۰ نفر
۱۷ فروردین ۱۳۹۶ - ۰۶:۱۸

ما فقط غیر قابل پیش بینی نیستیم، عجیب و غریب هم هستیم. مثلا از اسم سرطان که سومین علت مرگ و میر در کشور عزیزمان است، کرک و پرمان می ریزد اما با دومین عامل مرگ در کشورمان که تصادفات جاده ای باشد بال و پر درمیاوریم!

از سقوط چند سال یک بار هواپیما نفس مان بند میاید اما با سقوط روزانه یک هواپیما در جاده ها نفس مان چاق می شود! اینکه چرا ما از له شدن و آمدن مغزمان در دهنمان به اندازه یک شیمی درمانی ساده نمی ترسیم به همان عجیب و غریب بودن مان برمی گردد.

اما اینکه چرا ما مردن در کف جاده را به مردن در روی تخت بیمارستان ترجیح می دهیم شاید یک دلیلش این باشد که آریایی هستیم و آریایی ها معمولا ترجیح می دهند در میدان نبرد بمیرند تا در بستر بیماری! کدام میدان نبرد؟ ببینم؛وقتی می گویند میزان تلفات جاده ای در سال به اندازه تعداد شهدای سالیانه جنگ تحمیلی خودمان است، شما خودتان بگویید اسمش را چه بگذاریم؟ با این فرق که آن یکی، هشت سال طول کشید و این یکی حالا حالاها موی دماغ مان هست.

اگر در جنگ بخاطر وطن و بیرون کردن دشمن جان می دادیم، در سوانح رانندگی بخاطر کل کل و رو کم کنی با هموطن خودمان تخت گاز تا آن دنیا می رانیم. اسم این نوع رانندگی را با کسب اجازه از داعشیون باید گذاشت «عملیات انتحاری» چون وقتی لایی می کشیم و یکهو تغییر مسیر می دهیم و ندید سبقت می گیریم و با سرعت کمی کمتر از سرعت نور می گازیم و در پشت فرمان با تلفن همراه مان چت می کنیم و می خوابیم و می خوریم و... اگر اسم بهتری برایش پیدا کردید خبرمان کنید. فقط با این فرق که داعش می داند خودش را به کجا می زند و برای چی می ترکاند اما ما الابختکی خودمان را به هر چیزی که شد می کوبانیم و نمی دانیم برای چه! نمونه اش همین عید بود که 20 هزار نفر از این جماعت خطرناک، خودرویشان ضبط و ربط شد.

حالا مانده 25دستگیری میلیون داعشی صاحب خودروی دیگر در کشور! البته عده ای هم می گویند همینطوری هم دچار جنون سرعت و عجله نشده ایم آنقدر هیجانات تخلیه نشده داریم که همه اینها با هم شده «عدم فرهنگ رانندگی» حالا چرا تا این حد اصاب مصاب نداریم و بجایش هیجانات تخلیه نشده داریم بروید از آنهایی بپرسید که جلوی سایر روش های تخلیه هیجان را به بهانه های مختلف گرفته اند و جان آدمها را بذل و بخشش می کنند! یعنی به همان اندازه که نگذاشتند شادی کنیم به همان اندازه هم بلد نیستیم رانندگی کنیم. در این وسط عده ای بی ذوق معتقدند: علت مرگ و میر ها بخاطر استاندارد نبودن جاده هاست.

جوابشان همین بس که بیشترین آمار تصادفات جاده ای در استاندارد ترین جاده هایمان یعنی «اتوبان تهران -قم» و «اتوبان کرج - قزوین» بوده.عده ای بی مزه هم گفته اند: این داستان بخاطر استاندارد نبودن خودروهاست و باید محکم ترین خودروها را خرید و با آنها به دیگران زد، چون اگر در این نبرد گلادیاتوری نکشی کشته می شوی! جوابشان همین بس که خودروی افشین بداللهی جزو استاندارد ترین خودروها بود که الان روحش در ملکوت اعلی است.

خلاصه همه اینها پرت و پلاست، الا و بلا کرم از خود درخت است، یعنی خودمان استاندارد نیستیم. مثلا بیشترین آمار تصادفات در نزدیکی مقصد رانندگان است آنهم در ساعات قبل از شام و قبل از ناهار! از همچین آماری چطور می شود نتیجه گرفت که جاده کج بوده و یا پالون خر؟! عیب از فرستنده نیست گیرنده ها خرابند.همه عجله داریم و می خواهیم زود برسیم اما معلوم نیست دقیقا برای چه؟ چون وقتی هم که می رسیم یا می خوابیم و یا تلویزیون نگاه می کنیم!

جالب اینکه از رانندگی همدیگر هم به شدت شاکی هستیم و معتقدیم بقیه گوسفندهاشان را فروختند و ماشین خریدند و فرهنگ رانندگی شان در حد کالباس است. خلاصه در این کشت و کشتار مقام اول جهانیم و برای حل این موضوع هم مثل حل سایر موضوعات دیگر فقط جوک می سازیم و مسئولین دلسوز هم در کنار ما و با ما فقط می خندند. مثلا وقتی در تلگرام می خوانیم آمار کشته های ما در چند روز اول عید از آمار کشته های چند روز اول جنگ جهانی دوم بیشتر بوده روده بر می شویم! اصولا برای افزایش جمعیت لازم نیست زاد و ولد را زیاد کنیم فقط کافیست تعداد ایام تعطیلی را کم کنیم تا با مسافرت کمتر تعداد کشته های جاده ای هم کمتر شود. یک لحظه فکرش را بکنید...

یک خانواده می زنند به جاده و در حالیکه دارند برای آینده اشان هزار نقشه می کشند یکهو سر جیک ثانیه همه چیز می رود روی هوا و خودشان با امیدها و آرزوهایشان می روند به زیر خاک و پرونده یک خانواه کلا بسته می شود - یعنی یکی از مصادیق بارز نسل کشی- آنهم فقط بخاطر اینکه راننده پشتی عجله داشته و اصلا هم حوصله نداشته! شاید اگه بدانیم این تصادفات چه مصیبت هایی به سرمان آورده حواسمان را بیشتر شش دونگ کنیم.

مثلا در اثر اولین تصادف رانندگی ثبت شده در ایران (سال 1305) درویش خان نوازنده معروف تار را از دست دادیم و در آخرین تصادف هم ترانه سرای معروف ایران را ... یا مثلا با همین خسارت هایی که تصادفات به جا می گذارند می شود هر سال صد مدرسه ساخت و غیره ... حالا اینها رو بخوانید و بازهم وقتی در ترافیک جاده گیر کردید از شانه خاکی بروید و برای کمی زودتر رسیدن؛ به خورد دیگران خاک بدهید و شب ها چراغ خاموش برانید و با دیدن تصادف و جنازه های کنار جاده ها سرتان را تکان دهید و نچ نچ بکنید و با آنها سلفی بگیرید و بازم کار خودتان را بکنید و به رقم بالای جریمه هایتان پز بدهید!!

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 651955

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علی A1 ۱۰:۱۲ - ۱۳۹۶/۰۱/۱۷
    4 0
    احسنت بر شما
  • بی نام A1 ۱۳:۰۱ - ۱۳۹۶/۰۱/۱۷
    4 0
    الحق که درست گفتی. متاسفانه کلی خندیدم.