ایرنا نوشت: انتظار می رود امروز ژنرال « میشل عون» رئیس فراکسیون تغییر و اصلاح در پارلمان لبنان و نامزد مورد حمایت حزب الله در نشست امروز (دوشنبه) پارلمان به عنوان رئیس جمهوری جدید این کشور انتخاب شود.

رئیس جمهوری لبنان یک شخصیت مسیحی مارونی است و توسط نمایندگان پارلمان برای یک دوره شش ساله انتخاب می شود.

در لبنان از ابتدای استقلال در سال 1943 تا دو سال و نیم قبل، 12 رئیس جمهوری حکومت کردند و اکنون به نظر می رسد همه شرایط برای انتخاب ژنرال عون به عنوان سیزدهمین رئیس جمهوری این کشور فراهم شده است.

** پادشاه جمهوری
در ابتدای شکل گیری جمهوری لبنان در سال 1943 میلادی، به موجب قانون اساسی این کشور، رئیس جمهوری از اختیاراتی استثنایی برخوردار شد، اختیاراتی که برخی کارشناسان را بر آن داشت تا رئیس جمهوری لبنان را «پادشاه جمهوری» و یا «حاکم فردی» بخوانند.

طبق قانون اساسی سال 1943 میلادی، رئیس جمهوری لبنان، رئیس دستگاه اجرایی بود که علاوه بر انتخاب وزیران، یک نفر را از بین آنها به عنوان نخست وزیر انتخاب می کرد.
وی همچنین از حق عزل وزیران و انحلال کابینه برخوردار بود و می توانست قوانینی را که مجلس تصویب می کند، نقض کرده و حتی پارلمان را منحل و فراخوان برای انتخابات جدید صادر کند.

** بشاره الخوری

«بشاره الخوری» اولین و خوش شانس ترین سیاستمدار لبنانی بود که بعد از استقلال لبنان به منصب ریاست جمهوری دست یافت.
وی رئیس فراکسیون قانون اساسی در پارلمان بود و در دوره ریاست جمهوری او، پایان قیمومیت فرانسه اعلام و لبنان به طور رسمی به عنوان کشوری مستقل شناخته شد.

صدور سند تاسیسی و یا «میثاق ملی» یکی از بارزترین تحولات دوران ریاست جمهوری بشاره الخوری است که تا زمان توافقنامه « طائف» به آن عمل می شد.

این سند عبارت از یک توافق شفاهی بین بشاره الخوری و «ریاض الصلح» نخست وزیر وقت لبنان بود که بسیاری از امور مانند نحوه مشارکت طوائف مختلف لبنان در حکومت را طبق یک فرمول به نفع مسیحیان در مشارکت سیاسی و اداری مشخص می کرد.
سند تاسیسی همچنین توزیع مناصب دولتی را بر اساس تفکیک طائفه ای بنیان نهاد و لبنان را کشوری با هویت عربی معرفی کرد.
بشاره الخوری رئیس جمهوری کشور تازه استقلال یافته ای شده بود که چالش های داخلی و منطقه ای فراوانی پیش روی آن قرار داشت.

مهمترین این چالش ها ایجاد رژیم جعلی صهیونیستی در سال 1948 بود که تبعات زیادی برای لبنان به همراه داشت از جمله اینکه باعث ورود تعداد زیادی از پناهجویان فلسطینی به آن شد.

نخستین دوره ریاست جمهوری لبنان بعداز استقلال همچنین با فسادهای مالی زیاد و افزایش درصد فقر و بیکاری همراه بود تا جایی که موجی از اعتصاب های کارگری و مردمی در سال 1952 به راه افتاد.
اوضاع بد اقتصادی در کنار دو دستگی های سیاسی ، بشاره الخوری را به استعفا وادارکرد تا برای «کمیل شمعون » فرصتی فراهم شود و به جای او بر مسند ریاست جمهوری لبنان تکیه زند.

** کمیل شمعون

لبنان در دوره کمیل شمعون شاهد شکوفایی اقتصادی بود اما او در زمینه سیاسی، اختیارات خود را گسترش داد و شیوه حکمرانی فردی را در پیش گرفت.

دولت شمعون با قدرت گرفتن «جمال عبدالناصر» در مصر همزمان شده بود اما رئیس جمهوری لبنان بی درنگ به جرگه مخالفان ناصریسم پیوست و لبنان بخشی از ائتلاف بغداد شد که در سال 1955 اعلام موجودیت کرده بود.
این اقدام موجی از تظاهرات خشن دانشجویی و مردمی را در سراسر لبنان به دنبال داشت اما با وجود مخالفت ها روزافزون، شمعون سیاست خارجه جانبدارانه خود از واشنگتن را ادامه داد.

بعد از حمله سه جانبه به مصر در سال 1956، کمیل شمعون حاضر نشد به تصمیم کشورهای عربی در قطع روابط دیپلماتیک با بریتانیا و فرانسه پایبند بماند.

شمعون در سال 1957 میلادی، لبنان را رسما به طرح آیزنهاور رئیس جمهوری وقت آمریکا پیوند زد و ادامه این سیاست باعث شکل گیری انقلاب مسلحانه 1958 در لبنان شد.
بعد از دو ماه جنگ بین ارتش و انقلابیون، انقلابیون بر سه چهارم خاک لبنان سیطره پیدا کردند اما شمعون از آمریکایی ها خواست تا با دخالت نظامی مانع از سقوط دولتش شود.

همین اتفاق هم افتاد و در ماه جولای سال 1958 میلادی اولین گروه از تفنگداران آمریکائی (مارینز) وارد سواحل شهرک خلده در جنوب بیروت شدند و بعد از محاصره پایتخت، توپخانه های آمریکایی ، بیروت غربی را نشانه گرفتند.
با این وجود آمریکایی ها نتوانستد دوره ریاست جمهوری شمعون را تمدید کنند و بحران با مصالحه آمریکا و مصر و روی کار آمدن «فواد شهاب» فرمانده ارتش لبنان به عنوان سومین رئیس جمهوری خاتمه پیدا کرد.

** فواد شهاب

دوره ریاست جمهوری فواد شهاب را دوران اصلاحات می نامند.  فرمانده سابق ارتش گام معناداری در زمنیه برقراری رابطه با محیط عربی برداشت و با عبدالناصر رئیس جمهوری وقت مصر ملاقات کرد. 

وی برخلاف رئیس جمهوری پیشین که سیاست خصمانه ای در قبال رهبر برجسته مصر داشت، در نزاع های عربی رویکرد بی طرفی را انتخاب کرد.
در بعد اداری، شهاب مجموعه ای از اقدامات را در دستور کار قرار داد که از جمله آنها می توان به راه اندازی چند نهاد عمومی مانند شورای خدمات شهری، هیات بازرسی مرکزی، صندوق بیمه اجتماعی و اقداماتی برای تقویت دانشگاه دولتی لبنان اشاره کرد.
اقدامات شهاب با مخالفت طبقه سیاستمداران سنتی روبه رو شد که عملکرد او را تهدیدی برای نفوذ خود می دیدند.

اما نقطه ضعف شهاب این بود که در دوره ریاست جمهوری او، دستگاه های امنیتی نقش پررنگی پیدا کردند و از مصادیق آن می توان به تشکیل سازمانی به نام «دفتر دوم» اشاره کرد.
حرف و حدیث های زیادی درباره دخالت های «دفتر دوم» در سیاست گذاری های لبنان و تبدیل شدن آن به اهرم فشار و اجبار مطرح شده است.
شهاب در پایان دوره ریاست جمهوری، درخواست ها برای تمدید دوره اش را رد کرد و «شارل حلو» در رقابت با «پیر جمیّل» رئیس وقت حزب الکتائب، به عنوان نامزد توافقی به عنوان ریاست جمهوری لبنان انتخاب شد.

** شارل حلو

شارل حلو از پایگاه اجتماعی مناسبی در مناطق و بین طوائف مختلف لبنان برخوردار نبود و خطرناک ترین بحران اقتصادی لبنان بعد از استقلال در دوره او رقم خورد به گونه ای که بزرگترین بانک لبنان یعنی بانک «انترا» در سال 1966 ورشکست شد وهمین مساله به ورشکستگی بانک های کوچک داخلی انجامید. 

در بعد منطقه ای، جنگ ژوئن 1967 رژیم صهیونیستی علیه کشورهای عربی از جمله مصر، نتایجی همچون ورود نیروهای فدایی فلسطین به لبنان را موجب شد.

همزمان، شکست مصر در معادله قوا در داخل لبنان تاثیرگذار بود و باعث سنگین شدن کفه قدرت به نفع اردوگاه مورد حمایت رژیم سعودی و مخالفان ناصریسم شد.
در دوران شارل حلو همچنین حمله بزرگ متجاوزانه رژیم صهیونیستی به فرودگاه بیروت اتفاق افتاد که باعث نابودی ناوگان هوایی لبنان شد.

یکی از مهمترین و اثرگذارترین رویدادهای این دوره، توافق معروف قاهره است که بین «یاسرعرفات» و «امیل البستانی» فرمانده وقت ارتش لبنان و با حمایت جمال عبدالناصر منعقد شد.
به موجب این توافق، نیروهای فدایی فلسطینی به طور رسمی اجازه حضور و فعالیت در خاک لبنان را پیدا کردند.

** سلیمان فرنجیه
سرانجام در سپتامبر 1970 «سلیمان فرنجیه» با پیروزی در مقابل « الیاس سرکیس» که در زمره گروه الشهابی به شمار می آمد، توانست به ریاست جمهوری لبنان دست پیدا کند.
فرنجیه کار خود را با اخراج و مرخص کردن افسران «دفتر دوم» شروع کرد تا این میراث برجای مانده از دوران الشهابی را محو کند.
اما بحران های داخلی مجال به او نداد و با گسترش بحران ها و آغاز جنگ داخلی، جایگاه و توان تاثیر گذاری فرنجیه رو به افول رفت
در این میان رژیم صهیونیستی نیز دست از تجاوزگری های خود برنداشت.

در دوره فرنجیه تجاوز رژیم صهیونیستی معروف به عملیات « وردان» اتفاق افتاد و یک واحد از نیروهای ویژه ارتش صهیونیستی سه تن از فرماندهان فلسطینی را ترور کردند بی آنکه ارتش لبنان واکنشی به این اقدام نشان دهد. این اتفاق در آوریل سال 1973 یعنی شش ماه قبل از شروع جنگ اکتبر بین اسرائیل و اعراب روی داد.
سلیمان فرنجیه با درخواست کمک از ارتش سوریه برای حمایت از مسیحیان، موضع گیری تاریخی از خود به ثبت رساند.
وی روابط دوستانه ای را با «حافظ اسد» رئیس جمهوری وقت سوریه برقرار کرد و در این دوره روابط سوریه و لبنان به جایی رسید که دو کشور تفاهم نامه دفاع مشترک امضا کردند.

در دوره فرنجیه نشانه های جدی از آغاز جنگ داخلی نمایان شد، جنگی که به مدت 15 سال به طول انجامید.
ماجرا از این جا شروع شد که «معروف سعد » نماینده پارلمان لبنان و طرفدار ناصریسم در سال 1975 به قتل رسید و بعد از آن حادثه «بوستا »در منطقه عین الرمانه به وقوع پیوست که در جریان آن یک گروه مسلح لبنانی وابسته به حزب الکتائب (مسیحی) دست به کشتار مسافران فلسطینی یک اتوبوس زدند.

** الیاس سرکیس
کمتر از یک سال بعد دوره ریاست جمهوری فرنجیه به پایان رسید و «الیاس سرکیس» به عنوان رئیس جمهوری جدید به قدرت رسید.
به گواهی تاریخ، سرکیس بدشانس ترین رئیس جمهوری لبنان بود چرا که در اوج جریان های آغاز جنگ داخلی، مسند ریاست جمهوری را در دست گرفت و حوادث منطقه ای نیز بر وخامت اوضاع افزوده بود.
در سال 1977 « انور سادات» رئیس جمهوری وقت مصر به قدس اشغالی رفت و در سال 1979 توافق سازش بین مصر و رژیم اشغالگر اسرائیل توسط « مناخیم بگین» نخست وزیر وقت این رژیم و سادات امضا شد.

بازتاب این توافق ننگین برای لبنان این بود که رژیم صهیونیستی در 14 مارس 1978 درعملیاتی با نام «اللیطانی» به لبنان حمله کرد و بخشی از جنوب لبنان را به اشغال در آورد که بعدها به نام «نوار اشغالی» شناخته می شد.
سرکیس توان تاثیرگذاری حقیقی بر حوادث را از دست داده بود و همه طرح ها و ابتکارهایش به سرعت با بن بست مواجه می شد و در برابر حوادث میدانی و مواضع سیاسی رنگ می باخت تا جایی که تراژدی حمله اسرائیل به لبنان در سال 1982 به وقوع پیوست.

** بشیر جمیل / نامزد تانک های اسرائیلی
در شرایطی که لبنان تحت اشغال رژیم صهیونیستی قرار داشت «بشیر جمیّل» که « نامزد تانک های اسرائیلی» نام گرفته بود به ریاست جمهوری برگزیده شد.
وی یک روز پس از انتخاب، با مناخیم بگین دیدار کرد.
هنوز یک ماه از انتخاب بشیر جمیل به عنوان رئیس جمهوری نگذشته بود که در 14 سپتامبر 1982، انفجار مقر حزب الکتائب در بخش شرقی بیروت به زندگی وی خاتمه داد.
همین اتفاق موجب شد تا در تاریخ 21 سپتامبر 1982 برادرش «امین جمیل» به جای او بر مسند ریاست جمهوری لبنان تکیه زند.

** امین جمیل
در دوره ریاست جمهوری امین جمیل جنگ داخلی لبنان و نیز اشغال لبنان توسط رژیم صهیونیستی ادامه یافت.
در اوایل ریاست جمهوری امین جمیل، لبنان به دو بخش تقسیم شد، یک عده در برابر رژِم صهیونیستی مقاومت می کردند و عده دیگر هم سرگرم مذاکره و مصالحه با رژیم صهیونیستی بودند.
در 17 ماه مه 1983، معاهده سازش بین لبنان و رژیم صهیونیستی به امضا رسید اما امین جمیل تحت فشارهای شدید محور ضد این رژیم که مسیر مقاومت در برابر اشغالگری را انتخاب کرده بودند مجبور به لغو این معاهده ننگین شد.
اوضاع لبنان در زمینه ها دچار بحران و ارتش دچار دو دستگی خطرناکی شده بود و اوضاع فاجعه بار اقتصادی در کشور، سقوط ارزش لیره لبنان در برابر دلار را به همراه داشت.
وضعیت « دلاریزه» شدن اقتصاد لبنان، از همین دوره شروع شد و افت ارزش پول لبنان، افزایش بدهی های عمومی و کاهش قدرت خرید مردم را به همراه آورد.

** اولین دوره خلاء ریاست جمهوری و رینیه معوض
دوره ریاست جمهوری امین جمیل در سال 1988 به پایان رسید و برای نخستین بار لبنان بدون رئیس جمهوری شد.
«رینیه معوض» به عنوان رئیس جمهوری انتخاب شد اما تنها چند روز بعد از انتخاب، انفجار یک خودروی بمبگذاری شده ترور شد تا فرصت به الیاس هراوی برسد و به جای او در منصب ریاست جمهوری قرار گیرد.

** الیاس هراوی
سرانجام در ماه اکتبر 1989 توافق معروف طائف به انتخاب الیاس هراوی به عنوان رئیس جمهوری جدید لبنان منجرشد.
در دوره الیاس هراوی گروه های مسلح چریکی منحل و بسیاری از عناصر این گروه ها در ارتش و دستگاه های امنیتی ادغام شدند.
هراوی با « حافظ اسد» رئیس جمهوری وقت سوریه تفاهم نامه برادری و همکاری بین دو کشور را امضا کرد و قانون اساسی جدیدی را به رسمیت شناخت که به موجب قرارداد طائف، لبنان را یک کشور عربی و متعلق به همه لبنانی ها معرفی کرد.
این قانون کرسی های پارلمان را بین مسلمانان و مسیحیان به دو قسمت مساوی تقسیم کرد.

نکته مهم اینکه اختیارات رئیس جمهوری تا حد زیادی کاهش پیدا کرد و به نخست وزیر منتقل شد.
با خلاصه شدن حیات سیاسی در لبنان در روسای سه گانه، حکومت لبنان وضعیت «تروئیکا» به خود گرفت.
همچنین در این دوره جایگاه رهبر مسیحیان مارونی لبنان ارتقا پیدا کرد.
در دوره الیاس هراوی، رئیس جمهور مارونی و مسیحیان به شدت جایگاه خود را از دست دادند و رویکرد سیاسی کشور توسط «رفیق حریری» نخست وزیر تعیین می شد.
برای همین نیز هراوی در پایان دوره ریاست جمهوری خود خواستار تجدید نظر در توافق طائف به منظور افزایش اختیارات رئیس جمهوری شد.

** ژنرال امیل لحود
در سال 1998 لبنانی ها ژنرال «امیل لحود» فرمانده وقت ارتش را به عنوان رئیس جمهوری انتخاب کردند.
مردم امید زیادی داشتند رئیس جمهوری جدید همانطور که ارتش را بعد از جنگ داخلی بازسازی کرده بود لبنان را تبدیل به کشور ایده آلی کند.
امیل لحود تنها نامزد آن دوره بود که از احترام بالایی در افکارعمومی لبنانی ها برخوردار بود و نظرسنجی ها حکایت از پیشتازی او بر همه نامزدهای دیگر داشت.
وی ریاست جمهوری خود را با مخالفت شدید «رفیق حریری» نخست وزیر وقت و «ولید جنبلاط » یک رهبری دروزی سوسیالیست و طبقه سیاسی سنتی شروع کرد.

پیروزی حریری و جنبلاط در انتخابات پارلمانی سال 2000 میلادی ضربه بزرگی به ژنرال لحود زد.
ژنرال لحود در داخل طائفه مسیحیان هم که کاردینال مارونی «صفیر» حرف آخر را در آن می زد با مخالفت هایی مواجه شد.
با همه این مخالفت ها ژنرال لحود پایداری کرد و اصرار داشت که در برنامه کاری هیات وزیران نظر بدهد و ریاست جلسات را برعهده داشته باشد و با این کار توانست اعتبار جایگاه رئیس جمهوری را دوباره به آن برگرداند.

حمایت تمام قد و همه جانبه امیل لحود از مقاومت زبانزد خاص و عام است. در دوره ریاست جمهوری لحود، نیروهای مقاومت توانستند به اشغال جنوب لبنان توسط رژیم صهیونیستی خاتمه دهند و اولین شکست ارتش اسرائیل در برابر یک کشورعربی رقم خورد.

حوداث 11 سپتامبر 2001 تغییراتی را در جهان و منطقه از جمله در لبنان به دنبال داشت.

همزمان با افزایش فشارهای آمریکا به دمشق، حضور سوریه در لبنان آماج انتقادها و حمله ها قرار گرفت که از جمله آنها می توان به درخواست کاردینال مارونی ها در سال 2001، قانون مجازات سوریه در سال 2003 و نیز قطعنامه 1559 شورای امنیت اشاره کرد.
اوج فشارها زمانی بود که «رفیق حریری» نخست وزیر وقت لبنان در فوریه 2005 ترور شد و پس از آن جنگ اسرائیل علیه لبنان در جولای 2006 به وقوع پیوست.
در این میان رئیس جمهوری لحود با فشارهای بی سابقه ای برای کناره گیری و استعفا مواجه شد اما تا آخرین روز از مدت دوره خود یعنی تا 23 نوامبر 2007 در قصر جمهوری باقی ماند.

** دوره دوم خلاء ریاست جمهوری
بعد از پایان دوره ریاست جمهوری امیل لحود، اختلاف و تناقض های موجود بین لبنانی ها که از تناقض های منطقه ای و بین المللی سرچشمه می گرفت مانع از انتخاب رئیس جمهوری جدید شد.
لبنانی ها تا 25 مه 2008 به انتظار انتخاب رئیس جمهوری جدید صبر کردند تا اینکه ژنرال «میشل سلیمان» بعد از توافق معروف «دوحه» قطربه عنوان رئیس جمهوری انتخاب شد.

** میشل سلیمان
میشل سلیمان نیز قبل از رسیدن به این منصب، فرماندهی ارتش را بر عهده داشت و ریاست جمهوری کشوری را بر عهده گرفت که به دو اردوگاه ضد هم ( 8 و 14 مارس) تقسیم شده بود.
پس از آن حوادثی در جهان عرب به ویژه سوریه رخ داد که بر پیچیدگی اوضاع لبنان افزود.
سلیمان که ریاست جمهوری خود را به عنوان رئیس جمهوری توافقی شروع کرده بود در حالی دوره خود را به پایان برد که به یکی از دو طرف یعنی محور ضد مقاومت ملحف شده بود و آشکارا از آن در برابر گروه دوم جانبداری می کرد.

** دوره سوم خلاء ریاست جمهوری
سلیمان که نتوانست موافقت گروه های سیاسی را برای تمدید دوره ریاست جمهوری خود کسب کند، 25 ماه مه سال 2014 « بعبدا» کاخ ریاست جمهوری را ترک کرد و تا امروز لبنان بدون رئیس جمهوری باقی مانده است تا طولانی ترین دوره خلاء ریاست جمهوری در تاریخ لبنان هم رقم بخورد.
اکنون همه نگاه ها به جلسه امروز پارلمان لبنان دوخته شده است که آیا این دوره به پایان می رسد و سیزدهمین رئیس جمهوری لبنان انتخاب می شود.

همه نشانه ها و داده ها حاکی است که این چنین خواهد شد و ژنرال میشل عون به عنوان رئیس جمهوری جدید وارد بعبدا می شود.
ژنرل عون فرمانده ارتش لبنان بوده است که امین جمیل در سال 1988 و در پایان ریاست جمهوری خود او را به عنوان رئیس حکومت نظامی برگزید.  از او به عنوان « قهرمان جنگ آزادسازی» بعد از خروج نیروهای سوریه از لبنان یاد می شود.
این جنگ هزینه های زیادی برای لبنان داشت و موجب شد تا ژنرال عون بعداز خروج از کاخ ریاست جمهوری به سفارت فرانسه در بیروت پناهنده شود.

وی همچنین به قهرمان «جنگ حذف » در رویاروئی با « سمیر جعجع» فرمانده« نیروهای لبنانی» و تروریست معروف لبنانی است.
ژنرال عون در نهم ماه مه 2005 یک بار دیگر لقب قهرمان گرفت زمانی که نیروهای ارتش سوریه ناشی از زلزله سیاسی در لبنان بعداز ترور رفیق حریری نخست وزیر وقت لبنان از خاک این کشور خارج شدند و به تشکیل جریان 14 مارس منجر شد.

ژنرال با یک سونامی سیاسی توانست در انتخابات پارلمانی لبنان کرسی های پارلمانی زیادی را در اختیار بگیرد تا بزرگترین فراکسیون مسیحی در پارلمان را تشکیل دهد.
اما درخشان ترین مرحله تاریخ زندگی سیاسی ژنرال عون و تحول در لبنان ، موفقیت بزرگ نشست استثنائی و تفاهم تاریخی او با « سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله است که در تاریخ ششم فوریه 2006 در کلیسای مار مخایل ضاحیه جنوبی بیروت تحقق یافت.

5252

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 595800

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 8 =