آیا بحرانها و هزینهها و تجربههای تمام این سالهاـ که هر روزش
چون سالی بر ملت ما گذشتهـ به مدیران و کنشگران سیاسی نمیآموزد که از این
گزارههای غلط و خطابههای مغلوط و مغشوش دست بردارند، اتهام و بداخلاقی
را کنار بگذارند، خصومت و خودحقپنداری را دفن کنند و راهی برای اتحاد و
اجماع عمومی و تداوم قدرت سیاسی و منابع اقتصادی و رویکردهای فرهنگی در دست
اهل آن (که ملت ایران است) بیابند؟
تا زمانی که یک رقیب قدرتمند و در سایه، بدون هرگونه پاسخگویی و در غیاب
هرگونه نظارت و نقد رسانهای آزاد و شجاعانهای، میتواند در کار دولت و
نهادهای مدنی و تقنینی شکاف اندازد و مانع ایجاد کند و اجرای برنامهها و
پروژهها را مختل کند، هیچ امیدی به توسعه نیست.
تا وقتی هراس و تزلزل در عرصه کشور وجود دارد،
حتی اگر تبلیغاتی و غیر واقعی هم باشد، کار کشور پیش نخواهد رفت و گره از
مشکلات بزرگ گشوده نخواهد شد. چه رسد به آن که هراس آفرینان و توطئه چینان
و مانعتراشان، فعال مایشاء باشند و اینجا و آنجا اثر و تأثیر و سنگ
اندازی کنند. سخن بیژن زنگنه واقعاً دلها را به درد میآورد که بدین مضمون
سخنی گفت: ما جرأت نداریم اسم شرکتهایی را که میخواهیم قرارداد منعقد
کنیم، اعلام نماییم، زیرا عدهای آنها را میتارانند و میهراسانند و با
تماسهای آلوده، موجب فسخ قراردادها میشوند…
آیا دستگاههای اطلاعاتی ما، که اگر رقابت و موازیکاری داشته باشند هزاران
زیان به بار میآورد و آورده، نباید مانع این رفتارها و نقارها شوند؟
ریشهیابی مشکلات نشان میدهد که وجود رقبای بیمهار و دولت موازی، هم از
حیث اجرا و اقتصاد، هم از جهت امنیت و اطلاعات، هم از حیث فرهنگ و تبلیغات،
تنها موجب هزینه و مانع شکوفایی کشور و رسیدن به توسعه پایدار خواهد بود.
45302
نظر شما