۰ نفر
۹ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۵:۰۸

حسنی مبارک هیچ جا نمی رود. این پیام آخرین گفتگوی وی با مردمش بود. البته که همه از این میزان اعتماد به نفس شوکه شدند

دانیل برومبرگ *
حسنی مبارک هیچ جا نمی رود. این پیام آخرین گفتگوی وی با مردمش بود. البته که همه از این میزان اعتماد به نفس شوکه شدند. هر فکری می توانید در مورد آقای دیکتاتور بکنید اما حقیقت این است که وی قرار نیست قدرت را مانند بن علی واگذار کند و برود. هیچ دلیلی هم وجود ندارد که سخنان وی را باور نکنیم. مبارک خود را شهروند وفاداری می داند که برای برقراری ثبات اقتصادی و مدرن کردن همزمان کشورش بسیار زحمت کشیده است . وی معتقد است که نمی توان هم خدا را داشت و هم خرما را. اگر مصری ها امنیت، کار و مدرنیته می خواهند باید به محدود شدن دایره آزادی های اجتماعی و سیاسی تن دهند. وی تمام سه دهه گذشته را برای حمایت از این استراتژی سرمایه گذاری کرده است. مبارک مردی نیست که به این زودی کوتاه بیاید . این که صدای مصری ها به گوش ناشنوای مبارک نمی رسد یا اثر نمی کند هم برای وی قابل درک نیست .

 زمانی که حسنی مبارک وعده گفتگو و تغییر کابینه را می دهد بدان معناست که فضا را برای حضور برخی از اعضای اپوزیسیون در قدرت باز می کند .البته این فضا بعد از سرکوب های جدی به وجود خواهد امد . سابقه این حرکت ها به 1974 باز می گردد، زمانی که انور سادات سیاست درهای باز را رقم زد . هفت سال بعد در جریان تلاش های وی برای سرکوب ناراضیان، وی قربانی فعالیت مسلحانه مخالفان خود شد . مبازرانی که هنگام مرگ وی فریاد کشیدند : ما فرعون را کشتیم.

مردی که کنار دست انور سادات می نشست حسنی مبارک بود که بر مسند وی تکیه زد . وی وعده اصلاحات داد . اکنون سوال اینجاست که آیا حسنی مبارک می تواند وصله ای جدا بافته باشد. آیا وی می تواند بر خلاف جریانی حرکت کند که سی سال بر آن سوار بوده است؟ من شک دارم. آنچه که به آن اطمینان دارم این است که انچه در خیابان های مصر گذشت نشان دهنده تغییری شگرف در مصر امروز با دیروز بود . جوانانی که می توانند حرکتی خودجوش و آمیخته به خشم را به انقلابی دموکراتیک تبدیل کنند. این که انچه ما در خیابان های مصر شاهد ان هستیم حرکتی ناگهانی و خودجوش بود یا پروسه ای که از زیرزمین به سطح آمد چندان اهمیتی ندارد.یک مساله مشخص است و از اهمیت فوق العاده ای هم برخوردار است: خروش اجتماعی جوانان مصری را نمی توان انقلابی مذهبی یا ایدئولوژیک خواند.

در این حوزه من نمی توانم تئوری های اسلامی شکل گرفته پس از انقلاب تونس را در خصوص مصر نادیده بگیرم. حقیقت این است که نمی توان نقش اسلام گراها را نادیده گرفت اما انچه که ما امروز در مصر شاهد آن هستیم در حقیقت افزایش میل جوانان متعلق به طبقه میانه است برای پر کردن فاصله میان اسلام گراها و سکولارها یا لائیک ها. اگر اسلام گراها و دیگر جریان های غیر مذهبی در دنیای سیاست مصر هم بتواند کنار هم قرار بگیرند، در حقیقت به خلا وحدتی که دیکتاتورها از ان استفاده می کنند ، پایان می دهند . این دلیل کافی است تا اسلام گراها و دیگر جریان های سیاسی لائیک عقاید مذهبی خود را کنار برانند و حول محور دموکراسی خواهی و آزادی طلبی جمع شوند .
*مشاور ارشد مرکز صلح ایالات متحده و استادیار دانشگاه جورج تون

48

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 126737

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۷:۰۳ - ۱۳۸۹/۱۱/۰۹
    0 0
    حالا بزار حسنی مبارک بره البرادعی بیاد تا روزی هزار بار بگید کاش حسنی مبارک میموند
  • امین زنده به عشق احمدی دلاور IR ۱۸:۰۱ - ۱۳۸۹/۱۱/۰۹
    0 0
    دیکتاتور ها در آستانه سرنگونی: دیروز=شاهنشاه بی خودی الملک پهلوی امروز=بن علی فردا=مبارک.....ملک عبدالله