در این تورنمنت شرکت کرده است. نه اینکه ما در فوتبالمان اسطوره نداشته باشیم، نه اصلاً چنین چیزی نیست. متأسفانه آن چیزی که ما در فوتبالمان نداریم، قدرت برقراری ارتباط با مجامع بینالمللی است. این ضعف از همان زمان که تکستارههای بینالمللی در فوتبال اروپا داشتیم، وجود داشت و این روزها که تعداد لژیونرهایمان در تیمهای معتبر کاهش معناداری پیدا کرده، این ضعف شدت بیشتری پیدا کرده است. چین کجای فوتبال آسیاست که وقتی کرهجنوبی و ژاپن بنابه دلایل غیرورزشی حاضر به شرکت در جام جهانی اسطورهها نمیشوند، برگزارکنندگان این تورنمنت سراغش میروند؟ چین کدام ستاره یا اسطوره را در فوتبال دنیا دارد که باید نماینده آسیا در جام جهانی اسطورهها باشد؟
فقط اندکی رابطه و آشنایی با قواعد بینالمللی میتوانست زمینهساز حضور تیم منتخبی از پیشکسوتان فوتبال ایران در جام جهانی اسطورهها باشد. شاید در نگاه اول برگزاری یک تورنمنت ۱۲ جانبه با حضور پیشکسوتان در سالنهایی که گنجایش بازی ۶ مقابل ۶ را دارد، چندان مهم به نظر نرسد اما درست در همین رویدادها است که ما میتوانیم به ستارههای بازنشسته خود شخصیت بدهیم و آنها را در سطح دنیا همچنان مطرح نگه داریم. انصافاً شما دلتان نمیسوزد از اینکه چینیهای ناشناس مقابل پویول، جرارد، ریوالدو و... بازی میکنند آن وقت علی دایی، خداداد عزیزی، علی کریمی، کریم باقری، فرهاد مجیدی و ستارههای فوتبال ما باید دور از تمام مناسبات بینالمللی باشند؟
* این یادداشت در سرمقاله پنجشنبه ۲۲ تبر روزنامه خبرورزشی چاپ شده است.
نظر شما