با این وجود دولت افغانستان و نهادهای بین المللی به هر نحو ممکن این انتخابات را برگزار کردند. ابراهیم طاهریان، سفیر سابق ایران در افغانستان روند برگزاری این انتخابات و نتایج حاصل از این اقدام را برای دیپلماسی ایرانی شرح داده است.
این انتخابات، دومین انتخابات پارلمانی افغانستان بود و با فاصله چند ماهه از دومین دور انتخابات ریاست جمهوری افغانستان برگزار میشود، چیزی که در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان واقع شد این بود که برگزاری انتخابات و پروسه آن قابل دفاع و شفاف نبود و نتیجه و ثمره آن روند نتوانست به روند بهتر شدن اوضاع کمک کند.
بعد از چند ماه انتخابات پارلمانی افغانستان در حالی برگزار میشود که به عقیده تعداد زیادی از کارشناسان، این کشور به لحاظ تکنیکی آماده برگزاری انتخابات را نداشت. اخبار مخابره شده نشان میدهد که در روز برگزاری انتخابات، بین 302 تا 305 واقعه ضد امنیتی رخ داده، به پایتخت حمله موشکی شده و انفجارات زیادی در جای جای افغانستان اتفاق افتاده است. در روز بعد از برگزاری انتخابات بیش از 700 مورد از تقلب و تخلف در انتخابات گزارش شده است. قبل از انتخابات رئیس کمیسیون مستقل برگزاری انتخابات گفته است که بزرگترین مشکل و معضل ما در برگزاری انتخابات مشکل امنیت است.
اصولا برگزاری انتخابات در چنین شرایطی میتواند موجب بهتر شدن اوضاع باشد؟
مسائل حاشیهای بیشتری هم وجود دارد اما اگر تنها به همین چند مسئله بپردازیم، متوجه میشویم که به لحاظ تکنیکی افغانستان آمادگی برگزاری این انتخابات را نداشت. یکی از دلایل این عدم آمادگی این است که جامعه بین الملل و نیروهای فرامنطقهای و کشورهایی که در افغانستان نیرو دارند ( بین 37 تا 41 کشور در افغانستان نیرو دارند که بیشتر این نیروها متعلق به ایالات متحده است ) در طول 9 سال گذشته این نیروهای فرامنطقهای قادر نبودهاند که وظایف خود را به انجام برسانند و به تعهدات خود عمل نکردند و این اتفاق موجب ناکارآمدی نهادهای محلی و بومیشده است.
وظایف نهادهای بین المللی درباره افغانستان
جامعه بین الملل دو وظیفه عمده را پذیرفته بود که در کنار بحث دولت و ملت سازی این مسائل را جلو ببرد: توسعه و امنیت. در درجه اول به بحث توسعه نپرداخت. اگر امروز به وضعیت افغانستان نگاه کنیم تحول عمدهای نسبت به ده سال قبل، رخ نداده و حتی بعضی تاسیسات زیربنایی هم از بین رفته است.
در جهت امنیت و بومیسازی امنیت هم اقدام اساسی رخ نداده، یعنی برای واگذاری ارتش و پلیس به نیروهای بومیکاری انجام نشده است. امنیت و توسعه دو عنصر به هم پیوسته است. زمانی به بحث امنیت و توسعه تمرکز کردند اما توجه لازم را لحاظ نکردند و الان هم دیر شده است. ثمره وضع موجود نابسامانی کنونی است.
دلیل اصرار جامعه بین الملل برای برگزاری انتخابات
به نظر میرسد اصرار جامعه بین الملل در جهت موجه نشان دادن این روند و حتی نهادهای بومی، به نوعی توجیه وضع موجود است. برگزاری انتخابات با این ترتیب مشکلی به مشکلات افغانستان افزوده و شرایط را پیچیدهتر خواهد کرد.
البته وجه دیگر قضیه این است که علیرغم تهدید جریان افراط، مردم افغانستان خصوصا در نواحی مرکزی و شمالی علیرغم اقدامات ضدامنیتی و تروریستی جریان افراط مشارکت قابل قبولی در انتخابات داشتند. هر چند که بعضی خبرها حاکی از این است که 65 درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت نکردند. برخی اخبار حاکی از این است که افراد واجد شرایط 12.4 میلیون نفر هستند و 11 میلیون نفر از آن ها کارت شرکت در انتخابات دریافت کردند اما اطلاعات واصل شده این است که کمتر از 40 درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند.
علت کاهش مشارکت
ناامنی، نارضایتی و ناامیدی افکار عمومی نسبت به این روند، شاید علت این کاهش مشارکت باشد. یک نکته مهم مطرح است. آن هم این که جریان افراط بیشترین تحرک را به لحاظ اقدامات ضدامنیتی در مناطق مرکزی و شمالی داشته و در حوزه شرقی و جنوبی که بیشترین مناطق پشتون نشین است، کمترین تحرک را داشته است. در واقع اقدامات خود را در مناطق غیرپشتون نشین، شامل تاجیکها، هزارهها، ازبکها و غیره سوق داده است.
این معنای خاص دارد. چه کسی و با چه اهدافی این اقدام را در جهت ناامنی مناطق غیرپشتون نشین انجام داده است؟
اگر همه این عوامل را در کنار هم بگذاریم، به نظر میرسد عدهای، چه عوامل بیرونی یعنی کشورهای فرامنطقهای و چه عوامل داخلی یعنی نهادهای بومی و حتی بعضی کشورهای عربی که آبشخور فکری جریان افراط هستند، به دنبال این بودند که به طور شکلی اتفاقی به نام انتخابات رخ دهد. به نظر میرسد که از آن جا که افکار عمومی ممکن است قانع نشده باشد همانطور که روند و پروسه انتخابات دور دوم ریاست جمهوری ممد شرایط امنیتی نبود و نتوانست مشکلی از مشکلات افغانستان حل کند، به نظر میرسد این اتفاق هم به بهتر شدن اوضاع کمکی نکرده باشد و احتمالا با شرایط پیچیدهتری بعد از انتخابات افغانستان مواجه خواهیم بود. قوه مجریه و قوه مقننه دو نهادی هستند که از طریق مستقیم مردم انتخاب میشوند. اگر افکار عمومی اعتماد خود را به انتخابات از دست دهد، جریان افراط پیروز این ماجرا خواهد بود.
نکات مثبت این انتخابات
هرچند نکات مثبتی هم وجود دارد و آن هم این است که علیرغم تهدید جریان افراط، جوانان و زنان خصوصا در مناطق مرکزی و شمالی مشارکت بیشتری داشتد و به بحث انتخابات علاقه نشان دادهاند و این روزنه امیدی است برای این که حل مسائل از طریق مفاهمه و راهکارهای پذیرفته شده فراهمتر است و میشود به این امید بست که اگر بنا باشد که انتخابات واقعی و سالمی برگزار شود، افغانها بتوانند از این طریق به تفاهم و همگرایی دست یابند.
نظر شما