*********************
میگویند بیروت، پاریس خاورمیانه و بهشت سرزمینهای شرقی است. سخنی ناروا و بس جفاگونه در حق این زیباروی عربی است. لبنانیها کاملا حق دارند خود را متفاوت ببینند. آنها جهانی را اسیر خود کردهاند. این جواهرشرقی تنها یک توصیف دارد:
"بیروت عروس شهرهای جهان".
روز دوشنبه 31 اکتبر تاریخی، از غرب آسیا، خاورمیانه و خلیج فارس گرفته تا قلب اروپا و ایالاتمتحده همه نفس راحتی کشیدند و روح سیاست دستکم تا مدتی در لبنان به آرامش رسید. پس از قریب 29 ماه خلاء سیاسی همراه با بحرانهای داخلی و منطقهای، پارلمان لبنان میشل عون 81 ساله این ژنرال سابق و سیاستمدار میانهرو فعلی را به ریاستجمهوری برگزید. اینکه منصب ریاستجمهوری لبنان پستی تشریفاتی تلقی میشود چندان اهمیتی ندارد. سایر سیاستمداران این کشور در حوزه اختیارات و تصمیماتشان وضع بهتری ندارند. اما زمانی که حتی یک عضو ساده حزبی میتواند کفه ترازوی مثقالی این کشور را به نفع و یاضرر یک جریان سیاسی سنگین و سبک کند، جایگاه رئیس جمهور نه به لحاظ اختیارات که ناشی از تاثیر و اکت سیاسیاش از اهمیت ویژه و کلیدی برخوردار میشود. شاید حدود یکسال پیش و در اوج بحرانها و رویارویی دو جریان 8 و 14 مارس که کارشکنی هریک برای عدم انتخاب کاندیدای ریاست جمهوری طرف مقابل به اوج خود رسیده بود خبرنگار امور خاورمیانه روزنامه عرب زبان الحیات چاپ لندن در مورد رابطه میان تحولات خاورمیانه و جریانات سیاسی لبنان مقایسه جالبی کرد. او به من گفت: "التهاب جانشینی پاپ تا زمانی که دود سفید از دود کش واتیکان بلند نشود ادامه مییابد. خاورمیانه هم تا زمانی که از پارلمان لبنان دو سفید انتخاب رئیس جمهور بلند نشود همچنان ملتهب خواهد ماند".
اکنون که میشل عون پس از توافقی مقدماتی با مخالف پیشین خود سعد حریری و با اکثریت آراء نمایندگان مستاجر کاخ بعبدا شد، شاید برای لبنانیها موضوع تاحدی و تاقبل از آغاز رویاروییها و دستهبندیهای سیاسی جدید تمام شده باشد. اما برای بسیاری از تحلیلگران امور منطقه سوالات مهم و اساسی باقیمانده که احتمالا طی یک هفته آینده پاسخهای مقدماتی برای آنها پیدا خواهد شد. از جنبه منطقهای و داخلی 3 نکته مهم و مبهم وجود دارد.
1- مشخص نیست کدام تلاشهای دیپلماتیک و در چه سطحی از دیپلماسی منطقهای برای توافق برسر میشل عون صورت گرفت که هیچکس از روند آن مطلع نشد. در واقع دیپلماسی سری وظیفه خود را به خوبی انجام داد. اهمیت این موضوع آنجاست که نمیدانیم میان نیروهای اصلی و تاثیرگذار در لبنان -مشخصا ایران و عربستان- که رویارویی آنها تا پیش از 31 اکتبر یکی از موانع مهم عدم انتخاب رئیسجمهور بود، اثباتا چه توافق و یا مفاهمه احتمالی صورت گرفته که خروجی آن شکستن سد ورورد آقای عون به کاخ بعبدا شده است. قبول این نکته که انتخاب عون موضوعی داخلی و ناشی از توافق گروهها بوده همان قابل باور است که قبول کنیم این احزاب و گروهها، جامعه لبنانی را در پارلمان نمایندگی میکنند.
2- این را هنوز نمیدانیم که اتفاق تاریخی 31 اکتبر ناشی از توافق احتمالی و سری میان دو قدرت منطقهای و جریانات همسوی آنها بوده (به هر حال دیپلماسی سری بستر تحقق غیر ممکنهاست) یا ناشی از شکست سیاسی و رودست خوردن یکی از آنها؟ از زاویه دیدگاه دوم، منطقا و به لحاظ نتیجه طرف شکستخورده و کبود شده سعودیها هستند. مسلما اتفاق بیروتی یک موفقیت برای دیپلماسی منطقهای ایران تلقی میشود. اما نکته اصلی به باور من فرآورده و محصول نهایی نیست. بلکه فرآیند و مسیر طی شده است که توجه تحلیلگران را به سوی خود جلب کرده است.
3- در کینه و رویارویی چند ساله سعد حریری با میشل عون و جریان 8 مارس (مشخصا سیدحسن نصرالله) تردیدی نیست؛ حداقل تا 48 ساعت گذشته این طور فکر میکردیم؛ در غیر این صورت موضوع اختلافات گذشته که بیمعنا میشوند. اکنون گفته میشود سعد حریری که تصمیم او بنبست اصلی انتخاب رئیسجمهور را شکست، با آقای عون بر سر تصاحب پست اصلی یعنی نخستوزیری به توافق رسیده است. اتفاقی به مثابه یک بمب قوی خبری! این درست که سعد حریری آنگونه که گفته میشود قدری از سعودیها فاصله گرفته ،اما آیا میزان فاصله تا به آن اندازه بوده که داماد ملک عبدالله بدون جلب نظر سعودیها بتواند با جریان 8 مارس و حزبالله لبنان به عنوان بازیگر اصلی تحولات لبنان و از همه مهمتر توافق با جریان 14 مارس، به توافق برسد!؟ نمیدانم، اگر اینطور باشد حتما معجزهای در لبنان اتفاق افتاده که ما از آن بیخبریم!
اینها ابهامات مهمی است که وجه مثبت آن البته میتواند نشانی از آغاز حل سایر بحرانهای منطقه تصور شود، باید اندکی صبر کرد. البته وجوه دیگر اختلافات همچنان به قوت خود باقی است. از ترکیب کابینه و توزیع پستهای حکومتی گرفته تا گرایشهای سیاسی و دیپلماسی آتی دولت جدید در قبال تحولاتی مانند بحران سوریه و یا دستهبندیهای منطقهای که لبنان مجبور به ایجاد توازن در کشاکش میان آنهاست. احتمالا در این نتیجهگیری اتفاق نظری میان ما وجود دارد "بازی در لبنان تازه شروع شده است".
matinmos@gmail.com
نظر شما