به گزارش مبلغ دینِ انسانیت عبارتی است که به گوش بسیاری از ما آشناست و افراد زیادی پیدا می شوند که با این اعتقاد که اصل در زندگی انسانیت است، کم کم به این باور رسیده اند که می توانند همین اعتقاد خود را به عنوان دین برگزینند. نشست «چالشهای فراروی اخلاق دینی در عصر فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی» از سلسله نشستهای دین و چالشهای روز با ارائه حجت الاسلام المسلمین دکتر حسینعلی رحمتی عضو هیئت علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث در تاریخ ۲۹ فروردین سال جاری به همت پژوهشگاه قرآن و حدیث برگزار شد و به موضوع مهم نسبت اخلاق و دین پرداخته است:
حسینعلی رحمتی در ابتدای این نشست به پاسخ این سوال پرداخت که با توجه به گستردگی و فراگیر شدن فضای مجازی و هوش مصنوعی کدام یک از آموزههای اخلاقی و دینی ما به چالش کشیده شده است؟
دکتر رحمتی در تعریف چالش گفت: هر سوال و دغدغه جدی نظری یا موقعیت دشوار علمی چالش محسوب میشود و فضای مجازی امروزه زمینه ساز چالش شده است. ایشان در این جلسه چند نمونه از چالشهای نظری و عملی مربوط به اخلاق را عنوان کردند. بخشی از این چالشها از جمله جهت دهی فضای مجازی به معرفت اخلاقی، سبقه تئوریک و نظری دارند؛ با ورود هوش مصنوعی این چالش جدی شده است. از دیدگاه دینی بین عمل و نظر ارتباط است و این نشان میدهد سامانه معرفتی شما میتواند روی باورها، جهتگیریها و رفتار اخلاقی شما اثر بگذارد. امروزه بوسیله هوش مصنوعی یکی از کارهایی که ممکن است رخ دهد، اینست که وقتی اطلاعاتی به شما میدهد اطلاعاتی با سمت و سوی مشخص میدهد و اگر سنخ این اطلاعات متناسب با خداناباوری باشد و کم کم سامانه معرفتی شما را تغییر دهد، مثلاً عمداً یا سهوا به شما دروغ بگوید یا حریم خصوصی دیگران را نقض کند و به شما این ایده را دهد که اشکالی ندارد، با توجه به رابطهای که بین نظر و عمل هست نظر شما را تغییر می دهد و روی عمل شما تاثیر می گذارد.
چالش دوم در این حوزه، تضعیف نظریه نیاز اخلاق به دین است، ما معتقدیم بین دین و اخلاق رابطه است و مکمل یکدیگرند. فضای مجازی و دادههایی که در آن است به مرور زمان مخاطب خداباور را به این میرساند که برای اخلاقی بودن نیاز به دین نیست، دین انسانیت را مطرح میکند و دوگانگیهای بین دین و اخلاق ایجاد میکند و کم کم مخاطب را به این میرساند که میشود انسان اخلاقی باشد بدون اینکه دیندار باشد.
چالش بعدی، بینیازی از تدوین متون دینی یا آموزههای اخلاقی از دین است؛ یعنی به کمک هوش مصنوعی اصول اخلاقی زندگی را مشخص کنیم، دستورات اخلاقی را از آن بگیریم و نیاز به کتاب دینی نداشته باشیم.
چالش دیگر تضعیف عواطف اخلاقی است، وقتی عاطفه داشته باشیم، نسبت به هم نوع خود و موجودات دیگر شفقت و دلسوزی داریم و نسبت به محیط زیست احساس مسئولیت میکنیم. فضای مجازی میتواند عاطفه را ضعیف و رابطه ماشینی را تعریف کند. در آموزههای دینی گفته شده که دیدن چهره پدر و مادر عبادت است و صله رحم و حضور در محضر علما سفارش شده است. فضای مجازی این آموزههای اخلاقی را تضعیف میکند و به مرور زمان بیعاطفه بودن را به انسان میدهد.
و چالش دیگر نسبی گرایی است. آموزههای دینی قائل به مطلق بودن اصول اخلاقی است، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی ما را به نسبیگرایی معرفتی و فرا اخلاقی میرسانند. در این فضا ترویج انواع دیدگاههای اخلاقی دیده میشود و کم کم مخاطب به این نتیجه میرسد که چرا فقط نگاه اخلاقی ما درست باشد و این نسبیگرایی در هر عرصهای که باشد، تبعیتها و پیامدهایی دارد که ممکن است با آموزههای دینی ما سازگار نباشد.
چالش بعدی بحث فاعل اخلاقی است، دستورات اخلاقی ناظر به انسان بوده است. با آمدن ماشینهای هوشمند، ماشینها انسان گونه و انسان نما میشوند و این سوال مطرح میشود؛ آیا آموزههای اخلاق دینی ما برای ماشینهای هوشمند هم کاربرد دارد یا خیر؟ اگر این ماشینها را صرفاً ابزار بدانیم مانند کامپیوتر هیچگاه نمیگوییم که فاعل اخلاقی است، اما هوش مصنوعی یک وسیله نیست و از شی بودن تبدیل به موجود شدهاست و صرفاً یک ابزار محسوب نمیشوند، زیرا قدرت پردازش دارد، آگاهی دارد و ممکن است قدرت اختیار برای آنها به وجود آید و بتوانند مستقل عمل کنند؛ به همین دلیل است که در برخی کشورها رباتها را به عنوان شهروندهای آینده میپذیرند. پس این چالش مطرح میشود که آیا این ماشینها صرفاً ابزار هستند یا فاعل اخلاقی هستند.
چالش دیگر جاودانگی انسان است. در نگاه دینی ما هرچه مربوط به خدا است جاودان است و مابقی فانیاند. با فراگیر شدن فناوریهای جدید، مانند هوش مصنوعی این بحث ذکر شده است که جلوی فرایند پیر شدن انسانها و مرگ آنها را بگیریم و این ایده به جایی برسد که انسان فناناپذیر است، این در مقابل دیدگاه دینی ما چالشهای بسیار جدی ایجاد میکند.
یکی دیگر از چالشهایی که فضای مجازی به طور مستقیم و غیر مستقیم ایجاد کرده است اخلاق و جنسیت و خانواده است. فضای مجازی و محتوایی که در آن وجود دارد در دیدگاهها و باورهای ما در مورد اخلاق مربوط به خانواده تاثیر بسیار گذاشته است. فضای مجازی و فناوری جدید اصل ازدواج، فرزندآوری، وظایف زن و مرد را دچار تهدید کرده است و بحثهایی مانند ازدواج سفید و روابط غیر متعارف که چالش در این زمینه بسیار است.
وی در ادامه به بحث چالشهای عملی نسبت به فضای مجازی پرداخت. تضعیف الگوهای اخلاقی سنتی؛ در اخلاق سنتی و دینی ما الگوها و اسوههای اخلاقی جایگاه مشخص دارند. پیامبر اکرم، ائمه، عالمان اخلاق، انسانهای با فضیلت و... الگوهای اخلاقی اند. وجوه اشتراک اینها این است که شناخته شدهاند . فضای مجازی و گسترش شبکههای اجتماعی میدانی را فراهم کرد که الگوهای اخلاقی جدیدی پا به عرصه وجود گذاشتند. این الگوها سابقه سلوک اخلاقی ندارند و نزد اساتیدی آموزش ندیدهاند و چه بسا غیر اخلاقی هم باشند و آنچه که به اسم اخلاق ترویج میکنند با هیچ اخلاق دینی و غیر دینی سازگاری ندارد و این ناشی از فضایی است که ایجاد شده است.
چالش بعدی در حوزه عملی مربوط به توسعه هوش مصنوعی است، هوش مصنوعی را تا چه اندازه میتوان توسعه داد. در اخلاق دینی ما هر کاری حدومرز دارد. توسعه فناوری این را زیر سوال میبرد و بحث منفعت و سودآوری را تا هر کجا که بتواند پیش میبرد و این پیامد خطرناکی دارد و خلاف آموزههایی است که در اخلاق دینی ما است. حتی کسانی که نگاه دینی ندارند نسبت به این موضوع دغدغه دارند؛ زیرا هوش مصنوعی ایجاد چالشهایی در زندگی فردی و اجتماعی افراد می کند.
بحث بعدی تصمیم گیری اخلاقی و تزاحمها به طور خاص است. یک کاربر ساده هر لحظه در معرض این دوگانگیهای تصمیم گیری قرار میگیرد، پدر و مادرها بر سر دوراهی تصمیمگیری نسبت به اجازه فرزندش برای حضور در این فضا قرار میگیرند.
بحث بعدی قباحت زدایی از رذائل است، در این فضا قباحت میریزد و زشتیها کمرنگ شده است و کم کم از این فضا به زندگی واقعی و فیزیکی میرسد.
چالش بعدی احترام است در آموزههای دینی انسان سفارش به احترام شده است حال در این فضا ویدیوهایی میبینید که بسیار در آن به پدر و مادر استاد و شاگرد و... بیاحترامی شده است.
دکتر رحمتی در پایان سخنان خود با بیان اینکه برای مواجهه با این چالشها باید همدلی و همفکری زیادی بین سیاستگذاران و برنامهریزان فرهنگی کشور صورت گیرد.
نظر شما