ورود به مرحله جدیدی از همکاریهای اقتصادی و سیاسی، هدفی است که تهران و لندن باوجود باقی ماندن برخی اختلافات سیاسی دنبال میکنند. هدفی که دستیابی به برجام و ترمیم روابط سیاسی دو کشور که در پی حمله گروهی از نیروهای معترض داخلی به سفارت انگلیس در تهران به تیرگی رفته بود، فرصت دستیابی به آن را فراهم ساخته است. اینک انگلیس به عنوان یکی از کشورهای مهم اروپایی طرف توافق هستهای و در شرایطی که برجام از سوی دولتمردان امریکا با تهدیدی جدی مواجه شده است، خواستار حفظ و پایبندی واشنگتن به این توافق است. در امتداد این حمایتها بوریس جانسون، وزیر خارجه انگلیس تا پایان سال میلادی جاری با هدف تعمیق بخشیدن به همکاریهای اقتصادی و سیاسی ایران و انگلیس در دوره پسا برجام به کشورمان سفر خواهد کرد. با نصرتالله تاجیک، دیپلمات سابق ایران در انگلیس درباره موقعیت کنونی روابط دو کشور گفتوگو کردیم. این دیپلمات پیشین کشورمان معتقد است تمرکز لندن بر حل مشکلات اقتصادیاش، موضعگیری سیاسی و منطقهای آن را به سمت و سوی میانه روی سوق داده است.
انگلیس به عنوان یکی از کشورهای تأثیرگذار عضو توافق
هستهای ایران این روزها در مواجهه با کارشکنیهای دولتمردان امریکایی به دفاع
تمام قد از برجام برخاسته است. این موضعگیری با توجه به پیشینهای که در روابط
دوجانبه تهران و لندن وجود دارد آیا در قالب هدف دو کشور برای بهبود رابطه دوجانبه
معنادار میشود؟
روابط ایران و انگلیس بعد از انقلاب اسلامی از
یک روال ثابت و استقرار معقول برخوردار نبوده و دارای فراز و نشیبهای فراوانی
بوده است. این رابطه از منظر سیاسی و امنیتی همواره مبتنی بر تنش و ابهام بوده
است. با این حال انگلیسیها تلاش کردهاند که با بهرهگیری از فرصت نبودن رابطه
میان ایران و امریکا از وجود این فضای خلأ در راستای سیاستهای خود بویژه منافع
اقتصادیشان نهایت بهرهبرداری را بکنند. اما این تلاش آنها به واسطه زمینههای
منفی موجود در روابط دو کشور که ناشی از سابقه منفی در تاریخ روابط دو کشور بوده و
به بدبینی ایران از ارتباط با این کشور انجامیده است، خیلی مثمرثمر نبوده است.
بویژه آنکه موضوع هستهای و تحریمهایی هم که انگلیس به عنوان یکی از کشورهای
اروپایی همراهی جدی با آنها داشت به تعمیق این اختلافات دامن زد. با وجود این
پیشینه منفی، سیاست خارجی دولت یازدهم از یک طرف با کاهش اثرات منفی پروژه ایران
هراسی غرب و تعامل مثبت با دنیا و از طرف دیگر درک مقامهای انگلیس از تحولات جدید
و توجه به واقعیتهای پیرامونی باعث شده دو طرف از طریق نشانههای مثبتی که برای
یکدیگر ارسال نمودند آمادگی گفتوگو و ترمیم روابط را بر اساس واقعیت پیدا کنند.
دستیابی به برجام تا چه اندازه در کاسته شدن از
مشکلات رابطه دو کشور تأثیرگذار بوده است؟
انگلیس از یک سو به عنوان یکی از کشورهای مهم اروپایی
که در خلال اختلافات هستهای با ایران در همراهی با تحریمهای اقتصادی ایران پیشرو
بود، وقتی با تمایل دولت وقت امریکا و سایر کشورهای بزرگ جهان برای حل موضوع هستهای
مواجه شد، کوشید که از روند این مذاکرات عقب نماند و در این رابطه پیرو تلاش
امریکا برای دستیابی به توافق در زمره کشورهای اروپایی همراهی قابل توجهی را برای
رسیدن به توافق از خود نشان داد. اما نکته دیگری که نباید فراموش کرد این است که
انگلیسیها بیشتر از ملاحظات سیاسی، ضرورتها و منافع اقتصادی خود را در پیگیری
سیاستهایشان در عرصه سیاست خارجی مورد توجه قرار میدهند. در این راستا اولویتهای
وزارت خارجه انگلیس از جمله امنیت داخلی، اقتصاد و همکاری با سایر بازیگران بینالمللی
برای تحقق اهداف اقتصادیاش مطرح است. از این رو مقامهای این کشور ترمیم و بهبود
ارتباط با ایران را در چارچوب چنین سیاستی پیگیری میکنند. آنها برای تحقق این
خواستههای خود اکنون علاقهمند هستند که به سرعت رابطه با ایران را ارتقا دهند
چرا که نمیخواهند بازار اقتصادی ایران را از دست دهند.
خروج این کشور از اتحادیه اروپا هم تأثیری بر این
تغییر رویکرد داشت؟
بله، انگلیس بعد از خروج از اتحادیه اروپا بشدت
درگیر مشکلات داخلی خود شد. مشکلاتی که مقامهای این کشور را واداشت تا بر مشکلات
داخلیشان متمرکز شوند و تلاش کنند تا از هزینههای مشکلات خارجی کشورشان بکاهند.
طبیعتاً در شرایطی که دستیابی به برجام فرصت خوبی را از منظر اقتصادی برای کشورهای
اروپایی فراهم کرد تا با تقویت همکاریهای اقتصادی با ایران از مزیت بازار پررونق
آن بهره گیرند، مقامات لندن نمیخواهند با باقی نگه داشتن اختلافات سیاسی با
ایران، خود را از پیامدهای رابطه اقتصادی محروم سازند. بویژه آنکه خروج این کشور
از اتحادیه اروپا باعث شده تا آنها به دنبال گسترده کردن زمینههای بهرهبرداری
اقتصادی خود در سایر مناطق جهان باشند. ارتباط با ایران به طور سنتی از جمله
روابطی بوده است که میتواند در فضای جدید تحولات بینالملل به کمک مقامهای
انگلیس بیاید.
اما این نگاه با رویکرد منطقهای این کشور در تضاد
است. چنانکه نخست وزیر انگلیس در موضعگیریهای منطقهای خود، همراهی قابل ملاحظهای
با رویکرد ضد ایرانی متحدان منطقهایاش از خود نشان داد.
انگلیس به عنوان یکی از کشورهای مجموعه غرب خیلی مایل
به نقش آفرینی جمهوری اسلامی در عرصه منطقه نیست اما در عین حال از نفوذ و نقش
تأثیرگذار آن هم در کاستن از بحرانهای منطقه از جمله سوریه و عراق غافل نیست.
معتقدم اروپاییها و در قالب آنها مقامات انگلیس بخوبی متوجه این نکته هستند که
ایران میتواند در حل مشکلات تروریستی که گستره آن دامنه مرزهای اروپا را هم
درنوردیده است و به یک مسأله امنیتی برای کشورهای این قاره از جمله انگلیس تبدیل
شده است، کمک مؤثری باشد. از این رو گرچه متحدان منطقهای انگلیس در ادامه
پروسه ایران هراسی خود و تحت فشار قرار دادن آن تلاش میکنند که کشورهای اروپایی
را هم با خود همراه سازند، اما توجه اروپاییها به نکته یاد شده یعنی تأثیرگذاری
ایران در کمک به حل بحران امنیتی منطقه که اروپاییها هم نیازمند آن هستند باعث
شده تا موضعگیری آنها علیه نقش منطقهای ایران از طرح مواضع اعلامی فراتر نرود. به
این ترتیب لندن در شرایطی قرار گرفته که هم حفظ ایران برایش حائز اهمیت است و هم
شرکای منطقهایاش. بنابراین نمیخواهد که با ایستادن در یک جبهه، مزیتهای
اقتصادی هر دو طرف را از دست بدهد.
خب در چنین شرایطی آیا سفر قریبالوقوع بوریس جانسون،
وزیر خارجه انگلیس به تهران که قرار است تا پایان سال میلادی جاری صورت گیرد، ورای
باقی ماندن برخی اختلافات در امتداد عمق بخشیدن به رابطه لندن و تهران است؟
این سفر در شرایطی صورت میگیرد که تهران و لندن
فراتر از اختلافاتی که همچنان در رابطه دوجانبه خود دارند، باید پروژههای مشترکی
را تعریف کنند تا بتوانند از مزیت نسبی یکدیگر بهره گیرند. این پروژههای مشترک هم
میتواند در قالب طرحهای دوجانبه و هم همکاریهای جمعی مورد پیگیری قرار گیرد.
جمهوری اسلامی ایران هنوز نتوانسته است به شریکی قابل اعتنا درخصوص مراوداتش با
اروپاییها دست یابد تا هم هزینههایش را کاهش دهد و هم درآمدش را افزایش دهد. اما برخی
گروههای داخلی در ایران هستند که همچنان معتقدند نمیتوان به انگلیس به عنوان یک
شریک قابل اتکا اعتماد کرد.
سیاست خارجی از مقولههای حاکمیتی است که فراتر از چارچوب دولتها طراحی میشود. گروههای سیاسی و جناحها نباید سیاست خارجی را ملعبه اهداف سیاسی خود سازند. میتوانیم نقد کنیم و ببینیم که آیا رابطه با انگلیس به نفع ایران است یا نه. دولت، مجری سیاستهایی است که از سوی مقامهای حاکمیتی تعیین میشود و باید اجازه داد که از طریق تعامل سازنده با کشورهای مؤثر، اهدافش را پیش ببرد. جمهوری اسلامی در شرایط کنونی به این نتیجه رسیده است که نباید با شرایط کنونی و نسبت به سایر بازیگران بینالمللی حذفی کار کند بلکه باید بیشترین تعامل را با همه بازیگران مهم عرصه بینالملل داشته باشد.
منبع: روزنامه ایران مورخ یکشنبه ۹۶.۹.۱۲ صفحه ۱۰ با عنوان تهران و لندن از مزیتهای نسبی یکدیگر بهره گیرند.
نظر شما