۱۰ نفر
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۲
می‌توان غرب را غربال کرد و صرفاً خوبی‌هایش را گرفت؟

چگونگی مواجهه با غرب و تجدّدش، دست‌کم در یک‌صد سال اخیر، از مهم‌ترین مسائلِ ایرانیان بوده است. اوائل که درکی سطحی از تجدّد وجود داشت، بعضی از «غرب‌پذیریِ» کامل گفتند و برخی هم بر طبل «غرب‌ستیزی» کوفتند.

در این میان، کسانی هم سودای «غرب‌پالایی» و گزینش‌گری آن را در سر پروردند. انقلاب اسلامی، تبلور این راه سوم - در برابر کهنه‌پرستی و نوگرایی افراطی - بود و بنا داشت طرحی متفاوت در اندازد که نیکویی‌های قدیم و جدید را هم‌زمان داشته باشد.

ناگفته نماند که پهلوی هم به گونه‌ای دیگر، از این مسیر رفته بود و درصدد پالایش غرب و گزینش پاره‌هایی از تجدّد بود (در این باره می‌توانید «شاه نیویورک را دوست داشت؛ بدونِ نیویورک‌تایمز» را بخوانید)، که البته فرجام نوسازیِ ناموزون و نیاندیشیدۀ پهلوی، شد «انقلاب اسلامی ۱۳۵۷».
 یکی از بزرگان اندیشه که روزگاری مدافع نگاه گزینشی به تجدّد بود، اما در سال‌های اخیر در نقد رویکردِ سوم  بسیار گفته/نوشته، دکتر «رضا داوری اردکانی»، استاد بازنشستۀ گروه فلسفۀ دانشگاه تهران و رئیس کنونی فرهنگستان علوم است.

الف) «گزینش» محال و بیهوده است
چهرۀ ماندگار فلسفه در سرمقالۀ شمارۀ شصت‌وششم نشریۀ فرهنگستان علوم (مرداد ۱۳۹۶) با عنوان «تأملی در باب هوش و خِرد و نسبت‌شان با زمان» می‌نویسد جهان در حال توسعه (با معیار و مبنا قراردادنِ خودش)، تلقّی کم‌مایه‌ای از «تجدّد» دارد، و می‌اندیشد که:
اولاً، مدرنیته مجموعه‌ای از خوب‌ها و بدهاست، و
ثانیاً، می‌توان خوب‌هایش را برگزید و بدهایش را فرونهاد.

گرچه داوری تأکید دارد که «تاریخ را با گزینش نمی‌سازند»، اما اذعان دارد که با مطلقِ گزینش (امکانِ گزینش) نمی‌توان مخالفت کرد، و باید به «شرایط» آن اندیشید. گزینش از منظر او دستِ‌کم دو شرط دارد:
نخست، موقوف به وجود «خِرد تجدّد» (خردِ سازواری) است و
دوم، موکول به درکِ نسبت و ارتباط‌ اجزاء تجدّد با یکدیگر و با اصول آن است.

ظاهراً اکنون و اینجا، شروط بیان‌شده به اندازه‌ای دست‌نیافتنی هستند که داوری «گزینش» را سودایی خام، محال و بیهوده‌ توصیف می‌کند که در «عمل» محقّق نمی‌شود. از نظر او «چنین خیال خامی تنها سبب پریشانی فکر مردمان می‌شود، حجابِ بی‌خردی و ناتوانی می‌گردد، و برای بی‌عملی و بی‌فکری زمان می‌خرد و فرصت‌سوزی می‌کند».

داوری با فرض امکان «انتخاب»، در اجرای چنین پالایشی (غربال خوب‌ها از بدها) تردید دارد و می‌پرسد: «اگر این امکان بود چرا تاکنون به جای خوب‌ها در بسیاری موارد بدها را گزینش کرده‌اند یا خوب‌هایی را که گزینش کرده‌اند، خوب نمانده و بد شده است».

ب) تجدّد سفره، انبار یا فروشگاه نیست
داوری در نشستِ خرد و توسعه (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات/ ۲۴ مهر ۱۳۹۶) هم گفته بود: غرب و تجدّد ما را درگیر خودش کرده و تجدّد سفره‌ای نیست که بتوان از آن بخشی را انتخاب کرد. تجدّد در بهترین صورت نظمی است که علم، فرهنگ، سیاست و ... دارد و همه باید با هم هماهنگ عمل کنند.

به نظر این استاد فلسفه، «تاریخ تجدّد مجموعه‌ای از وسایل و کالاها و اشیاء پراکنده نیست» و ما در برابر کالاهای عرضه شده در بازاری نیستیم که هرچه می‌خواهیم برداریم و آن‌چه را که نیاز نداریم واگذاریم، بلکه با تاریخی مواجهیم که جریان دارد و در آن محدودیت‌ها و امکان‌هایی هست.

ج) پیامد تجدّدِ گزینشی
داوری در سرمقالۀ شصت‌وهشتمین نشریۀ فرهنگستان علوم  (اسفند ۱۳۹۷) رویکرد گزینشی به تجدّد را دردسرساز دانسته و می‌نویسد: وقتی شئون تجدّد، بی‌توجّه به جایگاه و پیوستگی‌های آن‌ها در جایی که نمی‌دانیم مناسب است یا نه، قرار گیرند، راه به تحقّق تجدّد نمی‌برند، خیلی زود دچار مشکل‌ و چه‌بسا مشکل‌زا می‌شوند. جامعه و کشوری که داشته‌ها و فرآورده‌های تجدّد را صرفاً به حُکمِ تقلید یا برای مصرف و نه به عنوان یک سیستم به هم پیوسته می‌گیرند، دچار مشکل‌هایی می‌شوند که نمی‌دانند آن مشکل‌ها از کجا و چرا آمده است.

چرا؟ داوری در سرمقالۀ شمارۀ شصت‌وچهارم نشریه فرهنگستان علوم (بهمن ۱۳۹۶) دربارۀ ترکیب اتّحادی (و انضمامی) جامعه توضیح داده است. از نظر او همۀ اجزاء و شئون جامعه در وحدت و نظم و در نسبت با یکدیگر تعیّن خاص می‌یابند (ترکیب اتّحادی).

خطا، از نظر این استاد فلسفه آن است که ترکیب جامعه «انضمامی» انگاشته و تصوّر شود که «هر یک از اجزاء، وجود مستقل دارند و می‌توان آن‌ها را از جای خود برداشت و به هر جای دیگر برد. غافل از این‌که چون این شئون از پشتیبانی باطن برخوردار نیست و عقل سازنده آن را راه نمی‌برد، [در نتیجه] ظاهری بیش نیست و ناقص و لنگ و ناتوان است. از این کنار هم گذاشتن، جز صورتی از تجدّد حاصل نمی‌شود که آن‌هم تجدّدمآبی پژمرده و بی‌روح است».

غرب؛ درهم و از یک‌کنار یا دست‌چین؟
داوری بر این باور است که «زندگی‌کردن میان دو جهان، مشکل بزرگ ما و معمای تاریخ معاصر است».  به نظر می‌رسد حاصل دو-زیستی و گزینش می‌شود، «دانشگاهِ آزادِ اسلامی»، «علوم انسانیِ اسلامی»، «آزاده نامداری» و از این دست پدیده‌های متناقض که در قوطی هیچ عطار یافت نمی‌شود.    

به هر حال، گرچه داوری «امکانِ گزینش» را به لحاظ منطقی و در عالم ذهن و استدلال و تصوّر، محال نمی‌داند، اما با توجه به «شرایط»، آن‌را در عمل و برای اکنون تاریخ ما سودایی خام می‌شمارد.

کد خبر 1260319

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =