نژلا پیکانیان - انتشار گزارشی درباره آزار جنسی پسران نوجوان در یک مدرسه آنقدر شوکهکننده و تاسف برانگیز بود که به سرعت در فضای مجازی و میان مخاطبان پخش شد و صحبتها در زمینه آن داغ. نگاهی به موضوع این فاجعه اخلاقی یادآور فیلمی است که پوران درخشنده از چندی قبل تلاش داشته مقابل دوربین ببرد، اما فرصتی برای ساخت «هیس، پسرها گریه نمیکنند» فراهم نشده است.
انتشار این خبر از یک سو و از سوی دیگر اهمیت و تاثیرگذاری سینما بر مخاطبان فرصتی است برای مروری بر نقش سینمای ایران در فرهنگسازی و تاثیرپذیری آن از موضوعات اجتماعی.
چرا «هیس پسرها گریه نمیکنند» ساخته نمیشود؟
نام پوران درخشنده به عنوان کارگردانی دغدغهمند در طرح مسائل و معضلات اجتماعی مطرح است. درخشنده در اغلب فیلمهایش مسئلهای اجتماعی را محور اصلی قصهاش قرار داده و همین باعث شده تا کارگردانی اجتماعیساز لقب بگیرد.
او در آخرین فیلمش، «زیر سقف دودی» به معضل طلاق عاطفی پرداخته بود، پیشتر هم مشکلاتی مانند اعتیاد و بلوغ نوجوانان و ... را دستمایه ساخت فیلمهایش قرار داده بود.
اما یکی از پر سر و صداترین فیلمهای این کارگردان، «هیس دخترها فریاد نمیزنند» بود که تجاوز جنسی به کودکان میپرداخت.
این فیلم که در سال 92 اکران شد و بازتابهای زیادی هم داشت درباره آزار جنسی کودکان (دختران) بود که بر اساس عرفی غلط هم کسی از آن حرفی به میان نمیآورد. گرچه «هیس دخترها فریاد نمیزنند» در زمان اکرانش انتقادهای زیادی را در پی داشت و عده زیادی معتقد بودند همچنان باید روی این مسئله سرپوش گذاشت اما کارگردانش به دلیل بازخوردهای مثبتی که از این فیلم گرفت مصر شد تا اثر دیگری با موضوعیت آزار جنسی پسران را هم کارگردانی کند.
روز گذشته خبر اتفاق هولناک دیگری در رابطه با تجاوز به پسران در مدرسهای در غرب تهران تیتر رسانهها شد. مسئلهای که تازگی ندارد و با وجود اینکه تلاش زیادی برای پنهان نگه داشته شدنش میشود اما به رسانهها هم کشیده شد. همین اتفاق باعث شد تا دوباره این سوال مطرح شود که چرا فیلم پوران درخشنده که قرار بود به این موضوع بپردازد پروانه ساخت نمیگیرد؟
پوران درخشنده پیش از اینکه «هیس دخترها فریاد نمیزنند» را بسازد، به فکر کارگردانی فیلمی با این محور نیز افتاه بود اما در کسب پروانه ساخت ناکام ماند.
تلاشی بینتیجه
او طرح این فیلم را به ارشاد داده بود اما نتوانست پروانه ساخت فیلم «هیس پسرها گریه نمیکنند» را بگیرد اما چندی بعد ارشاد با ساخت «هیس دخترها فریاد نمیزنند» موافقت کرد.
سال گذشته درخشنده بار دیگر پرونده ساخت فیلمش را به جریان انداخت و تلاشی دوباره برای جلب نظر مدیران برای دریافت مجوز ساخت این فیلم کرد، تلاشی که باز هم بینتیجه ماند. با این تفاوت که اینبار به طور رسمی به او اعلام شد که به او برای ساخت این فیلم پروانه ساخت نمیدهند.به گفته درخشنده بعد از درخواست دوباره او برای دریافت پروانه ساخت برای «هیس پسرها گریه نمیکنند» اینبار به طور رسکی به او اعلام شد که تمام اعضای شورای صدور پروانه ساخت مخالف این فیلم هستند.
نکته جالب اما اینجاست که برخلاف موارد مشابه اعضای شورای پروانه ساخت پیشنهاد هیچگونه تغییر و اصلاحی را به درخشنده نداند تا در صورت اعمال آنها پروانه ساخت این فیلم صادر شود. درخشنده قرار بود در این فیلم داستان زندگی و گذشته بابک حمیدیان که در «هیس دخترها فریاد نمیزنند» شیرین (طناز طباطبایی) را مورد آزار و اذیت جنسی قرار میدهد را روایت کند.
دخترهای فراری
در نیمه دوم دهه 70 و اوایل دهه 80 یکی از مشکلاتی که گریبان جامعه ایرانی را گرفته بود، موضوع دخترهای فراری بود. دخترهایی که بنا به دلایلی به ناسازگاری با خانواده رسیده و فرار از خانه را به زندگی خانوادگی ترجیح داده بودند. این موضوع خیلی زود سر از فیلمهای سینمایی نیز درآورد و رسول صدرعاملی کارگردانی که دغدغه طرح موضوعات اجتماعی را در فیلمهای او میتوان مشاهده کرد، «دختری با کفشهای کتانی» را با این موضوع ساخت. روند فیلمسازی در این زمینه ادامه داشت و حمید نعمتالله در «بوتیک» شکل دیگری از این فرار از خانه را نشان داد. لحظات تلخی که برای شخصیت دختر جوان فیلم نعمتالله رقم میخورد و همچنین سکانسهای تاثیرگذاری چون بازی گلشیفته فراهانی روی پل عابر پیاده در این فیلم و یا صحنهای که در دندانپزشکی خانواده به دنبال دخترشان میآیند، همگی از جمله قابهای مهمی بود که سینمای ایران برای تصویرکردن موقعیت دختران فراری به نمایش گذاشت.
این موضوع تا زمانی که در جامعه مطرح بود در فیلمهای سنیمایی نیز به شکل پررنگی مورد توجه بود تا آنکه دیگر از اهمیت افتادن موضوع آن را به حاشیه برد.
خیانت در بستر خانواده
خیانت زن و شوهر به یکدیگر و به طور مشخص در سالهای اخیر گسترش خیانت از سوی زنان، نکتهای بوده که در این سالها از چشم سینماگران دور نمانده است. پرداخت به این موضوع در فیلمهای سینمایی اما برای فیلمسازان چندان ساده نبوده است. کارگردانانی که در اوایل دهه 90 سراغ این موضوع رفتند با واکنشهای منفی از سوی برخی نهادها از جمله حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی رو به رو شدند و فیلمهایشان اجازه اکران در سالنهای پرتعداد این نهاد را نیافت.
موضوع خیانت در فیلمهایی چون «من مادر هستم»، «برف روی کاجها»، «سعادت آباد»، «خصوصی»، «دوران عاشقی»، «عصر یخبندان» مطرح شد و البته موجی که از موضوع خیانت سینمای ایران را فراگرفته بود به مرور شکل دیگری یافت. در ادامه مثلا فیلمی چون «نقطه کور» ساخته شد که در اینجا شک به خیانت همسر موضوع اصلی بود.
اعتیاد
اعتیاد یکی از معضلات اجتماعی است که از سالهای دور در سینمای ایران مورد توجه بوده و از آنجا که این معضل دست از سر جامعه ایرانی برنداشته در دهههای مختلف به شکلهای متفاوتی مورد نظر فیلمسازان واقع شده است. در سالهای اخیر کارگردانان سرشناسی چون داریوش مهرجویی و رخشان بنیاعتماد هم سراغ این موضوع رفتند. بنیاعتماد فیلم موفقی چون «خون بازی» را با این موضوع ساخت و مهرجویی هم «سنتوری» را درباره اعتیاد پسر هنرمند جوانی ساخت.
البته در ادامه اعتیاد در میان نوجوانان و مواد مخدر صنعتی بیش از شکلهای قدیمی اعتیاد از سوی کارگردانان مورد توجه واقع شد و به نظر میرسد این از آن موضوعاتی باشد که همچنان سالها جای ثابتی در سینما داشته باشد.
58244
نظر شما