انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئيس جمهور قدرتمندترین کشور جهان و روندی که او بلافاصله پس از مراسم تحلیفش در پیش گرفته٬ اگر چه «زنگ خطر»ی برای آیندهء بشریت است٬ اما همانند «شیپور بیدارباشی» نیز جنبشهای حقطلب و عدالتخواه و ظلمستیز را یکی پس از دیگری - از درون خود آمریکا تا سراسر جهان - بیدار نموده و وارد صحنهء عمل کرده است. جنبشهایی که اگر به یکدیگر بپیوندند تبدیل به جریانی منسجم و امیدبخش برای تغییر وضعیت کنونی بشر خواهند شد.
جِنس اعتراضات و تظاهراتی که این روزها با جمعیتهای میلیونی در سراسر آمریکا و جهان علیه دونالد ترامپ برخاسته با اعتراضاتی که تا کنون در سالهای گذشته در مقاطع خاص - مثلاْ برعلیه یک جنگ یا یک قانون تعیضآمیز یا یک بیعدالتی اجتماعی - شکل میگرفته٬ متفاوت است؛
معترضین به دونالد ترامپ تنها یک «فرد» یا یک حزب سیاسی یا یک جریان فکری خاص را نشانه نگرفتهاند و در پی حمایت یا مخالفت با یک قانون یا لایحهء بخصوص یا رفع یک تبعیض اجتماعی خاص نیستند؛ بلکه برای اولین بار به طور بنیادی برعلیه رذیلتهای اخلاقیای برخاستند که آنها را به عنوان منشاء اصلی معضلات اجتماعی داخلی وجنگافروزیهای خارجی کشورشان شناختهاند و امروز تجسم تمامقد آنها را در چهرهء رئیس جمهور جدیدشان میبینند. صفتهایی چون «تکبر» و «خودشیفتگی» و «خودمحوری» و «سطحینگری» و «سلطهجویی» و «تمامیتخواهی» - یا به عبارتی همان صفتهایی که مردم ایران در انقلاب سال ۵۷ در یک کلام: «استکبار» میخواندند.
اعتراضاتی که امروز در سراسر جهان به طور گسترده - در قالب تظاهرات خیابانی٬ سخنرانیهای پُر محتوای سیاسی٬ خلاقیتهای هنری٬ کمپینهای اجتماعی٬ برنامههای طنز تلویزیونی و غیره - بیان میشود٬ مختص به جریانهای «چپ» یا هیچ جریان سیاسی و فکری خاصی نیست بلکه در میان طیف گستردهای از تفکرات و دیدگاهها و حتی در میان قشرهای اِلیت سیاسی و اقتصادی نیز مشاهده میشود؛
به عنوان مثال٬ هفتهء گذشته در اجلاس اقتصادی داووس٬ «جک ما» (Jack Ma) کارآفرین و میلیاردر مشهور چینی - که در فهرست ثروتمندترین افراد جهان قرار دارد - در خطاب به جامعهء آمریکا گفت «این تصور غلطی است که سایر مردم جهان مشغول دزدیدن شغلهای شما هستند! اگر شما امروز علیرغم درآمدهای عظیمی که شرکتهای آمریکایی کسب میکنند همچنان از بیکاری و معضلات اقتصادی رنج میبرید؛ دلیلش این است که دولت آمریکا تنها در ۳۰ سال گذشته در ۱۳ جنگ مختلف بیش از ۱۴.۵ تریلیون دلار هزینه کرده و پولی که میبایست خرج شهروندان خود و تقویت زیرساختهای کشورش بکند را صرف اهداف استراتژیک نظامیاش کرده است٬ مشکل اصلی شما همین است». قطعاْ در گذشته٬ چنین سخنرانی توسط چنین فردی و در اجلاسی با حضور اِلیتهای سیاسی و اقتصادی جهان «شعاری»٬ «رادیکال» و دور از تصور بود.
فضایی که امروز در جهان بوجود آمده٬ فرصت کمیابی است برای جامعهء ایرانی - اعم از شهروندان عادی و تمام جناحهای سیاسی داخل کشور - تا سوءتفاهمهایی که در طول این سالها در افکار عمومی جهان نسبت به شعارهای انقلاب ۵۷ و نگاه ایرانیان به غرب بوجود آمده را برطرف کند٬ مفهوم «استکبار» و «استکبارستیزی» را با زبانی که خود آنها امروز درک کردهاند تشریح کند٬ و به عنوان یک نیروی پیشکسوت و پیشرو در این مبارزه به جریان «استکبارستیز» نوپای جهان بپیوندد.
رابرت فیسک (Robert Fisk) - نویسنده و رونامهنگار مشهور انگلیسی و متخصص امور خاورمیانه - در مقدمهء کتاب «جنگ بزرگ برای تمدن» (The Great War for Civilization) نوشته «انقلابیون ایرانی آمریکا را "کانون استکبار جهانی" (centre of world arrogance) میخواندند و من در آن زمان از این اصطلاحِ عجیب خندهام میگرفت. اما امروز پس از گذشت این همه سال٬ تازه به عمق معنی این اصطلاح پیبردم». همین ادراک را میتوان در سایر شهروندان جهان نیز ایجاد کرد.
البته استفاده از این فرصت٬ مستلزم درکی دقیق از شرایط جدید جهان٬ بهروزرسانی گفتمان ضداستکباری برحسب این شرایط و بازبینی و اصلاح روشهای اعتراضی جناحهای داخلی ایران برعلیه «اسکتبار» است. در زمانی که معترضان آمریکایی به منظور دفاع از حقوق مسلمانان پرچم کشورشان را به عنوان «حجاب» بر سر میگذارند و پلاکارتهای «ما همه مسلمان هستیم» بدست میگیرند٬ رفتارهایی مانند آتش زدن و لگدکوب کردن پرچم کشور آمریکا در تجمعات اعتراضی ایران یا نصب بیلبوردهای اهانتآمیز به ملتهای غربی در بزرگراههای شهرهای کشور٬ نتیجهای جز دفع نیروهای همسو در این مبارزه و قطع و انزوای جنبشهای استکبارستیز ایرانی از سایر جریانهای ضداستکباری جهان ندارد.
امروز دونالد ترامپ به عنوان تجسم «خودشیفتگی» و «سلطهجویی» و «استکبار» در برابر چشمان جهان ظاهر شده و برای اولین بار مردم جهان این «درد» مشترک را به وضوح میبینند و تشخیص میدهند؛ دردی که هرگز جدا جدا درمان نمیشود.
نظر شما