بیدلیل نیست که میگویند شاهنامه یک کتاب جامع و کامل درباره مسائل مختلف اقتصادی، مدیریتی، فرهنگی، اجتماعی و... است. در ادامه چگونگی حمایت دولتها از مردم را در شاهنامه میخوانید.
حمایت از کشاورزان در شاهنامه
کشاورزی یکی از مشاغل مهم در ساختار جامعه است و حمایتها از این قشر هم باید بیشتر باشد. در داستان بیژن و منیژه که در دوره پهلوانی میگذرد، گرازها به زمینهای کشاورزی و باغهای یک منطقه حمله میکنند و کیخسرو که نگران وارد آمدن خسارت به کشاورزهاست، برای نجات محصولات و از بین بردن آفتِ گرازها جایزهای از این قرار تعیین میکند: خوانی زرّین با گوهرهای بسیار، ده اسب گرانمایه با لگامهای زرین و... . علاوه بر این، از کشاورزان آسیبدیده هم که از شر گرازها به حاکم پناه آورده بودند، دلجویی و حمایت مالی میشود.
از دیگر حمایتهای حاکمان از این قشر میتوان به معافیت آنها از جنگیدن، اعطای وام به کشاورزان آسیبدیده از آفتها و تأمین امنیت جانی و مالی آنها در دورههای تاریخی شاهنامه اشاره کرد؛ مثلاً بهرام گور دستورهایی درباره پشتیبانی از طبقه کشاورز صادر میکند که از جمله کمک کردن به آنها برای مبارزه با آفات نباتی و کشت بهتر محصول است: «چو جایی بپوشد زمین را ملخ/ بَرَد سبزیِ کشتمندان به شَخ/ تو از گنج تاوانِ او باز ده/ به کشور ز فرموده آواز ده».
در فرمان انوشیروان به کاردارانش هم، تأکید بر حفظ حقوق طبقه کشاورز و حمایت همه جانبه از آنان را میبینیم؛ مثلاً این که فرمان داد در منطقهای که از ملخها آسیب دیده یا برف و سرما به کشتزاری خسارت زده است، همه از پرداخت مالیات معاف شوند.
حمایت از دام داران
دامداری هم در کنار کشاورزی یکی از مشاغل مهم در ساختار جوامعِ شاهنامه است که حمایت مالی حاکمان از آنها جالب توجه است. علت عمده این حمایتها این است که معمولاً شاهان و حاکمان خودشان هم گلههای بیشمار دام از جمله گوسفند، اسب، شتر و... دارند که برای همه اینها، نیاز به چوپانها و سربازانی است که از آنها نگهداری و محافظت کنند.
بنابراین، حمایت مالی از دام داران و چوپانان کاملا طبیعی است. مثلاً اهمیت گلههای اسب به حدی است که چوپانِ قیصرِ روم با درخواست گشتاسب که داوطلب چوپانی اسبهای شاه شده بود، مخالفت میکند: «بدو گفت نستاو زین در بگرد/ تو ایدر غریبی و بیپایمرد/ بیابان و دریا و اسپان یله/ به ناآشنا چون سپارم گله». این یعنی هر کسی را هم برای حفاظت از گلهها به کار نمیگرفتند و چوپانها در صورتی از حمایت همه جانبه مالی و معنوی برخوردار میشدند که قابل اعتماد هم باشند.
حمایت از دیگر صنایع
در شاهنامه بیشتر با شکل ابتدایی زندگی در جوامع مختلف روبه رو هستیم. بنابراین نباید انتظار داشته باشیم مشاغل صنعتی در رتبههای بالایی قرار داشته باشند. با این حال، بعضی از صنعتها مثل آهنگری نسبت به مشاغلی مانند نساجی، نجاری، کشتیسازی و... وضعیت بهتری دارند. فردوسی در داستان کاوه آهنگر، از بازارگاهی صحبت میکند که او در آنجا مشغول کار است و بعد از فریاد برآوردنِ کاوه، همه علیه ظلم ضحاک قیام میکنند؛ این یعنی از طرف حکومت، مکانی به آهنگران اختصاص یافته است تا در آنجا کار کنند و همین قدمِ مهمی در راه حمایت از این قشر است.
۲۴۱۲۴۱
نظر شما