به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، جشن صد و هشتمین سالروز تولد «فهیمه اکبر» با عنوان «آهنگ سرگذشت؛ یادبود هنرمندی که آوازهایش برای ایران در جنگ جهانی دوم ماندگار شد»؛ شامگاه سهشنبه ۱۸ آذر با حضور جمعی از هنرمندان در سالن استاد «جلیل شهناز» خانه هنرمندان برگزار شد.
فهیمه به روایت فرزندان
در بخش آغازین این برنامه پیام تصویری ضبط شده فرزندان «فهمیه اکبر» یعنی «گیلان و گلی» از آمریکا پخش شد. گیلان، دختر بزرگ فهیمه اکبر در سخنان خود مادرش را «انسانی فوقالعاده» توصیف کرد؛ زنی با صدایی گرم، هوشی سرشار، و قلبی سرشار از مهر. او گفت: «مادرم نهتنها باهوشترین فردی بود که در زندگیام شناختم، بلکه مهربانترین و زیباترین زن هم بود. بیشتر از همه، او انسان بود.»
گیلان از خاطرات کودکیاش گفت؛ از کنسرتهایی که مادرش در سراسر جهان برگزار میکرد، از حضورش در فرهنگهای گوناگون و از اینکه چگونه با وجود دشواریها، فهیمه اکبر زندگی خانوادگیاش را فدای پیشرفت فرزندانش میکرد، او افزود: «برای هزاران دلیل، من تا ابد مدیون مادرم هستم.»
گلی، دختر کوچک بانو اکبر نیز با یادآوری خاطرهای از دوران کودکی در بندر انزلی، چهرهای دیگر از مادرش را به تصویر کشید: «زنی نیکوکار که سالها به صورت داوطلبانه بازرس پرورشگاهها بود و با دقت و دلسوزی به وضعیت کودکان رسیدگی میکرد.»
گلی اکبر با اشاره به فعالیتهای خیریه مادرش در گیلان، تهران و حتی در سالهای پایانی عمر در آمریکا، گفت: «مادرم در تمام عمرش نیکوکاری را ادامه داد؛ از کمک به پرورشگاهها و تأسیس درمانگاه رایگان در انزلی، تا بخشیدن خانه شخصیاش برای تبدیل به موزه شهر رشت.»
او همچنین از فعالیتهای فهیمه اکبر در جمعیت زنان «راه نو» به منظور حمایت از زنان زندانی، آموزش سواد به زندانیان و خرید خانه برای خدمتگزاران خانوادگی سخن گفت و افزود: «زندگی مادرم الگویی شد برای من و فرزندانم؛ الگویی از بخشش، انسانیت و ایستادگی.»
او صدای فهیمه را در تاریخ ماندگار کرد
در بخش دیگری از این مراسم «مهدی پسیان» نوازنده و نویسنده زندگینامه «عبدالله اشرفی» طی سخنانی از فردی گفت که صدای فهیمه را در تاریخ ماندگار کرد: «در سال ۱۳۳۴ خورشیدی، تیمسار عبدالله اشرفی در یکی از شبنشینیهای هنری، دستگاه ضبط ریل با نوار مغناطیسی را آماده کرد و در همان شب، نخستین صدای آوازخوانی بانو فهیمه اکبر نیز ثبت شد. در آن شب، نوازندگان نواختند و بانوی هنرمند با صدایی گرم و نافذ، ترانههایی را به زبانهای گوناگون اجرا کرد. این روند در شبهای بعد نیز ادامه یافت و خانم اکبر ترانههایی را نیز به زبان فارسی خواند؛ آثاری که خود آنها را نوشته و یا تنظیم کرده بود، از جمله ماه نو و آن شب بهار. با این حال، این آثار در آن سالها آنگونه که شایسته است، شناخته نشد و در سایه ماند!»
این پژوهشگر با اشاره به تولد اشرفی در سال ۱۲۷۳ خورشیدی و تحصیلاتش در مدرسه سنلویی، از علاقهمندی او به موسیقی نیز گفت؛ علاقهای که به برگزاری شبهای شعر و موسیقی در خانهاش انجامید و تصریح کرد تیمسار اشرفی در سال ۱۳۳۴ به عضویت شورای رادیو درآمد و با بزرگان موسیقی ایران چون ابوالحسن صبا، داوود پیرنیا و محمدرضا شجریان دوستی و همکاری داشت.
اما آنچه این بخش از مراسم را بهیادماندنی کرد، روایت پسیان از نخستین ضبطهای صوتی فهیمه اکبر بود. او گفت: «در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۳۴، تیمسار اشرفی با دستگاه ضبط ریل خود، صدای بانو فهیمه اکبر را در خانهاش ضبط کرد که بهنوعی میتوان آنها را نخستین پادکستهای تاریخ موسیقی ایران دانست، این کارها با دقت و برنامهریزی انجام شدند؛ گویی اشرفی ایستگاه رادیویی کوچکی در خانهاش راهاندازی کرده بود.»
در خلال صحبتهای پسیان، بخشهایی از نوارهای صوتی ضبطشده توسط اشرفی و فهیمه اکبر برای نخستین بار پخش عمومی شدند؛ نواهایی که تاکنون در هیچ رسانهای منتشر نشده است.
پسیان همچنین از شیوه خاص اشرفی در ضبط آثار گفت: «او هر جا میرفت، دستگاه ضبطش را همراه میبرد و از هر اجرا یک نسخه برای میزبان تهیه میکرد. این دقت و عشق به ثبت موسیقی، باعث شد آرشیوی منظم و ارزشمند از موسیقی ایرانی بهجا بماند.»
موسیقی معنا و نقش زنان
در ادامه استاد «حسین محجوبی» نقاش برجسته گیلانی و از دوستان قدیمی فهیمه اکبر که به اتفاق کتابی را هم در جوانی آماده کرده بودند، طی سخنانی گفت: «آن سالها من اصلا نمی دانستم که خانم اکبر آواز میخواند؛ حتی خودش هم نمیگفت. بسیار خوشحالم که این مراسم برای بزرگداشت او برگزار شده... ما سرزمین مقدسی در همه عرصهها ازجمله موزیک داریم؛ موزیک ما مملو از معنا است و بزرگانی چون فردوسی، حافظ و خیام دارد، سرزمینی است که دوست عزیزم زندهیاد سهراب سپهری را پرورش داده است. ایران سرزمینی است که برای مادران و زنان ارزش قائل است.»

آنان که نام فهیمه را پس از یک قرن زنده کردند
در بخش دیگری از این مراسم از افرادی که در شناساندن «فهیمه اکبر» نقش داشتند تقدیر شد؛ در این بخش از چهار نویسندهی گیلانی تقدیر شد، لوح تقدیر این افراد طرحی از سرو بود، درخت مورد علاقه مرحوم فهیمه اکبر؛ در آغاز این بخش مراسم از «شادی پیروزی» مدیر نشر فرهنگ ایلیا برای انتشار سه کتاب با محوریت گیلان تجلیل شد.

پیروزی طی سخنانی ضمن قدردانی از برگزارکنندگان این مراسم اظهار کرد: «اولین بار که نام فهیمه اکبر را شنیدم به کتاب شال بامو اثر فریده لاشایی برمیگردد که چندی بعد از انتشار و رونمایی این اثر؛ خانم لاشایی به ما افتخار داد و در مراسمی در شهر رشت لوح فشردهای از مرحوم اکبر را به من تقدیم کرد که روی آن نوشته شده بود تقدیم به دخترم فریده؛ از آنجایی که فریده لاشایی اولین کسی بود که این اهتمام را در مورد شناساندن فهیمه اکبر داشت و بعد از او همسرم «هادی میرزانژاد موحد» در نتیجه اتفاق مبارکی به وقوع پیوست؛ مسئله دیگر چاپ کتاب طباخی گیلان توسط نشر ایلیا بود که به عنوان میراث مکتوب چاپ کردیم که در واقع اولین کتاب آشپزی گیلان است، بعد از آن هم کتاب اوخان را منتشر کردیم.»

اگر فریده لاشایی نبود، فهیمه را نمیشناختیم
در ادامه «پیمان برنجی» نویسنده و روزنامه نگار اهل رشت تقدیر شد؛ سپس «کوروش رنجبر» نویسنده و روزنامهنگار رشتی که اولین مقاله را در مورد فهیمه اکبر به رشته تحریر در آورده بود.
کوروش رنجبر در سخنانی کوتاه اظهار کرد: اگر خانم لاشایی و اشارهاش در کتاب شال بامو به فهیمه اکبر نبود و صدای این هنرمند از طریق لوح فشرده به ما نرسیده بود شاید او را نمیشناختیم.
همچنین در ادامه «ابراهیم مروجی» نویسنده و مدیر مجله «دادگر» برای انتشار یادداشتهای متعدد بهویژه نوشتهای در مورد تاریخ خانه فهیمه اکبر تقدیر شد؛ وی از واشنگتن دی. سی برای این مراسم پیام ارسال کرده بود.

غزل شاکری: فهیمه اکبر بودن کار آسانی نیست
در ادامه «غزل شاکری» بازیگر نقش فهمیه اکبر در سریال «خاتون» سخنرانی کرد. وی گفت: «فهیمه اکبر بودن کار آسانی نیست و قطعا هرچه قدر هم تلاش کرده باشم کارم را زمانی درست انجام دادهام که توانسته باشم خاطره او را زنده نگاه داشته باشم؛ زنی از جنس هنر و قدرت که داستان زندگی اش شنیدنی و خواندنی است.»
این بازیگر افزود: «سال گذشته به بهانه انتشار همین کتاب «آهنگ سرگذشت» در شهر رشت مهمان بودم و برای دیدار از خانه فهیمه اکبر که اکنون موزه ملی رشت است به آنجا رفتم؛ وارد موزه شدیم و من شروع کردم به خواندن یکی از آوازهای فهیمه، آن هم در خانه ای که او دیگر در آن نبود؛ اما واقعیت آن است که ورودم به موزه با استقبال خوبی همراه نبود و چند خانم که از کارکنان آنحا بودند با من مواجهه جالبی نداشتند، خطاب به یکی از آنها گفتم: روی صندلی کسی نشستهای که اگر بدانی که بوده است و چه کارهای نیکی انجام داده است شاید با من برخورد دیگری میداشتی؛ شاید اگر قصه صاحب این خانه را بدانید از او چیزهایی را بیاموزید.»
فهیمه اکبر را از کودکی میشناسم
در ادامه «نظام منوچهری» کارگردان مستند «نامههایی از آمریکا» گفت: «من فهیمه جان را از دوران کودکی میشناختم، سال ۲۰۰۶ بود که این مستند را ساختم. فهیمه خانم زنعموی مادرم بود و خاطرات فراوانی از او دارم. امیدوارم بهزودی بتوانم این مستند را در فضای مجازی منتشر کنم تا همگان به آن دسترسی داشته باشند.»
زنی که در میانه جنگ ندای صلح سر داد
در پایان این مراسم گروه جوما اجرا شد که اختصاص به ترانههای فهیمه اکبر و جهانگیر سرتیپپور در جنگ جهانی دوم و اشغال گیلان داشت اما قبل از اجرای این گروه دکتر «محمدرضا زمانی» که با تخلص و نام «فرهنگ» شناخته میشود، هدیه ای را از سوی برگزارکنندگان مراسم به «امین حقره» سرپرست گروه موسیقی «جوما» تقدیم کرد.
زمانی طی سخنانی اظهار کرد: «آشنایی من با خانواده مرحوم اکبر به دهه هفتاد باز می گردد؛ زمانی که دانشجوی رشته علوم سیاسی در دانشگاه شهید بهشتی بودم و توفیق شد تا در خدمت پرفسور اکبر باشم که گویا پسرعموی خانم اکبر بود؛ دانشمندی به غایت اصیل و علمی و شایسته ، من از آن زمان نام اکبر در ذهنم نقش بست تا وقتی که از طریق مجموعه خبرآنلاین با سرگذشت مرحوم فهیمه اکبر آشنا شدم اما به نظرم آمد باید با نگاه جامع و همهنگر به شخصیت مرحوم فهیمه اکبر نگریست.»
وی افزود: «در باور من به عنوان کسی که کار دانشگاهی میکند او شخصیتی چندوجهی است یعنی از یک سو هنرمند؛ از یک سو نویسنده و از سوی دیگر صلحطلب است و دیدگاه بومی و ملی و جهانی به بشریت دارد و از سوی دیگر نمادی از زن ایرانی است؛ او در صحبتهایش هم گفته بود که آرزویش است که پژواک صدایش برای نسلهای بعد باشد یعنی او نسبت به آینده و حیات بعد از خودش نیز دغدغه داشت.»
این پژوهشگر تصریح کرد: «این فکر و شخصیت در دورهای موجبات پویاییاش در وجود این بانو پیدا شد که ایران در اشغال متفقین بود و او در آن زمان نوای صلح سر داد و دنبال این بود که راستی و درستی را در ایران فرهنگ سازی کند. او کسی بود که خانهاش را میبخشد، و خیریه راه میاندازد؛ لذا از اینجا میخواهم بگویم ضمن احترامی که برای اصفهانیها قائل هستم و اینکه میگویند اصفهان نصف جهان اما من میگویم گیلان نهتنها نصف جهان که تمام جهان است! این استان کسانی چون فهیمه اکبر و شخصیتهایی که بنیانگذاران مختلف علوم هستند را تربیت کرده و استانی است که انسانهایی با نگاه حهانی شکل داده کما اینکه مرحوم اکبر نگاهش جهانی بود؛ لذا پیشنهاد میکنم برای سالهای بعد جایزه ملی فهیمه اکبر را پیشبینی کنیم و مجموعه آثاری که در زمینه اندیشهها و گیلان سنتی است ذیل این جایزه ملی مورد ارزیابی قرار بگیرد.»

در ادامه «امین حق ره» سرپرست گروه موسیقی «جوما» روی سن حاضر شد و گفت: ما کتابی را دستمایه تولید ترانه قرار دادیم که فهمیه اکبر در پیوند با جهانگیر سرتیپپور از دغدغهها و شرایط آن روزگار در قالب هنر روایت میکرد، بیش از ۷۰ سال از آن زمان گذشته است و برخی از ما حتی هرگز این ترانهها را نشنیدهایم لذا گروه ما تلاش کرد تا خود را جای این دو نفر بگذارد و برایشان و از زبان آنها در آن شرایط ترانه بسازد.
۲۵۹






نظر شما