به دنبال یک دورة هرجومرج در رهبری احزاب ایران نوین و مردم و کاهش چشمگیر اقبال عمومی نسبت به آنها و انتخاب امیرعباس هویدا به رهبری حزب ایران نوین و محمد فضایلی به رهبری حزب مردم، شاه در اقدامی پیشبینینشده در روز ۱۱ اسفند ۱۳۵۳/ دوم مارس ۱۹۷۵ در اجتماعی بزرگ با حضور وزرا، نمایندگان مجلسین، مقامات دولتی و نمایندگان بازرگانان، اصناف و احزاب، ناگهان با اعلام انحلال احزاب سیاسی موجود، و دستور تأسیس یک حزب فراگیر با نام رستاخیز، هویدا را به دبیرکلی آن منصوب کرد و بدین ترتیب کشور دارای سیستم تکحزبی شد.
سه ماه بعد در روزهای ۱۰ و ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۴/ ۳۰ آوریل و اول مه ۱۹۷۵، نخستین همایش فراگیر این حزب با حضور چهار تا پنج هزار عضو از سراسر کشور برگزار شد و طی آن اساسنامة حزب به تصویب رسید. یک روز پس از اتمام این نشست، در روز دوازدهم اردیبهشت نشست دیگری با حضور و سخنان محمد رضا شاه در ورزشگاه آریامهر (آزادی بعدی) برگزار شد. در آن گردهمایی، شاه علت انحلال احزاب و آغاز نظام تکحزبی را «جلوگیری از به هدر رفتن دستاوردهای سیساله و آیندهای بزرگ»، «مقابله با نیروهای خارجی» و همچنین مقابله با «سیاستگران متعهد به منافع اشغالگران» اعلام کرد. روز ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۴ نیز روزنامه رستاخیز بهعنوان ارگان رسمی حزب رستاخیز تأسیس شد. یک روز بعد هم اسامی ۵۵ عضو هیئت اجرایی استانهای حزبی اعلام شد.
فردای آن روز، پیتر وستماکوت دبیر دوم جوان و ۲۵ سالة سفارت بریتانیا در تهران طی گزارشی محرمانه به تاریخ هشتم مه ۱۹۷۵/ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۴، به بررسی تغییرات اساسنامه و برخی از اهداف اولیة تأسیس حزب رستاخیز، این اقدام شگفتیبرانگیز محمد رضا شاه، پرداخت. وستماکوت در آن زمان در نخستین مأموریت دیپلماتیک خارجی خود بهسر میبرد. به نوشتة وستماکوت جوان که مبتنی بر اطلاعات سفارت امریکا نیز هست، شماری از اعضای ۵۵ نفره هیئت مدیرة استانی حزب رستاخیز از میان متحدان هویدا و جمشید آموزگار برگزیده شدند. از همین گزارش اولیه آشکار است که رقابت پنهان و آشکار بین هویدا و آموزگار در رهبری حزب رستاخیز از همان ابتدای کار وجود داشته است:
"سفارت امریکا مدعی است که قادر به شناسایی آدمهای آموزگار و هویدا در بین این ۵۵ اسم است، ولی ما باید اسامی این هیئت را دقیقتر بررسی کنیم. با اینهمه چند اسم جالب در بین آدمهای آموزگار رئیس برگزیده هیئت اجرایی استانی در هفتم مه از جمله معاونش مهناز افخمی دبیرکل سازمان زنان و دوست خودمان فرهنگمهر از دانشگاه پهلوی وجود دارد. مسلم است که ریاست این هیئت شغل مهمی خواهد بود، اگرچه هنوز معلوم نیست که روابط آن با دبیرکل حزب چگونه باشد. تاکنون روند حوادث نشانگر آن است که امریکاییها احتمالاً در این مورد که ما در میانه نبرد قدرت بین آموزگار و هویدا قرار داریم راست میگویند. چنان که اخیراً شماری از مردم از ژنرال (غلامعلی) اویسی گرفته تا پایین گفتهاند: ما در ۱۰ سال اخیر چهرههای ثابتی را دیدهایم. اکنون زمان تغییر فرا رسیده است."
براساس این اظهارنظر و همچنین گزارش بعدیِ مورخ پنجم ژوئن/ ۱۵ خرداد وستماکوت، یکی از ابزارهای تبلیغاتی حکومت پهلوی برای فراگیر کردن حزب رستاخیز، نشان دادن سیاستِ باز کردن راهِ ورود چهرههای جدید برای عضویت در حلقة بالای قدرت و احراز ستمهای ردههای بالای حزبی و دولتی بهعنوان یکی از اهداف اعلامشدة این حزب بود: توجه بسیار زیادی به این واقعیت که اکثریت نامزدها چهرههای جدیدی برای عموم هستند. در حقیقت دقیقاً نیمی از اعضای کنونی مجلس یعنی ۱۳۴ نفر از ۲۶۸ نفر از فهرست جدید (ارائهشده از سوی حزب رستاخیز برای نمایندگان مجلس شورای ملی) حذف شدهاند... به ما گفته شده که نامزدهای جدید از بخشهای مختلف جامعه بوده و شامل افراد مذهبی، اعضای سازمانهای زنان، شوراهای محلی، کارمندان دولت، پزشکان و هر نوع قشر تحصیلکرده دیگر ایرانی هستند. انتصاب (فریدون) مهدوی بهعنوان معاون دبیرکل (حزب رستاخیز) نمونه دیگری از این امر است که چگونه مردی توانا که تا مدتی اخیر در صحنه سیاسی تقریباً ناشناخته بود میتواند از طریق سختکوشی و قابلیت بالا بیاید."
در بخش دیگری از این گزارش پیشبینی شده است که پس از انتخابات سراسری، هیئت وزیران بهطور کلی مبتنی بر نامزدهای حزب رستاخیز تغییر میکند. البته وستماکوت در پیشبینی خود دقیقاً نتوانست تشخیص دهد که آیا تنها برخی از وزرای کابینة هویدا تغییر میکنند یا خود هویدا هم سمت نخستوزیر را به دیگری و شاید آموزگار واگذار خواهد کرد؟ امری که البته در آن زمان رخ نداد، ولی چهارده ماه بعد از نگارش این گزارش با روی کار آمدن جیمی کارتر بهعنوان رئیسجمهور جدید امریکا، آموزگار جانشین هویدا در رأس هیئت وزیران دولت منصوب شاه شد.
این مسئله در یک گزارش محرمانة دیگرِ وستماکوت چنین تحلیل شده است: "بهنظر میرسد که هویدا احتمالاً پس از انتخابات ۲۰ ژوئن (۴ تیر) در رأس دولت باقی خواهد ماند. ولی بالهای او به نوعی بریده شدهاند. آموزگار رئیس هیئت اجرایی استانها آماده بر هم زدن تعادل علیه هویدا است. اگرچه به عقیده سفارت امریکا هویدا برای متوقف کردن (هوشنگ) نهاوندی برای تصدی این شغل مجبور به قبول آموزگار شده است."
وستماکوت همچنین در گزارش محرمانة دیگری به تاریخ ۱۹ ژوئن/ ۲۹ خرداد، به بررسی و تحلیل برخی دیگر از زوایا و جنبههای تصمیم شاه برای تأسیس یک حزب فراگیر و جدید و توجیهات وی برای تداوم اِعمال محدودیت آزادیهای عمومی و سیاسی و «انکار آزادیهای طبیعی مدنی» پرداخت و آن را تا حدی نیز مورد تأیید قدرتهای غربی دانست: "در گذشته حکومت ایران برای توجیه بسیاری از مشکلات خود در مسائل داخلی، آنها را به دخالت قدرتهای خارجی نسبت میداد... اگر شما دشمنی را برای عموم مردم و سرکوب آزادیها آماده نکنید، بسیار مشکل است که همچنان به ادامة توجیه انکار آزادیهای طبیعی مدنی ادامه داد. شاه پس از ترور دو سرهنگ امریکایی در ماه گذشته... به دیپلماتهای سفارت امریکا گفت که دنیا با او باید موافق باشد که به عناصر مخالف داخلی نباید آزادی زیاده از حد داد. در کل البته شاه حس میکند که احتیاجی به توجه بیش از حد به آنچه که غرب دربارة سیاستهای او میاندیشد نیست. ولی شاه گاهی نسبت به اظهارات در مورد کنترل سیاسی بیش از حد وی نسبت به مردمش حساس میشود. از یک جهت بهنظر میرسد که این توجیه ملموس شاه در مورد سیاستهای داخلیاش مورد استقبال (غرب) واقع شده است."
در ادامة این گزارش، انحلال همة گروههای سیاسی و تأسیس حزب فراگیر رستاخیز از منظر دیگری ارزیابی شده است: "مقامات ایرانی به شدت نگران انتشار این دیدگاه هستند که حزب رستاخیز درواقع گسترش برنامة دولت و تصمیمگیری آگاهانهای از انتخابات در جهت ممانعت از ایجاد یک سیستم ائتلاف محلی و جلوگیری از هرگونه اتحاد بین نامزدها در تهران برای حضور در این انتخابات است. مطبوعات دربارة این دیدگاه سکوت کردهاند. چرا که این مسئله بار دیگر به موضوع دخالت سابقهدار دولت در انتخابات و کوشش برای انتخاب نامزدهای مورد نظر خود دامن میزند."
ادامه دارد
* سندپژوه و پژوهشگر مسایل معاصر
نظر شما