ یعنی هم سمت بازیگردان را داشتم و هم از صفر تا صد در کنار کارگردان بودم. این اتفاق هم به درخواست خود کارگردان بود ضمن اینکه خودم هم دوست داشتم سینما را بیشتر و بهتر یاد بگیرم. به عنوان بازیگر هم قبلا در دو فیلم «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» شهرام مکری و «دلم میخواد» بهمن فرمانآرا بازی کرده بودم.
بنابراین فیلم «خشکسالی و دروغ» اولین پروژه سینمایی بود که در آن نقش اصلی بازی کردم و با وجود اینکه آن را خیلی دوست داشتم، اما در طول تهیه، تولید و حتی هنگام پخش فیلم خیلی اذیت شدم. به همین دلیل به نظرم «خشکسالی و دروغ» تجربهای سخت و در عین حال جالب بود که البته بیشتر سختیاش بخاطر حاشیههایش به وجود آمد.
شاید اینها بخاطر حضور بازیگری است که به عنوان یک سوپر استار شناخته میشود و در تبلیغات هم روی بازی محمدرضا گلزار و بازگشت او مانور داده شده است.
به همین دلیل است که میگویم یک برداشت متفاوت اینجا رخ داده و این از پیش تولید تا پس از تولید وجود داشت. در حالی که «خشکسالی و دروغ» سه دوره اجرا شده، بسیار پرمخاطب (عام و خاص) بوده و بازیگران بزرگی در آن بازی کردهاند تا جایی که در نسخهی سینماییاش هم محمدرضا گلزار بازی کرده است. این کار خیلی حرف برای گفتن دارد چون حتی تئاتر «خشکسالی و دروغ» دو بار در دولت قبلی توقیف شد و همه ما برای آن توضیح دادهایم. این خیلی بد است که در تبلیغات استفادههای ابزاری ببینیم.
تغییر گروه بازیگران و همکاری با محمدرضا گلزار چطور بود؟
در اینجا نمیخواهم بحث مقایسه را مطرح کنم که چه کسی بهتر بود و نبود. من در «خشکسالی و دروغ» در میان آقایان با احمد مهرانفر، پیمان معادی و مهدی پاکدل بازی کردم و با خانمها هم باران کوثری، رویا دعوتی و پگاه آهنگرانی. هر کدام یک جور برداشت از متن داشتند و همه هم خوب بودند. آخرین همکاری در سینما هم با گروهی دیگر بود و یکی از تفاوتها در نسخه سینمایی نبود فرصت کافی برای تمرین بود که این عزیزان وقتی به کار پیوستند وقت زیادی برای تمرین نداشتند. با این حال بازیهای قابل قبول و خوبی از آقای گلزار و خانم آهنگرانی دیدیم و برای من تجربه خوبی بود که با آقای گلزار کار کردم چون ارتباط خوبی داشتیم و خیلی راحت با هم تمرین میکردیم، ولی اگر بخواهم در بین تئاتریها مقایسه کنم با مهدی پاکدل خیلی روی صحنه راحتتر بودم، آن هم به این دلیل بود که طبق گفته یعقوبی. نقشها را از همان اول براساس من و پاکدل نوشته بود و به نظرم آن نسخه اول خیلی درست بود.
حالا با این تجربهی بازیگری و بازیگردانی در سینما و نیز کارگردانی در تئاتر قصد دارید در سینما هم فیلم بسازید؟
قطعا چنین برنامهای دارم و در یکی دو سال آینده اقدام میکنم، طرح و سیناپسی از خود آقای یعقوبی دارم که آن کار اساسا برای تئاتر نیست و فیلمنامه جذابی هم دارد. خیلی دوست دارم در سینما فیلم بسازم. اصلا آن دو پروژهای که بازیگردانی کردم به همین دلیل بود که نمیخواستم با سینما غریبه باشم.
الان اولویت شما از بین تئاتر و سینما و تلویزیون کدام است؟
تئاتر را دوست دارم و همیشه تئاتر را ترجیح میدهم، اما بازیگری هستم که دوست دارم مدیوم سینما را هم تجربه کنم. دو، سه کار در تلویزیون داشتم، حضور من در تلویزیون هم خیلی اشتباه بود و دیگر هرگز این کار را نخواهم کرد.
و سوال آخر اینکه حالا اگر بخواهید فیلم خودتان را بسازید، ترجیح میدهید بیشتر از بازیگران تئاتر استفاده کنید یا سینما؟
من سر پروژه سینمایی «ملبورن» و «دهلیز» که بازیگردان بودم، خیلی خوب یاد گرفتم که چطور باید کَست کرد. بنابراین اول به این نگاه میکنم که چه کسی به متن اثرم نزدیکتر است؛ در واقع خیلی به توانایی بازیگر کاری ندارم بلکه به لحاظ فیزیکال و متن صدا بررسی میکنم، ضمن اینکه سراغ کسانی میروم که در تئاتر کار کردهاند، اما در سینما هم شناخته شده هستند مثل محسن تنابنده، هومن برقنورد و نوید محمدزاده چون مثلا الان نوید محمدزاده برای خود گیشه دارد و دیگر در حال تبدیل شدن به ستاره سینما است.
به عنوان صداپیشه چطور؟ اصلا دلتان برای «گابی» (عروسک مجموعهی کلاه قرمزی) تنگ شده است؟
این دیگر فرق دارد. قطعا دلم برای آن مجموعه و آن عروسک تنگ شده است. البته در آخرین بار یک عروسک دیگر را هم صداسازی کردم که قوچی نام داشت ولی خیلی جدی و زیاد معرفی نشد. با این حال احتمالا نوروز سال آینده با این مجموعه باز هم همکاری دارم.
58243
نظر شما