۰ نفر
۵ خرداد ۱۳۸۸ - ۰۲:۰۸

سید عبدالجواد موسوی

«من یک روشنفکرم. در دموکراسی اصل بر این است که هرکس از ظن خود یار می‌شود. یک کار‌گر منافع خودش را در دموکراسی می‌بیند و به گزینش کاندیدا‌ اقدام می‌کند. من هم از زاویه دید روشنفکر به این ماجرا وارد می‌شوم.
اگر با آمدن یکی از این دو (موسوی یا کروبی) روزنامه‌ای دیگر منتشر شود و یا شرایط بقای روزنامه‌ای تأمین شود این انتخاب برای ما ارزش دارد و حیاتی است» (بابک احمدی. روزنامه اعتماد. یکشنبه 3 خرداد 1388)
این که روشنفکر کیست و کار روشنفکری چیست؟ اگرچه کاملاً به این بحث مربوط می‌شود اما مجال طرح آن در این مختصر نیست. حتی از این نکته مهم که اصلاً می‌توان بابک احمدی را روشنفکر دانست یا نه فعلاً درمی‌گذریم و صرفاً به دعاوی مطروحه بابک احمدی در سطور بالا می‌پردازیم.

براساس آنچه بابک احمدی می‌گوید روشنفکر تنها به منافع فردی و یا جمعی‌اش می‌اندیشد و فی‌‌المثل به او هیچ دخلی ندارد که طبقه کارگر در سرزمین او چه مطالباتی از حکومت و دولت دارد. البته منافع فردی و جمعی او چیز سهمگینی نیست. این که روزنامه‌ای منتشر شود و یا شرایط بقای روزنامه‌ای تأمین شود خواسته‌های آقای احمدی یا همان روشنفکر محقق شده است. نمی‌خواهم به دیده تحقیر و تخفیف در خواسته‌ها و آرزو‌‌های آقای احمدی‌ بنگرم. شخصاً احمدی را دوست دارم.

به دلیل کارنامه پربار فرهنگی‌اش و اگرچه به سبب تعلق خاطری که به ادبیات فارسی دارم هیچگاه آثارش را با لذت نخوانده‌ام - در همین چند سطری هم که از او مثال آورده‌ام کاملاً واضح است که بابک احمدی با زبان فارسی مشکل دارد و اصلاً معلوم نیست «هرکس از ظن خود یار می‌شود» یعنی چه - با این همه به پیشه‌اش که همانا نویسندگی است و یا به تعبیر خودش روشنفکری احترام می‌گذارم. منتهی مشکلی که با او دارم در اینجاست که چون خانه‌اش ابری است گمان می‌کند یک‌سره روی زمین ابری است. انتشار یک روزنامه یا شرط بقای روزنامه‌های اصلاح‌طلب برای او خیلی مهم است، دغدغه‌ دیگری هم ندارد اما به جای اینکه از دغدغه‌های شخصی‌اش سخن بگوید آن را به کل جامعه روشنفکری تعمیم می‌‌دهد و می‌گوید: «این انتخاب برای ما ارزش دارد و حیاتی است.» و آن وقت توقع هم دارد که میلیون‌ها میلیون رأی‌دهنده به همان انتخابی دست بزنند که او می‌خواهد.

راستش را بخواهید فکر می‌کنم این مشکل تنها به بابک احمدی محدود نمی‌شود. سیاستمداران ما هم که قاعدتاً باید دغدغه‌ همه اقشار جامعه را داشته باشند به همین معضل دچارند. آنکه به توسعه و نوسازی علاقه‌مند است مشکل جامعه را در توسعه‌نیافتگی اقتصادی می‌داند و همه همت خود را مصروف این امر می‌کند و از سیاست و فرهنگ غافل می‌ماند. نتیجه آنکه کاندیدای بعدی از همین غفلت استفاده می‌کند و با شعار توسعه سیاسی به میدان می‌آید، چهار سال یا هشت سال بعد کاندیدای رقیب عدالت را که مورد غفلت قرار گرفته است علم می‌کند و داستان همچنان ادامه دارد.

می‌توان گفت آنها اهل سیاستند و سیاست اقتضا می‌کند تا با شناسایی نقاط ضعف حریف و علم کردن مسائلی که مغفول مانده‌اند آرای بیشتری را برای خود به دست آورند. ایرادی هم ندارد. اما نویسنده و مترجم و محقق یا به تعبیر آقای احمدی روشنفکر هم باید همین گونه عمل کند؟

درک این نکته که خواسته‌های روشنفکران، کارگران، روحانیون، دانشگاهیان، کارمندان و دیگر اقشار جامعه به نوعی به هم پیوسته است تا این اندازه دشوار است؟ فهمیدن این که با شعار عدالت بدون آزادی و آزادی بدون عدالت راه به جایی نخواهیم برد غیرممکن است؟

درک این نکته که آدمی موجودی تک‌ساحتی نیست ممکن است برای اهل سیاست سخت باشد اما برای بابک احمدی نباید آنقدر‌ها هم سخت باشد. یک آدم - چه روشن فکر باشد چه نباشد - هم به نان احتیاج دارد و هم به سر‌پناه، هم دغدغه‌ فرهنگی دارد و هم خواسته‌های سیاسی و هم برای رفع احتیاجات روزمره‌اش به عقل احتیاج دارد و هم برای تحمل ناملایمات روزمره و معنابخشیدن به زندگی‌اش به عشق. و اما بگذارید آخر ماجرا جهت ریا و محض اطلاع نرخ هم تعیین کنم: این بنده کم‌ترین اگر بخواهم به منافع شخصی خودم بیندیشم باید به ادامه ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد راضی باشم، چراکه علی‌رغم همه خارج‌آهنگی‌هایی که دارم منتسب به اهل اسلامم و اگرچه متولیان فرهنگی دولت عدالت‌محور و مهر‌ورز آقای احمدی‌نژاد چشم دیدن بنده و امثال بنده را ندارند اما برای حفظ ظاهر هم که شده مجبورند گاه‌‌گداری احوالی از این بنده کم‌ترین بپرسند.

با این همه در هنگام شرکت در انتخابات به آنچه می‌اندیشم سرنوشت هفتاد میلیون ایرانی است و نه چیز دیگر.

کد خبر 9214

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 11 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بانوی ایرانی... IR ۱۸:۵۳ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۷
    8 1
    نوشته هات تازه ن ،سید.حتی اگه از پخته شدنشون 4 سال و 9ماه گذشته باشه...