حمید هوشنگی بعد از سالها مبارزه با سرطان و چهار سال کشیدن بار اتهام و محکومیتی ناحق و ناروا ، از زندان تن رهید. معاون ستاد تبلیغات جنگ ، روزنامه نگاری کهنه کار که در اوج فعالیتهای ایرنا ، بار بزرگی از کارهای خبر و تحلیل ایرنا را خصوصاً در آشفته بازار دهه ۶۰ با همکاران دیگری چون احمد بورقانی به دوش کشید. خاطرات حرفهایاش از سالهای انقلاب و جنگ نظیر نداشت. نمیدانم آنها را جایی نوشته است یا نه که گنجینهاند.
بعد از بازنشستگی شبه اجباری، به کارهای خودش رسید. اما در این میان همچنان روح و جانش خبرنگار ماند. از منتقدین سرسخت و جدی روزنامهنگاران و رسانههایی بود که با بودجههای دولتهای دیگر پنجه به رخسار کشور و ملت ایران میکشند. به رغم بیماری همچنان مینوشت. بیشتر در صفحه فیسبوکش مینوشت. نقدهای او بر جهتگیریهای ضد ایرانی بی بی سی ، خیلی بر آنها گران آمد . یادداشتهای او در افشای بودجه سعودی تلویزیون ایران اینترنشنال از مهمترین مطالبی بود که وابستگی این تلویزیون به پولهای بی حساب سعودی را از پرده بیرون آورد و مسئولان این تلویزیون را سخت عصبانی کرد . بسیار به ایران و استقلال ایران دل بسته بود.
اگرچه سالها از بازنشستگی اش می گذشت اما همیشه یک خبرنگار تمام عیار حرفه ای بود. چه در فهم خبر. چه در ارزیابی خبر و چه در تحلیل اخبار و چه در حفظ استقلال حرفهای و شجاعت و آزادگیاش. خودش و خبرش را نفروخت به هیچ چیز.
از همه جالب تر پروندهای بود که تقریباً همزمان با بیماری در دادگاه انقلاب علیه او تشکیل شد. نتیجهاش شد حکم دو سال زندان. او از سال ۹۳ باید هم با دادگاهی روبرو می شد که با عزم به زندانش داشت و هم با سرطانی میجنگید که مروّت سرش نمی شود. ۴ سال برای عدالت و انصاف در دو سو جنگید . ممنوع الخروج شد. همین چند هفته پیش، در حالی که بیماری تمام جسماش را تسخیر کرده بود، اجرائیهای به دستش رسید که بیا برای اجرا حکم و تحمل حبس! و او محبوس چنگال سرطان بود.
۴ سال زندگی او بین بیمارستان و دادسرا و دادگاه گذشت. ۴ سال او میان محکمۀ پزشکانی که تلاش برای رهایی اش از سرطان داشتند و قضاتی که تلاش برای حبس اش می کردند رفت و آمد. او که مدام با مخالفان نظام سروکله می زد و پته آنها را بر آب میریخت، در حکمی شگفتانگیز ، به دوسال حبس محکوم شد بخاطر " تبلیغ علیه نظام " و "اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی ". شگفت آور است. با همه اینها خودش در فیس بوکش نوشت : «حکم قطعی شده محکمه را رسانهای نکردم، هنوز هم بر این باورم که مجامع باصطلاح حقوق بشری اکثراً سیاست بازند و آماده غوغاسالاری. هرگز نمیخواستم داستان محاکمه من، قطعه هیزمی شود که بیشتر این مجامع مایلند برای ویرانی ایران از آن استفاده کنند.»
حالا دستگاه چنین آدمی را به چنان اتهامی محکوم می کند . هرچه بود گذشت. حمید هوشنگی به وساطت مرگ آزاد ماند، همانگونه که زندگی کرده بود. حکم سرطان عادلانه تر بود.
انّا لله و انّا اِلَیه راجِعوُن
۲۴۱۲۴۱
نظر شما