این هفته، اتاق فکر ناویم مستقر در سانتاباربارای کالیفرنیا، گزارشی را منتشر کرد که امکان یکی از پرسر و صداترین طرحهای مهندسی جغرافیایی را بررسی کرده بود: پمپاژ ذرات ریز به لایههای بالایی اتمسفر جهت جلوگیری از ورود نور خورشید به زمین و در نتیجه آغاز فرایند جهانی سرمایش.
دیوید کیت از دانشگاه کالیاری در آلبرتای کانادا که به مدت دو دهه بر روی مهندسی جغرافیایی تحقیق نموده، در مورد گزارش اخیر میگوید: «این جدیترین گزارش فنی است که تا به حال منتشر شده است».
کیت یکی از نویسندگان این گزارش نیز بوده است، هدایت این پژوهش بر عهده استیو کانین؛ که اکنون یکی از دانشمندان ارشد وزارت انرژی ایالات متحده است؛ و جیسن بلکاستاک بوده است. آقای بلکاستاک در انستیتوی بین المللی تحلیل سیستمهای کاربردی در لاکزنبورگ استرالیا کار میکند.
این گزارش در کنار چیزهای دیگر، نتیجه میگیرد که پاشیدن ذرات معلق سولفاته (برای شبیهسازی تاثیرات خنک کنندگی یک انفجار عظیم آتشفشانی) به لحاظ فنی امکانپذیر است. ولی چالشهای سیاسی و اخلاقی که چنین اقدام بینالمللی با آن مواجه خواهد بود، کماکان ناشناخته است، کما این که تاثیرات جانبی این کار نیز مشخص نیست.
ولی گابریل هگرل از انستیتوی گرانت در ادینبورو و سوزان سالومون از مرکز ملی اقیانوس و اتمسفر ایالات متحده در بولدر کلرادو در مقالهای که روز 6 آگوست در نشریه ساینس منتشر شد، احتمال بروز این خطر را مطرح کردهاند که تاثیرات جانبی بالقوه این اقدام، میتواند شامل تغییرات برگشتناپذیر الگوهای بارشی باشد.
آنها فعالیت آتشفشانی سال 1991 / 1370 کوه پیناتوبو را در جزایر لوزون فیلیپین به عنوان شاهد ادعای خود مطرح میکنند، در آن زمان ذرات گوگرد به لایههای بالایی استراتوسفر پرتاب شدند و سبب کاهش شدید میزان بارش و جریان آب رودخانهها در سطح جهان شدند. فیلیپ دافی، از محققین مرکز کنترل آبوهوا در پالوآلتو کالیفرنیا نیز با این دو موافق است. وی میگوید: «طرحهای مهندسی جغرافیایی که برای مقابله با گرمایش جهانی و پدیده گلخانهای بهینه شدهاند، میتوانند منجر به تضعیف چرخه هیدرولوژی (گردش آب به صورت باران و جریان رودخانهها) و تغییرات شدید آبوهوایی منطقهای شود».
طرحهای عجیب و غریب
دافی و کیت هر دو در کنفرانس سالانه انجمن بومشناختی امریکا سخنرانی کردند. آنها هفته گذشته در همایشی شرکت کردند که هدف آن آشنا کردن بیشتر بومشناسان با این حوزه پژوهشی بود، حوزهای که تا کنون تحت سلطه کامل متخصصین آبوهوا، اتمسفر یا اقیانوس بوده و پژوهشهای انجام شده در آن نیز از این منظر بوده است.
طرحهای مهندسی جغرافیایی را بیشتر به خاطر ویژگیهای عجیب و غریب این طرحها میشناسند. طرح سولفات که در گزارش ناویم مورد بررسی قرار گرفت، نیز از این قاعده مستثنی نیست. اجرای این طرح نیاز به لولهها یا شلنگهای عظیمی دارد که این ذرات را یکنواخت در هوا پخش کنند. یک طرح دیگر پیشنهاد میکند که دهها هزار سایهبان بازتابنده نور خورشید در مدار قرار بگیرند تا جلوی ورود پرتوهای نور خورشید را به زمین بگیرند، یا طرح دیگری که میخواهد با روشهای غریبتری پهنههای وسیعی از اقیانوس را با ورقههای آهن بپوشاند و سبب تکثیر هر چه بیشتر پلانکتونها شود تا بدینوسیله دیاکسید کربن موجود در جو را جذب کند.
کیت اشاره میکند که هم عامه مردم و هم پژوهشگران، معمولا دو رویکرد اصلی را به مهندسی جغرافیایی با هم اشتباه میگیرند: مدیریت پرتوهای خورشیدی که کمک میکند تا نور ورودی به زمین را با استفاده از تکنیکهایی مانند چترها و یا مواد معلق در هوا کاهش دهیم؛ و مهندسی چرخه کربن که از تکنیکهایی مانند لقاح اقیانوس (تکثیر گسترده پلانکتون) استفاده میکند. مدیریت پرتوهای خورشیدی به نسبت ارزان و سریع است، ولی تاثیرات ناشناختهای بر سیستم آبوهوایی زمین خواهد داشت؛ در مقابل مهندسی چرخه کربن کند و گران است، «ولی کربن را از چرخه خارج میکند».
شروع آرام
کیت و دیگر نویسندگان گزارش ناویم چنین استدلال میکنند که پژوهش باید بر روی تاثیرات مهندسی جغرافیایی در مقیاس محدود شروع شود. او میگوید: «شما لازم نیست که این کار را از ابتدا در مقیاس گسترده انجام دهید». برای مثال گزارش توصیه میکند که، کارهای اولیه روی یافتن بهترین راه برای آوردن و پاشیدن مواد معلق گوگرد دار و آزمایش در تونل باد و انجام دیگر مدلسازیها برای تشخیص این که مواد معلق چگونه در لایه استراتوسفر پخش میشوند آغاز شود. این کار همچنین مشخص خواهد کرد که چه آزمایشهای بیرونی باید این کار ترتیب داده شود تا اعتبار این روش تصدیق شود، که شامل «بار گذاری مواد معلق در لایه استراتوسفر که برای چندین سال دوام بیاورد» هم میشود.
این گزارش هزینهای را که چنین تحقیقی در بر خواهد داشت مشخص نمیکند، همچنین نمیگوید که کدام کشور باید رهبری این اقدام را بر عهده بگیرد. بلکه فقط به توصیههایی جهت تشکیل نهادهای بینالمللی برای هماهنگی اقدامات در این زمینه و تعیین خطالراسها دارد.
در گزارش دیگری که به تازگی منتشر شد، مرکز عمومی کپنهاگ (یک گروه دانمارکی که توسط بیوورگ لامبرگ، نویسنده کتاب محیط شناس شکاک پایهگذاری شده) به هزینههای احتمالی طرحهای مهندسی جغرافیایی تاخته است. این گزارش خرج کردن سالانه 70 میلیون دلار در دهه آینده را روی تحقیقات مهندسی جغرافیایی، به خصوص روی مدیریت پرتوهای خورشیدی و بررسی تاثیرات جانبی آنها به چالش میکشد.
همزمان، انتظار میرود که انجمن سلطنتی انگلستان، گزارش کاملب را در مورد انتخابهای مهندسی جغرافیایی در ماه سپتامبر منتشر کند، و در این صورت اولین نهاد علمی معتبری خواهد بود که چنین میکند.
نیچر -ترجمه: مجید جویا
نظر شما