به گزارش خبرآنلاین وی در این نامه که انصار نیوز آن را منتشر کرده از نادران خواسته است:«همین افرادی که امروز مثلث شما به صورت ویژه و استثنایی، به دنبال پرونده آنان است، دست پروردگان همان مافیا هستند و به "بزرگان" آن معتقد، وفادار و وابسته!»
او در انتهای این نامه نوشته است: سخنان تیمور عسگری، شما را با "اتهام سنگین وابستگی به هاشمی رفسنجانی" مواجه نمود. از این روی جناب عالی به منظور "تبرئه از چنین اتهامی" ناچارید که با انجام یک مصاحبه و یا صدور اطلاعیه، خود را در افکار عمومی تطهیر نمایید.
مهمترین بخش های این نامه را در ادمه بخوانید:
-
آقای دکتر نادران! تصور من این است که جناب عالی مانند "علی مطهری"، به دنبال تطهیر و نجات عاملان اصلی کودتای لجنی نیستید، و مانند او در احیای عناصر فساد و به سخن روشن، مجرمان و مفسدان اصلی اقتصادی 30 سال گذشته، به آب و آتش نمی زنید. علاوه با مظلوم نشان دادن آنها مانند وی، خود را در پای پلید آنان قربانی نمی کنید. به همین جهت و با شناخت اندکی که از مواضع نمایندگی تان دارم، این تصور را درست می دانم و اگر چنین نبود، یقینا به نگارش و انتشار نامه حاضر نمی پرداختم.
-
متاسفم که پیگیری های اخیر شما توسط مثلت دکتر توکلی، دکتر مطهری و جناب عالی انجام می گیرد. چرا؟ زیرا مطهری آقازاده ای است گرفتار در فتنه آقازادگی! و تلاشگر در راه "تبرئه مجرمان و مفسدان اصلی اقتصادی و محکومیت اشاره کننده به آن که نمایندگی یک ملت را عهده دار بود و هست، و تایید و حمایت یک ملت پشتوانه اوست"! و دکتر توکلی که با زیگزاگ های سیاسی متعدد، در کسب اعتماد نسبت به مبارزات غیرجناحی خود ناتوان است. چه مبارزه سیاسی و چه اقتصادی!
-
مطلب اصلی نامه آن است که در مبارزه درست با مفاسد اقتصادی، از راس مافیا غافل مباشید و به آن بپردازید که جان ملت را به لب رسانیده است. عاملان مافیایی که هم بنیان گذار فساد اقتصادی بوده اند و مبتکر آن، و هم در طول سال های دراز، آن را با قدرت سیاسی، "توسعه" دادند، و سپس با عمق و گسترش آن، در پی "اصلاحات" برآمدند!؟ و 16سال تمام حاکمیت بر این کشور و ملت را از آن خود نمودند.
-
معتقدم که همین افرادی که امروز مثلث شما به صورت ویژه و استثنایی، به دنبال پرونده آنان است، دست پروردگان همان مافیا هستند و به "بزرگان" آن معتقد، وفادار و وابسته!
-
اما سخن بر سر آن است که چرا پرونده های هاشمی ها را دنبال نمی کنید به پرونده هایی که مورد وفاق ملی است. مگر ندیدید اشاره احمدی نژاد به آن چه امواج عظیم عدالت خواهانه ای را در ایران ایجاد نمود؟ و این یعنی، یک "رفراندوم ملی علیه فساد و مفاسد واقعی اقتصادی!
-
آیا حضور خاندان هاشمی اعم از شخص هاشمی رفسنجانی، فرزندان، نوه، عروس و همسر و خویشان در کودتای 88، مستقیم و خیابانی، مالی و شعاری، نامه نگاری و سخنرانی، داخلی و خارجی، جز برای حفظ ثروت کسب شده است؟ این نگاه ملت است هر چند به مذاق "نخبه"ها خوش نباشد!!
-
آیا تنها دو قلم رشوه خواری "مهدی هاشمی" که در دادگاه های کشورهای کافر، رسوایی به بار آورد، کافی نیست تا این خاندان نخستین محاکمه شوندگان و مجازات شدگان باشند؟ اگر واقعا قانون حاکم است و قانون گرایان در پی اجرای عدالت! آیا مصونیت فراقانونی این خاندان، شما را به درد نمی آورد؟ و آیا این فراقانونی که به قانون ستیزی و خود قانونی تبدیل گردیده، مسوولیت و تکلیف شما را در پیگیری مجدانه مفاسد اقتصادی و سیاسی آنها سلب می کند؟
-
متاسفم که به این واقعیت می پردازم که آگاهان به مسایل سیاسی، تلاش مثلث شما را در پرونده مورد بحث، که یک راهکار درست و سزاواری است، یک انحراف اذهان عمومی، و انحراف دستگاه قضایی از مساله اصلی خاندان هاشمی ارزیابی می کنند، و بدیهی است که چنین امری مساله کودتای 88 و سران جنایتکار آن را در پرتو خود قرار می دهد.
-
واقعا چرا باید دستگاه قضایی با اولویت دهی به یک پرونده - هر چند پر اهمیت از حیث مفاسد اقتصادی - از خاندان هاشمی غفلت کند؟ آیا سزاوار است آن مجرمان برانداز در کمال آسودگی به "براندازی" ادامه دهند، قانون ستیزی کنند، هتاکی نمایند و در انگلیس لانه نموده و یا به آن مرکز فساد شیطانی رفت و آمد داشته باشند، و با این عمل نظام و کشور و ملت و قانون و اسلام را به تمسخر بگیرند! گاه اطلاعیه صادر نمایند و از ملت و دولت و نظام طلبکار شوند، و گاه مصاحبه و سخنرانی کرده، دین، مقدسات، آیات قرآن، و هر اصول و ارزشی را لگدمال کنند؟!
-
آیا هاشمی در زمره معصومین علیهم السلام است؟ اگر چنین اعتقادی وجود دارد، خاندان او چه مصونیتی دارند؟ آیا نمی بینید و نمی شنوید شخص هاشمی جسورانه می گوید: پرونده مهدی پاک است. و یا می گوید: به مهدی گفته ام در انگلیس بماند و به ایران نیاید! آیا این خود قانونی خداگونه نیست؟
-
برای هموارسازی مسیر پاسخ گویی خود به خداوند و به مردم ایران و نسل های آینده، ناچار از آنید که:
الف.
-
پرونده هاشمی ها را در اولویت قرار دهید و با رفتارها و گفتارهایی هر چند از سردرد، موجب "غفلت" یا "انحراف" عدالت، قوه قضائیه و افکار عمومی از این امر اساسی نگردید. پیگیری به حق و قانونی پرونده هاشمی ها، رسیدگی به مفاسد اقتصادی کلان در سال های طولانی در این مملکت است. مفاسدی که ظاهر آن "برنامه توسعه" بود و باطن آن "پیدایی مافیای درت و ثروت"! پرونده ای که در پوشش "خصوصی سازی"، زالوصفتان را فربه تر کرد و بیماری فساد را در کل جامعه تزریق و ترویج نمود.
-
پیگیری قانونی پرونده هاشمی ها، مطالبه به حق ملی است. این امر تقویت و بقای نظام اسلامی را، امنیت و آسایش ملت را، حراست از اسلام و تشیع را تضمین می کند و صد البته پرونده مورد نظر ویژه مثلث شما را نیز مفتوح نموده و کالبد شکافی کرده، به نتیجه می رساند. پیگیری قانونی پرونده هاشمی ها، منابع مالی و اهداف سیاسی کودتای 88 را هم افشا خواهد کرد. بنیاد باران و و ترکتازی های ظاهرا تئوریک وابسته ای چون محمد خاتمی را عریان خواهد نمود، و جنایات موسوی و کروبی را بر ملا می نماید.
-
حزب کارگزاران، حزب مشارکت و سازمان نامشروع مجاهدین، و منابع و مراکز مطرح کننده سید حسن مصطفوی تعریف شده و ریشه یابی خواهند شد. مطبوعات وابسته و ده ها مفسده ای که به نام "دین" و "روشنفکری" از این "خان" بهره جسته و می جویند، در پیشگاه ملت معرفی خواهند گردید.
ب.
-
از آنجا که در انتخابات 88 جناب عالی از حامیان قالیباف بودید؟ و بار دفاع تئوریک او را در اقتصاد بر دوش داشتید (بخشی از آن را که از سیمای جمهوری اسلامی پخش گردید) توقع هست که پرونده مالی این فرد هم، در مبارزات ضدفساد شما مطرح و قابل پیگیری باشد.
-
هزینه سرسام آور تبلیغات انتخابات 84 قالیباف که بارها مورد سوال خبرنگاران واقع شد و او آنان را به پس از انتخابات و گرفتن پاسخ حواله داد، حواله ای که تاکنون به واقعیت نپیوسته، مسایل 4سال شهرداری وی، اموالی که در انتخابات 88 هزینه شد، و گوشه هایی از آن در برخی رسانه ها آمد، منابع مالی سفرهای پی در پی او به کشورهای دشمن اروپایی و ملاقات و مذاکرات وی با مقامات سیاسی آن کشورها که فاقد هر گونه توجیه است، از جمله اولویت هایی است که پس از پرونده هاشمی ها و حداقل در کنار پرونده مورد نظر شما می تواند نتایج مهمی داشته باشد...
-
امید دارم بنا بر تصورم، جناب عالی نامه مرا از "سردرد" بدانید، نه آنکه مانند سیاسی کاران، آن را با "هدف سیاسی"، با "ماموریت" و انگ های دیگر بخوانید! امید دارم اگر در این نامه مطلبی قابل توجه نیافتید، حداقل با بدبینی به آن ننگرید که مرا در عرصه "سیاسی کاران" جایگاهی نیست، و در دایره "صاحبان مقام" جایگاهی نیست! خدا را بر این نعمت "کم نظیر" سپاس بی نهایت می گویم."
متن کامل این نامه را اینجا بخوانید.
نظر شما