۰ نفر
۱۸ مهر ۱۳۸۹ - ۱۵:۳۵

درباره جایگاه کمدی «پوپک و مش ماشاءالله» در کارنامه سینمایی فرزاد مؤتمن و چرایی این رویکرد آنقدر گفته و نوشته شده که به نظر نمی‌آید بتواند مسیر جدیدی را برای نزدیک شدن به فیلم ایجاد کند.

اما این روزها که فیلم توانسته با ورود به شبکه رسانه‌های تصویری با استقبالی مناسب از سوی مخاطبان مواجه شود و همچنان عنوان فیلم میلیاردی سال 1389 را یدک بکشد، به نظر می‌آید بتوان تحلیلی از سلیقه مخاطب که صحبت از افت آن است مطرح کرد. 

همیشه عنوان می شود فیلم‌های گیشه و عامه‌پسند آثاری هستند که مخاطب با خرید بلیت و رفتن به سینما حکم به مقبول افتادن آنها می‌دهد. معمولاً هم وضعیت ناخوشایند پرفروش شدن فیلم‌های سطحی و سخیف به گردن همین سلیقه عامه می‌افتد و در این میان یک معادله غیرواقعی شکل می‌گیرد که چون مخاطب این فیلم‌های نازل را می‌پسندد پس گریزی از تسخیر سینماها توسط این فیلم‌ها نیست.

اما به نظر می‌آید آنچه در این میان فراموش می‌شود وجهی ناپیداست که به سلیقه مخاطب سمت و سو می‌دهد و کمتر کسی متوجه آن می‌شود که مخاطب وقتی گزینه‌ای ندارد چطور می‌تواند انتخاب کند؟ فیلم «پوپک و ...» نمونه خوبی برای طرح این نکته است که می‌تواند بیانگر نقاط مبهم شرایط موجود باشد و البته قرار گرفتن سلیقه مخاطب در درجه چندم اهمیت. 

«پوپک و ...» هرچند از سوی علاقه‌مندان به فیلم‌های «هفت پرده»، «شب‌های روشن»،‌ «صداها» و حتی «باج‌خور» در کارنامه سینمایی مؤتمن ارج و قربی پیدا نکرد و زیر این بار سنگین بحق یا ناحق ماند، اما نمی‌توان منکر امتیازات فیلم و تفاوت سطح آن با اکثریت فیلم‌های کمدی سطحی و سخیف و به اصطلاح گیشه‌پسند شد. 

اگر از همین نام و وجهه هنری کارگردان شروع کنیم که خود حاشیه‌ساز شد، فرزاد مؤتمن فیلمسازی است که از همان ابتدای کار خود را به اصطلاح خودش عمله سینما یا همان تکنسین می‌داند. در واقع او حیطه کار و هنرش در اجرا و کارگردانی را با خلق داستان و تألیف جدا می‌کند و در همه فیلم‌هایش هم این نوع نگاه را دنبال کرده است.

او در همان سه فیلم محبوب اشاره‌شده هم با توجه به سلیقه و دغدغه‌ها و جنس قصه با فیلمنامه‌نویسی مستقل چون سعید عقیقی همکاری کرد و در «پوپک و ...» بنا به اهداف و جنس قصه سراغ یک فیلمنامه‌نویس کمدی رفت که سابقه‌ای روشن دارد. 

ترکیب سروش صحت در نویسندگی و البته بازی در یک نقش مکمل در کنار مؤتمن در کنار تهیه‌کننده‌ای مستقل چون منیژه حکمت شرایطی به وجود آورده که اگر هم فیلم از ابتدا پرفروش شدن را نشانه رفته، از داشته‌های سینمای ایران و اندوخته خود این سینماگران تا جای ممکن استفاده بهینه کند. 

مثلاً اگر مهناز افشار و امین حیایی به عنوان بازیگرانی چهره و مخاطب‌پسند وارد کار شده‌اند، در کنار آنها بازیگری صاحب سبک چون فرهاد آئیش قرار گرفته که ترکیبی متناسب و موجه و البته متناسب با نیاز قصه برای رسیدن به بهترین تصویر از فیلمنامه باشد. 

می‌توان این نوع نگاه را در سایر وجوه فیلم چون فیلمبرداری، موسیقی، تدوین البته با توجه به سانسورهای متعدد اعمال شده و ... هم دنبال کرد و با نگاهی منصفانه به این نتیجه رسید که «پوپک و ...» اگر تأثیرگذاری بر مخاطب را از ابتدا هدف اصلی خود قرار داده اما تلاش می‌کند یک سری استانداردهای کمی و کیفی را حفظ کند. 

همین نکته است که باعث می‌شود این کمدی فاصله خود را با طنز و لودگی‌های سخیف اکثر فیلم‌های به اصطلاح کمدی امروز حفظ کند. مهمتر از آنهم اینکه مخاطب متوجه این تفاوت ها می‌شود و همین پرفروش شدن فیلم در سینماها و استقبال از ورود آن به شبکه رسانه‌های تصویری شاهدی بر این مدعاست. 

می‌توانیم «پوپک و ...» را دوست بداریم یا به عنوان فیلمی از فرزاد مؤتمن و مقایسه آن با لحظه‌های شاعرانه و عاشقانه «شب‌های روشن» یا عشق آمیخته به جنون «صداها» و یا ساختار جذاب و مدرن قصه‌گویی در «هفت پرده» دوستش نداشته باشیم. 

اما اگر این فیلم را تنها به عنوان اثری مفرح که نمی‌خواهد به هر بهایی از تماشاگر خنده بگیرد و در عین حال مضامینی چون شکاف بین نسل‌ها و سنت و مدرنیته را نه به گونه‌ای شعاری و مستقیم به مخاطب منتقل کند، ببینیم از تماشای چند باره آن حتی در قاب کوچک تلویزیون لذت می‌بریم.

کد خبر 99390

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 10 =