14 اسفند ماه سالروز درگذشت زنده یاد و سیاستمدار به نام تاریخ ایران زمین مرحوم دکتر محمد مصدق بود، مردی که در سپهر سیاست به گونه ها متفاوت از وی یادمی شود .
صاحب این سطور نه قصد تعریف دارد و نه بدگویی ، بلکه دل گویه خودش را می نویسد و کاری به تبعات بد و خوب و زیان و سود آن ندارد زیرا برای کسب و ارتزاق نمی نویسد بلکه به عنوان فردی که با حقوق جامعه آشنایی دارم ، می خواهم با نگاهی از مناظر غیر رسمی هم با مردم سخن گفته شود تا بتوانند راه بهتر را گزینش کنند .
مرحوم دکتر مصدق را معمولا در بحث ملی شدن صنعت نفت یاد می کنند وکودتای 28 مرداد 1332 و...
یکی از شاخص های فرهنگی حاکم بر جامعه ایران از دیر باز چنین بوده است که افراد و اعمال ایشان را در تراز صفر و صد تحلیل می کنند و به گونه ای علاقه های خودشان را دست مایه تحلیل می نشینند که گویا بین صفر و صد ،عدد دیگری نیست و براین توهٌم دامن می زنند که خودشان صد هستند و دیگران صفرو متاسفانه در سال های اخیر خود شیفتگی و کیش شخصیت و مقدس کردن انسان های غیر معصوم شدت هم گرفته است و رخدادها و شخصیت های دیروز این جامعه را از همین منظر نمره می دهند و تجلیل و تخریب و تحریف می کنند در حالی که این روش نتیجه ای جز انداختن آتش به خرمن زندگی ملی و اسلامی ایران زمین ، در بر ندارد .
جمله مبهم و کنایه ای از حضرت امام خمینی ( ره ) نقل شده است که حضرت ایشان مصدق را مسلملن نمی دانند و دائم در طول سال های بعد ازآن ، توپخانه توپ داران در سرتاسر کشور مسلمان نبودن ایشان را هدف قرارداده و اجازه هیچگونه بیان دیگر و تکریم خدمات ایشان را نمی دهند و این کج بینی در حالی است که شخصیت های فراوانی که در سطح اجتهاد و دانش بالایی بوده اند اظهار داشتند ما خود شاهد نماز خواندن وی بوده ایم و خمس مال خود را محاسبه می کرده حتی برخی شهادت داده اند که مرحوم مصدق وجوه شرعیه اش را به آیت الله حاج آقا رضا صدر پرداخت می کرد و در مراعات موازین شرعی آقای شاه حسینی از چهره های نزدیک به نهضت آزادی اظهارداشته اتد : بعد از درگذشت همسرش ، مبلغی برای آقا رضا صدر فرستادند تا احتیاطا نماز و روزه هایی که از همسرش فوت شده است دوباره خوانده شود . خانم کشور بیگ پور خدمتگزار مصدق در قلعه احمد آباد می گوید : من نماز راهمین جا یاد گرفتم خدا آقا را بیامرزد کلمه کلمه می خواند تا من خو اندن نماز را یاد بگیرم .
مصدق در بخشی از وصیت نامه اش آورده است : ... و باقی مانده برای نماز و روزه و حج اینجانب بکاربرند و از عواید سال دوم قطعه زمینی برای باشگاه دانشجویان تهران بخرند .
واقعا با این سابقه می توان فردی را غیر مسلمان به حساب آورد ؟.
سابق براین رسم بوده است که فردی ازاقلیت های مذهبی صرف گواهی یک عالمی به مسلمانی معرفی میشده در حالی که نشانه ای بر غیر مسلم بودن مرحوم مصدق در جایی ثبت نشده است . !
در سطور قبل نوشتم قصد ستایش و تخریب شخصیت مرحوم مصدق را نداشته ام زیرا دغدغه هیچ فرد غیرمعصومی را ندارم لکن سوختن داشته هایمان را که می بینم ، تحمل از کف می دهم که تا کی و تا کجا می خواهیم این بنای کج را ادامه بدهیم ؟ داشته ها و سرمایه های کشور، ملک طلق کوته فکران نیست که اینگونه آتش به خرمنش می زنند و اعتبار و امید ومسیر بالندگی را مسدود می کنند .
انقلاب اسلامی چهل ساله شده اما خود ما چهل ساله نشدیم و اراده ای هم به چهل ساله شدن دیده نمی شود زیرا چهل سالگی اوج همه فرصت ها ست و باید خطر پذیری ها و لجاجت ها به حد پایین خود برسد و بادام های شیرین زندگی را جایگزین بادام های تلخ کنیم و باهم بودن را رفیق و عجین تمامی تصمیمات اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی کنیم زیرا روح و کالبد نظام چهل ساله توان تحمل گسست و اختلاف و چنگ انداختن به روی همدیگر و یکدیگر را به بدنامی خواندن و.. ندارد . درست است که به معنایی گفته شده است « دود از کنده بلند می شود » اما در کنار دود ، فغانش هم شنیده می شود و فغانش غیر قابل تحمل و فراری دهنده اطرافیانش می شود در اینجاست که اگر کنده چهل ساله مثالی ما ؛ فرزندان و اطرافیان با ادب و مهربان و وظیفه شناس و صبور داشته باشد زندگی دوران پیری و بیماری ، برایش آسان می شود اما اگر غیرازاین باشد کمترین عیب آن را به نکبتی تبدیل می کنند که دیگر قابل تحمل نمی باشد و همه در انتظار مرگش روز شماری می کنند .
به امید روزی که همه کنار هم باشیم و همدلانه ساز زندگی را به صدادربیاوریم و طوفان زده های کشور را گرد هم بیاوریم و به چهل سال دوری از یکدیگر پایان دهیم .
دکتر مرتضی بهشتی، حقوقدان و پژوهشگر
نظر شما