ماجرای خواندنی پایان 32 سال انتظار برای وصال / گفت‌وگو با مرد عاشقی که پای عشقش ماند

خراسان نوشت: «هزار بار در خواب دیدم که دارم ازدواج می‌کنم و مراسم عروسی‌ام در حال برگزار شدن است اما به محض این‌که بیدار می‌شدم، می‌دیدم که خبری از ازدواج نیست و همه این اتفاقات را در رویاهایم چال می‌کردم!»

 کیومرث تیموری با این مقدمه از سختی‌هایی می‌گوید که برای رسیدن به دختر مورد علاقه‌اش و ازدواج با او پشت سرگذاشته است. در روستای بره کلک کشماهور از توابع شهرستان کوهدشت استان لرستان، دختر و پسری که از سال ۶۸ به هم علاقه داشتند و اتفاقاتی سبب نرسیدن این دو نفر به هم و مانع ازدواج‌شان می شد، پس از گذشت ۳۲ سال بالاخره به هم رسیدند. ازدواج کیومرث تیموری و خانمش، چند روز پیش و در نیمه شعبان سال ۱۴۰۰ با وساطت ریش‌سفیدان و بزرگان روستا و منطقه و امام جماعت پر تلاش این روستا به سرانجام رسید تا یکی از عاشقانه‌ترین ازدواج‌های کشور اتفاق بیفتد. تیموری متولد سال 50 و خانمش متولد سال 56 است. او با نیسان کار می‌کند و پنج‌شنبه همین هفته، مراسم عروسی‌شان برگزار خواهد شد. به همین بهانه و در پرونده امروز زندگی‌سلام داستان پر پیچ و خم این ازدواج  را از زبان کیومرث تیموری خواهید خواند، روایتی که بعضی جاهایش غم و بعضی جاهایش، شادی وصف‌نشدنی را در دل‌تان خواهد انداخت.

18 سالگی به خواستگاری دختر عمه‌ام رفتم

تیموری درباره شروع این آشنایی و علاقه‌ای که بین او و دختر مورد علاقه‌اش شکل گرفته، می‌گوید: «5 یا 6 ساله بودم که در یک مهمانی فامیلی که پدر و مادربزرگ و پدر و مادر من و همسرم بودند، همه گفتند که ما دو نفر خیلی به درد هم می‌خوریم و باید با هم ازدواج کنیم. من و خانمم، پسردایی و دخترعمه هستیم. سال‌ها گذشت و ما هر روز بیشتر به هم علاقه‌مند می‌شدیم و قرار بود وقتی به سنی رسیدیم که توانایی ازدواج داشتیم این اتفاق مبارک بیفتد. در آن سال‌ها در حد روابط فامیلی، دختر عمه‌ام را در مهمانی‌ها و... می‌دیدم. روزها به سرعت گذشت و من تقریبا 17 یا 18 ساله بودم که با خانواده تصمیم گرفتیم به صورت رسمی برای مراسم خواستگاری به خانه عمه‌ام برویم و ازدواج کنیم. همان روزها بود که متاسفانه شوهر عمه‌ام فوت کرد. تا قبل از فوتش، چندباری به من گفت که هرچه زودتر به خواستگاری بیا و در دست دختر مورد علاقه‌ات حلقه کن تا راهی را که انتخاب کردی، گم نکنی و از این جور حرف‌ها اما سرنوشت، طور دیگری برای من رقم خورد.»

پدر و عمه‌ام 32 سال است حتی به هم سلام نکرده اند

این پسر عاشق که این روزها نزدیک جشن تولد 50 سالگی‌اش است، صحبت هایش را این‌طور ادامه می‌دهد: «بعد از فوت شوهرعمه‌ام، یک سال صبر کردیم و سپس با پدرم به خواستگاری دختر عمه‌ام رفتیم اما خانواده‌اش یعنی عمه و پسرعمه‌ام جواب منفی به ما دادند و گفتند که ما با این ازدواج مخالفیم. دختر عمه‌ام موافق بود اما یکی از برادرهایش، با این وصلت مخالفت کرد. چندبار با این برادرش دعوایم شد، حتی یک بار کارمان به پاسگاه کشید. به هر حال از سال 68 یعنی یک سال بعد از فوت شوهر عمه‌ام، تا همین یک ماه پیش هیچ ارتباطی بین این دو خانواده نبود. نه در هیچ مهمانی با آن‌ها شرکت کردیم و نه به خانه‌های یکدیگر رفت و آمد داشتیم. اگر اجازه بدهید، دلیل این مخالفت را نگویم اما پدر و عمه‌ام در این 32 سال حتی یک بار هم با یکدیگر سلام و علیک نکردند.»

ماجرای خواندنی پایان 32 سال انتظار برای وصال / گفت‌وگو با مرد عاشقی که پای عشقش ماند

گفتند یا برو   زندان یا از این عشق دست بکش

تیموری درباره این که آیا مطمئن بوده که در همه این سال‌ها، دل دختر عمه‌اش هم با او بوده یا نه، می‌گوید: «ما در روستا زندگی می‌کنیم و به ناچار پیش می‌آمد که من، دختر عمه‌ام را در کوچه و خیابان می‌دیدم. در همه این سال‌ها، او همیشه سرش را پایین می‌انداخت و از کنار من بدون گفتن هیچ کلمه یا نگاهی رد می‌شد. من از همین رفتارش متوجه می شدم به من علاقه‌مند است وگرنه به من اعتراض می‌کرد یا ... ولی هیچ‌گاه در این سال‌ها، برخورد بد و زشتی با من نداشت. یادم هست که سال 83، خانواده عمه‌ام از من شکایت کردند و من 35 شب در بازداشتگاه خوابیدم. آن‌ها شرط کردند که اگر از این ازدواج منصرف شوم، رضایت می‌دهند وگرنه باید به زندان بروم. گفتم من را به زندان بفرستید، چون می‌دانستم دل دختر عمه‌ام با من است، من باور دارم که دل به دل راه دارد بنابراین دست از این عشق نکشیدم.»

32 سال فقط خون دل خوردم

«32 سال است که چشمم به در خانه‌ام بود تا دختر عمه‌ام وارد این خانه شود»، تیموری با این مقدمه ادامه می‌دهد: «در این سال‌ها، بارها خواب می دیدم که داماد شده ام، با خانمم در حیاط خانه نشسته ایم و با هم حرف می‌زنیم. من مشغول آبیاری درخت‌های حیاط بودم و او از درخت‌های میوه حیاط برایم میوه می‌چید، چایی می‌خوردیم و... . اما به محض این که بیدار می‌شدم، می‌دیدم که همه‌اش خواب بوده است. آن‌قدر دوست داشتم که دوباره بخوابم اما نمی شد! حتی گاهی همین‌طور که نشسته بودم، در خیالم دختر عمه‌ام را می‌دیدم. شرایط خوبی نداشتم، 32 سال فقط خون دل خوردم. اعصابم گاهی خیلی خرد می شد، گریه می‌کردم. خیلی اوقات بود که از شب تا صبح یا هر وقت که تنها بودم، گریه می‌کردم و می‌گفتم که خدایا، چرا سرنوشت من این‌طور شده؟ اما همیشه یک روزنه امید در دلم روشن بود.»

نتوانستم به خواستگاری هیچ دختر دیگری بروم

نرسیدن به معشوق، چیزی است که به خصوص در زندگی‌های شهری امروزی اصلا چیز عجیب‌وغریبی نیست. مشاورها هم معمولا می‌گویند که با گذشت زمان و رعایت یک سری نکات، می‌توان با این اتفاق کنار آمد. از تیموری می پرسم که آیا در این سال‌ها، تصمیم نگرفته به خواستگاری دختر دیگری برود و این عشق را فراموش کند که می‌گوید: «پدر، مادر و برادرهایم در این سال‌ها بارها از من خواستند که این دختر را فراموش کنم و می‌گفتند که بیا به خواستگاری دخترهای دیگر روستا برویم اما من نمی‌توانستم به هیچ دختر دیگری فکر کنم. همه فکر و ذکرم در این همه سال، ازدواج با دختری بود که به معنای واقعی عاشقش بودم. هر گزینه‌ای را مطرح می‌کردند، گفتم نمی‌گیرم. گفتم نمی‌توانم بگیرم. این را هم بگویم که خانمم هم در این سال‌ها به هیچ خواستگاری اجازه نمی‌داد که به خانه‌شان برود.»

اسفند 99 دوباره به وصال امیدوار شدم

به تیموری می‌گویم که برگردیم به یک ماه پیش. روزی که روحانی روستا به او خبر داده که می‌خواهد برای چندمین بار، پیگیر حل مشکل‌اش شود. تیموری این‌طور توضیح می‌دهد: «سال 73، 78، 85، 87، 93، 95 و... بارها با ریش سفیدها و بزرگان روستا به خواستگاری دختر عمه‌ام رفتم تا آن‌ها واسطه شوند و این مشکل و دلخوری برطرف شود اما نمی شد. دست و پای عمه‌ام را هم بوسیدم اما مشکل حل نشد. تا این که اسفند سال 99، امام جماعت پر تلاش روستای‌مان حجت‌الاسلام مصطفی محمدی یک روز آمد پیش من و گفت که من می‌خواهم با توکل بر خدا، یک بار دیگر پیگیر حل مشکل تو شوم. گفتم که حاج آقا من شما را خیلی دوست دارم و نمی‌خواهم به شما بی‌احترامی کنم ولی شما فقط حرف می‌زنید و شما هم نمی‌توانید این مشکل را برطرف کنید. گفت تو در این ماه عزیز شعبان دعا کن، من تمام تلاشم را خواهم کرد و این ماجرا را درست می کنم. امشب به خانه آن‌ها می‌روم و فردا خبرش را به تو 

می دهم، منتظر باش. آن‌جا بود که دوباره به این وصال امیدوار شدم.»

شرط کردند برای ازدواج 300 میلیون نقد با نیسانم را بدهم

«آن شب خوابم نمی‌برد. ساعت نزدیک 12 بود که دیگر طاقت نیاوردم و به حاجی زنگ زدم». تیموری با این مقدمه ادامه می‌دهد: «حاج آقا به من گفت که ان شاءا... به زودی مشکل حل می‌شود. با برادرش صحبت کردم و یک شرط گذاشته، اگر آن را قبول کنی، خودم تا چند روز دیگر خطبه عقدتان را خواهم خواند. گفتم حاجی، شرط‌شان هرچه هست، قبول است. اصلا یادم رفت بپرسم که شرط‌شان چیست. تلفن را قطع کردم و تا خود صبح گریه می‌کردم و در حیاط خانه قدم می‌زدم. فقط می‌گفتم خدایا شکرت، خدایا شکرت. در این سال‌ها خیلی از ریش سفیدها و بزرگان روستای‌مان واسطه شدند تا این مشکل حل شود اما هر بار به هم می‌خورد و سرانجامی نداشت ولی این‌بار به دلم افتاده بود که ماجرا، سرانجام دیگری خواهد داشت. صبح که شد، یک نفر زنگ در خانه را زد. رفتم دم در و دیدم که حاج آقای محمدی است. بعد از سلام، گفت که شرط را آماده کردی؟ یکهو به خودم آمدم. خندیدم و گفتم که حاج آقا شرط هرچه هست، قبول است. 32 سال برای این روز صبر کردم، الان از جانم که بالاتر نیست، شرط قبول است. حاج آقا گفت که شرط برادرش این است که 300 میلیون پول نقد را بگذارم عقب نیسان و با کلید نیسان، تقدیم خانواده‌شان کنم. گفتم چشم، قبول است حاجی، من هم 300 میلیون را می‌دهم و هم نیسانم را که با آن کار می‌کنم.»

عمه‌ام پول و کلید نیسان را بخشید به خودم

چهار یا پنج روز طول می‌کشد تا تیموری 300 میلیون پول نقد را آماده کند. بعدش هم می رود جلوی در خانه عمه‌اش. خودش در این باره می‌گوید: «گفتم که در این سال‌ها، پیرمردها و بزرگان زیادی از روستا برای این وصلت واسطه شدند، حداقل هشت یا 9 موردش الان در ذهنم است. همه آن ها به جز یک نفر، فوت کرده‌اند. چند روز پیش با همین فرد، کدخدا و حاج آقا رفتیم در خانه‌شان تا کلید نیسان و 300 میلیون پول نقد را به آن‌ها بدهیم. وقتی رسیدم آن‌جا، عمه و پسردایی ام آمدند جلوی در. این فرد ریش‌سفید به پسر دایی‌ام گفت که خیلی‌ها آمدند این‌جا تا این دختر و پسر به هم برسند اما الان همه‌شان از دنیا رفته‌اند، من هم سه روز، 10 روز یا چند ماه دیگر از دنیا خواهم رفت، این دو نفر را به هم برسان و... . بعد من کلید و کارت ماشین را با احترام به آن‌ها دادم که عمه‌ام گفت پول و ماشین را به خودت بخشیدیم. امیدوارم خوشبخت شوید.»

خانمم بعد از عقد برای اولین بار به من گفت که دوستت دارم

مراسم عقد این دختر و پسر چند روز پیش برگزار شد و خبرش در شبکه‌های اجتماعی هم مورد توجه قرار گرفت. تیموری درباره حس و حالش در روز عقد و بعد از شنیدن جواب بله همسرش می‌گوید: «نمی‌دانم چطور این احساسم را توصیف کنم. الان 50 ساله هستم و شاید از نظر شما پیر محسوب شوم اما وقتی چند روز پیش، دختر عمه‌ام بله را گفت، احساس کردم که همه دنیا را به من دادند و 18 ساله شدم! خانمم بعد از عقدمان و زمانی که جواب مثبت را به من داد، برای اولین بار به من گفت که در همه این سال‌ها خیلی دوستت داشتم و دارم و اگر لازم بود، حاضر بودم سال‌های بیشتری هم برای رسیدن به تو صبر کنم. بعد هم گفت حالا که همه جوانی‌ات را مثل من پای این عشق گذاشتی، باید حواست باشد که واقعا دوستم داشته باشی و با من صادق باشی تا خوشبخت شویم، من هم با تمام وجود از تو و تصمیم‌هایت حمایت می‌کنم.»

پنج‌شنبه با اسب و دهل می‌روم دم خانه همسرم!

تیموری درباره آداب‌ورسوم‌ مردم روستای بره کلک کشماهور از توابع شهرستان کوهدشت برای ازدواج هم می‌گوید: «روز پنج‌شنبه مراسم عروسی‌مان شروع خواهد شد و تا جمعه شب طول خواهد کشید. حداقل باید برای دو هزار نفر غذای عروسی تهیه کنم چون خیلی از آشنایان قدیمی هم از این وصلت خبردار شده اند و می‌خواهند در مراسم عروسی‌ام شرکت کنند. طبق رسم روستای‌مان، می‌خواهم با اسب و ساز و دهل بروم در خانه عمه‌ام تا دختر عمه‌ام را بیاورم خانه خودم. بگذارید این را هم بگویم که خانواده همسرم گذشت کردند اما خیلی دیر. شنیدن 32 ساله صبر برای رسیدن به معشوق، شاید راحت باشد اما من روزهای بسیار سختی را گذراندم. بگذریم، دیگر نمی‌خواهم به آن روزها فکر کنم. همچنین در این چند وقت، خانواده دو طرف 180 درجه تغییر کردند. الان همه با هم رفت‌وآمد داریم، خوب‌وخوش هستیم و دیگر هیچ مشکلی نداریم.»

از امروز فقط می‌خواهم در کنار عشقم زندگی کنم

او درباره برنامه‌اش برای آینده می‌گوید: «در این سال‌ها، خیلی زیاد به این فکر کردم که بعد از ازدواج با دختر عمه‌ام چه کارهایی بکنم و چه برنامه‌هایی برای زندگی‌ام بریزم اما الان، راستش را بخواهید شوکه‌ام. الان فقط می‌خواهم زندگی کنم و طعم خوشبختی را بچشم. خیلی دیر شده اما هدفم فقط زندگی کردن در کنار کسی است که عاشق‌اش هستم. همین.»

به بچه‌ها نگویید که عقد شما را در آسمان بسته اند 

تیموری در پایان صحبت‌هایش، سخنی هم با والدین دارد و می‌گوید: «حرف آخرم یک خواهش از همه پدر و مادرهاست. از این افراد خواهش می‌کنم، التماس می‌کنم که به بچه‌ها نگویید که این دختر مال این پسر است و عقد شما را در آسمان 

بسته اند. این حرف از کودکی در مغز این پسر می‌رود و دیگر هیچ وقت درنمی‌آید. این اشتباه است، شاید شرایطی پیش آمد که امکان ازدواج این دختر و پسر فراهم نشد اما این فکر از ذهن‌شان بیرون نمی‌رود. اگر پدربزرگ و مادربزرگم، پدر و مادرم این کار را با من نمی‌کردند، قطعا سرنوشت دیگری داشتم. وقتی در 5 یا 6 سالگی‌ام گفتند که شما را باید برای هم نامزد کنیم، در ذهنم ماند. الان من به خاطر یک حرف آن‌ها که شاید از نظرشان مهم هم نبوده، پیر شدم و در 50 سالگی ازدواج کردم! 32 سال است که دارم تلاش می‌کنم تا این حرف و عشق را از مغز و دلم بیرون کنم اما موفق نشدم. چون چوب این حرف را خوردم، این اسم گذاشتن را درست نمی‌دانم. بگذاریم بچه‌ها بزرگ شوند، بعد خودشان تصمیم بگیرند.»

۲۳۲۳

کد خبر 1501847

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 158
  • نظرات در صف انتشار: 2
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سید صمد IR ۰۸:۲۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    45 33
    قراره به 2000 نفر شام و نهار بده؟! پس کرونا چطور میشه؟
  • IR ۰۹:۰۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    80 6
    آرزوي خوشبختي برايتان داريم
  • IR ۰۹:۲۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    98 9
    بهترین ها را برای این دو عزیز خواستارم
  • IR ۱۰:۵۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    53 11
    پیوندتان مبارک . اما برگزاری مراسم در شرایط کرونا خطرناکه /
  • IR ۱۱:۰۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    63 11
    اگر آنقدر که این آقا در عشق به مخلوق سپری کرده، من بدبخت، محبت الله را در دل نگه می داشتم، وضع باطنم این نبود.
  • توحید محمودزاده(آ.غ/خوی) IR ۱۵:۲۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    60 8
    ان شاءالله عاقبت بخیر باشند ولی متاسفانه جوانیشان را فدای لج و لج بازیشان کرده اند (جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را/ نجستم زندگانی را که گم کردم جوانی را)
  • حسن IR ۱۶:۱۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    70 6
    آقای تیموری ضمن تبریک و آرزوی خوشبختی برا شما . حسابی از داستان زندگیتون گریه ام گرفت. دقیقا همچین مشکلی را نیز من دارم که هنوز به سر انجام نرسیده. انشااله که همه به عشق واقعی شان برسند.
  • IR ۱۶:۱۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    73 6
    حالا مادر و برادر دختر چطور میتونن سربالا بگیرن و عمر به باد رفته این دوتا رو ببینن..بهترین سالهای عمرشون روگرفتن
  • ناشناس IR ۱۶:۲۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    70 7
    خدا همچین عمه ای رو نابود کنه که باعث شده این بیچاره این همه سختی بکشن،خیلی گناه داشتن واقعا غم انگیز بود
  • IR ۱۶:۵۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    61 4
    ان شاءالله به جبران تمام این سالهای انتظار ،سالهایی پر از شیرینی و خوشبختی رو در کنار هم بگذرونین و هر روز عشقتون عمیق تر بشه و هرگز دچار روزمرگی نشه....
  • NL ۱۶:۵۴ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    39 10
    مبارک هم باشین خیلی جالب بود
  • IR ۱۷:۰۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    42 10
    ارزوی خوشبختی برایتان از خداوند مهربان خواستارم واز روحانی روستایتان ممنونیم که حق روحانیت رو ادا کرد
  • فاطمه IR ۱۷:۰۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    22 10
    بسیار زیبا الهی خوشبخت بشن ولی 2000تا مهمان تو شرایط سخت کرونا؟
  • بهاره IR ۱۷:۲۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    38 27
    الهی که اون کسی که نذاشت این دو نفر زودتر به هم برسن یک دردی بگیرن که به اندازه ۳۲ سال نمیرن و فقط زجر بکشن
  • دادار IR ۱۷:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    44 18
    لعنت بر ان عمه باید جوابگو باشد
  • IR ۱۷:۴۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    50 11
    بمیرم مثل خودم. ولی اینقدر خانواده ی عمه ام، ا زخودشان وپسرشان راضی بودند که باحرف هایشان نیش می زدند. من هم یک بار وقتی پسر عمه ام درباره ی یکی از خواستگاریم گفته بود پسر خوبی است برای همیشه این عشق را خاک کردم روز عقدش من باردار بودم، چه قدر به حال زار خودم گریه کردم. خدایا عاشقانه دوستش داشتم ولی از روزی که با همسرم ازدواج کردم برای همیشه، عشقش برایم برادرگونه بود ولی هیچگاه عمه ودخترش را نمیبخشم.
  • دینا IR ۱۷:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    48 7
    کاش همه ی عشق ها. اینجور. صادقانه بود. ❤️ عشق پاک یعنی این. اما. بعضیا. عشق رو. با. بازی کردن اشتباه گرفتن
  • IR ۱۷:۴۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    42 11
    واقعا چه عشقی .اشکم در اومد بخدا ..انشاالله که در کنار هم خوشبخت بشن
  • IR ۱۷:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    25 10
    مبارک ولی تو این دوره زمونه بعید
  • بنده ی خدا IR ۱۷:۵۴ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    34 4
    آخی...عزیزای دلم... واقعا اشکم دراومد براشون ان شاالله خوشبخت بشن
  • IR ۱۷:۵۴ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    28 5
    جالب بود ان شاءالله خوشبخت بشن
  • IR ۱۸:۰۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    24 3
    انشاالله خوشبخت بشین..عشق مقدسه وپاک چیزی که خیلی کم حرمت عشق میدونن بش احترام میزارن
  • علی،باز IR ۱۸:۰۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    17 5
    همه راخواندم ونوشتم که مردی ومردبمان که مردان بهترین بنده خاص خدا ،همسرت را بستاید که او هم توبود،
  • ۱۲۳ IR ۱۸:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    13 11
    مگه داریم مگه میشه!؟!؟!؟...
  • یه بنده خدا IR ۱۸:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    23 6
    خوش به حالشون.والا ماها همین عشق هم نداریم و تو تنهایی خودمون عمرمون داره تموم میشه
  • IR ۱۸:۵۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    22 8
    خووووووش به حالتون مارو هم دعا کنید تا بهم برسیم
  • فا IR ۱۹:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    20 9
    واای خدا عزیزم عاشق توی بقیه اداتو در میارن یادبگیرن جوونای الان
  • نازگل IR ۱۹:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    17 6
    این شاالله به پای هم پیر شوید احسنت بر این همه عشق و وفا
  • D IR ۱۹:۰۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    14 6
    خوشبخت باشن انشالله و‌در تمام مراحل زندگی موفق باشن الهی
  • IR ۱۹:۱۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    20 3
    خوش بحالت رسیدی به عشقت،،،،ما که،،،،،
  • IR ۱۹:۲۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    13 4
    وایییییییی چه داستان رمانتیکی ایشالله که خوشبخت بشین خیلی خوشحال شدم از این که نتیجه ۳۲ سال صبرتون رو گرفتین ❤❤
  • مهتاب IR ۲۰:۲۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    13 5
    براتون آرزوی خوشبختی میکنم، خوش بحالتون واقعااا
  • پیمان IR ۲۰:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    20 5
    خوشبخت بشین انشاالله من خونم ایلامه بچه خرم آبادم هرچند دفعه رد میشم از کوهدشت اگه میدونستم خودمم وساطت میکردم خخخخخ
  • علی IR ۲۰:۳۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    18 6
    ایشالله روز خوش نبینه هرکی باعث شد این دوتا بهم نرسن
  • IR ۲۰:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    12 5
    امید وارم خوشبخت شوید
  • هاشم IR ۲۰:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    7 32
    اگه من جای تو بودم تو این ۳۲ سال ۳ میلیون‌ دختر جور میکردم
  • سمی IR ۲۰:۵۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    10 7
    دردت به جون داوود
  • IR ۲۰:۵۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    13 4
    تبریک میگم الهی خوشبخت بشین
  • جلیل IR ۲۱:۲۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    17 4
    چاهش خشک شده ولی ایول به صبرشون
  • IR ۲۱:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    17 3
    ایشالله خوشبخت شوید ... آنقدر که دردفراق این سالها در خوشبختیتان گم‌شود..‌.
  • دلوین IR ۲۱:۴۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    18 4
    وای چقدر گریه کردم ، الهی خوشبخت بشین... منم بعد از ده سال به عشقم رسیدم زندگی با عشق و دوست داشتن ی چیز دیگس⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩
  • مریم IR ۲۱:۴۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    13 2
    خوشبخت بشین
  • فاطم IR ۲۲:۰۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    17 2
    ازصمیم قلب واسشون ارزوی خوشبختی میکنم عاقبت بخیر بشن انشاالله ،،،ممنون ازشما که خبر به،این قشنگی گذاشتین
  • IR ۲۲:۳۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    11 3
    وای خدا چه رمانتیک
  • US ۲۳:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    11 7
    بابا تو دیگه کی هستی
  • IR ۲۳:۲۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    13 31
    برو بابا شکم گرسنه عشق حالیش نیست
  • GB ۲۳:۲۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    12 4
    آرزوی خوشبختی برای شما دارم خوشبخت بشوید اشالله ای کاش میشد من هم از قزوین در عروسی شما شرکت می کردم کورنا را جدی بگیرید دقت کنید
  • IR ۲۳:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    29 1
    چه عمه بی شعوری مگه دنیا چند روز هست که انقدر دختر و برادر زاده ات رو عذاب دادی خاک بر سرش حالا خوبهدبگو مرگ دست از کارش برداشت هر چند ۳۲ سال از بهترین سالهای زندگی دختر و برادرزاده اش رو با خودخواهی نابود کرد آخه انسان هم انقدر کینه ای و نفهم اسفل السفالین نمونه این نوع زن ها هستن
  • GB ۲۳:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    8 14
    دو هموطن پاک عزیزم خوشبخت بشوید اشالله ای کاش می شد من هم از قزوین در عروسی شما شرکت می کردم کرونا را جدی بگیرید دقت کنید
  • GB ۲۳:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    12 7
    دو هموطن پاک عزیزم خوشبخت بشوید اشالله ای کاش می شد من هم از قزوین در عروسی شما شرکت می کردم کرونا را جدی بگیرید دقت کنید
  • حسین GB ۲۳:۳۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
    25 5
    فرهاد ادای اینو در می آورد. خاک تو سر ادماایی که سال همسرشوون در نیومده به فکر بعدین. واقعااا شخصیت خوبی دارن
  • باران IR ۰۰:۰۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    15 5
    ان شاءالله ک خوشبخت بشید
  • IR ۰۰:۰۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    11 3
    خوشبخت باشید
  • IR ۰۰:۰۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    23 4
    خیلی ظالم بودید٠ الان میخاستن جشن بچه هاشون باشه
  • محمد IR ۰۰:۱۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    12 3
    الهی که به پای هم پیر شوید خوشبخت بشید همین که به عشقت رسیدی خیلی حرفه،این سالها که گذشته بهترین سالهای عمرتون بوده والبته شیرترین،الهی که عشقتون رنگ نبازه
  • ایرانی IR ۰۰:۲۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    10 3
    انشالله خوشبخت شوند متاسفم 32سال تاخیر راین امرخیرافتاد آمرزیده نمی‌شود هرآنکه مانع ازدواج دوجوان شود ذیل تاراس
  • فاطمه زهرا خان زاده IR ۰۰:۲۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    31 11
    از این عشقا کمه یامیشه گفت از این مردا کمه این مردایی که من میبینم ابرو بر میدارن و مو رنگ میکنن و دامن میپوشن مرد نیست و میان مارو مسخره میکنن و به ما میگن خفاش ما به همین چادرامون مینازیم به بقیه دخترا هم کاری نداریم که لختن یا..... ۱۸سال بیشتر ندارم و خدا بهم عقل داده حجاب داشته باشم و با همین حجابم زیباترم شما مردا خودتونو اصلاح کنینکه دنیا به قع قرا کشیده نشه با تشکر فاطمه زهرا
  • رصاسیروسی IR ۰۰:۳۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    12 4
    مبارک باشندوسالم تندرست وخوشبخت اشاالله
  • IR ۰۰:۳۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    14 5
    یا خداااااای محّمد... خوشبخت بشین الهی... خیلی حس خوبی پیدا کردم با خوندن این عشق۳۲ ساله... چ سخت،،،، چ جانفرسا....
  • ماهان IR ۰۰:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    3 29
    واقعا خبرهای بهتری نیست ک این چرندیات تاریخ گذشته رو میذارین
  • IR ۰۰:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    6 13
    بساز مبارکه .امیدواریم زندگی خوبی داشته باشند .
  • سرور IR ۰۰:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    13 2
    انشالله خوشبخت بشن.ولی اون بزرگترها باید خجالت بکشن.چقدربیشعوربودن.اینا همون موقع ازدواج میکردن الان نوه داشتن.چقدرعمراینها رو حروم کردند.خودخواهی هم حدی داره خجالت اوره.بیشعوری هم حدی داره .داستانو خوندم خیلی عصبانی شدم.واقعا که .
  • IR ۰۰:۴۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    5 3
    احسنت
  • سام IR ۰۰:۵۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    2 23
    ازشما ممنونم که کادر نظرات گذاشتنی از کادر نظر خواهی شما استفاده میکنم.درمورد وزارت خارجه آلمان که گفته ایران زود به تعهدات فرجامی برگردد.جوابشو اینطوری میدم آلمانی گونیه ی بی همه چیز شما برو به فکرو کون دادنت باش .وگرنه با کیر مصنوعی میگزاریم بهت تا از حلقت بیرون بیاد.دیگه دکترها هم نتونن مداوات کنند
  • گمونم یه عاشق IR ۰۰:۵۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    23 5
    آخی ... یعنی میشه یه روزی منم بش برسم...خدا مصلحت میدونه ... منم خیلی دوسش دارم ...خیلی ...یعنی اونم دوسم داره ...اره خدا جون ¿!
  • IR ۰۰:۵۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    12 12
    عجب احمقی بوده
  • IR ۰۱:۰۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    5 4
    خیلی جالب بودواقعن خیلی سختی کشیدن عشقتون پایدار
  • امرالله IR ۰۱:۲۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    9 18
    من ریدم تواین عشق عاشقی
  • گمنام IR ۰۱:۳۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    6 6
    خدا از عمه ات و پسرش نگذره که ۳۲سال مانع ازدواج شما شدند
  • بتول رامه IR ۰۱:۳۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    9 5
    قشنگی عشق که میگن همینه درسته خیلی سخته و ناراحت کننده انشالله خوشبخت بشید و از زندگی تون نهایت لذت رو ببرید و بجای همه ی فرصت‌های از دست رفته روزهای قشنگ و شادی داشته باشید همه برای خوشبختیتون دعا می کنند
  • IR ۰۱:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    4 3
    مبارکه...خوشبحال شما..ان شالله خوشبخت بشین....سرنوشت بد نوشت........
  • سمانه IR ۰۱:۵۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    4 3
    سلام به همگی عیدتون مبارک
  • IR ۰۱:۵۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    5 3
    مبارررررک باشه بسیار عالی
  • محمد IR ۰۱:۵۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    37 5
    آقا داماد متولد ۵۰ و عروس متولد ۵۶ هستن. اولش داماد نوشته وقتی ۵ یا ۶ سالم بود توی مهمونی فامیلی همه گفتند شما به درد هم میخورید. اخه آقای داماد وقتی شما تو اون سن بودید عروس خانم هنوز به دنیا نیامده بود که.
    • بهاره IR ۱۱:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۱/۲۰
      1 0
      حالا شما از این بنده خدا غلط املایی نگیر. شاید منظورش این بوده که وقتی ۸-۹ سالش بوده، این حرفو شنیده و توی ذهنش مونده.
  • محمد IR ۰۱:۵۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    5 9
    خوب
  • IR ۰۲:۲۴ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    3 3
    ان شاالله خوشبخت وسعادتمند باشید.
  • ناشناس IR ۰۳:۰۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    3 3
    بارک الله، مبارکه، خوشبخت بشید، عشقتون پایدار، ما هم خوشحال شدیم
  • صدف IR ۰۳:۱۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    7 4
    اخی چه عاشقانه ایشالا خوشبخت بشی کنار همسرت اقای تیموری،خیلی غم انگیز بود واقعا سخته ،امان از دست بعضی از خانواده ها که با بی فکری هایشان زندگی دونفر را خراب میکنن
  • نادر IR ۰۳:۲۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    5 6
    ایول به شما به همه لرهای عزیز پرچمت بالاست آقای تیموری حالشو ببر
  • خوشبخت بشید IR ۰۳:۳۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    9 3
    کاش خدا از این عشقا نصیب همه کنه ولی خیلی ندرت پیدا میشه یکم که میان خسته میشن پا پس میکشن همچین ادم کم پیدا میشه ۳۲ سال به پا عشقش بمونه الان که زندگیا شده دادگاه وپاسگاه الکی الکی جدا میشن
  • IR ۰۳:۳۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    8 2
    عجب!چه صبری داشته
  • IR ۰۴:۰۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    5 5
    مبارک باشدداداش ارزوی خوشبختی برای هردوزوج عزیزرادارم
  • DE ۰۴:۱۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    14 4
    عشق خیلی قشنگ منم با عشقم ازدواج کردم متولد۵۱ وخودم ۶۸ تفاوت سنی زیاد داره بامن اما خیلی دوستش دارم خیلی فهمیده واینکه نزدیک ۱سال خونه دارم هرروزبیشتردوست داریم هم وتمام دیوارهای خونه ازعشقمون هروقت میام یاتوآشپزخونه یاتواتاق خواب میبینم عشقم ازدوست داشتنش رودرودیوارنوشته یابابرگه چسبونده #اصلاهم توخونه به اسم صدانمیزنیم هم واون میگه عشقم منم میگم زندگی حتی بیرونم میرم همین اسمش عشق اگه واقعی باش قشنگ بدون عشق زندگی زشت
  • IR ۰۴:۲۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    10 4
    انشالله که خوشبخت بشن بعضی خانواده ها واقعا بیشعورهستن عمروجوانیشون هدر رفت وقتی پیر شدن رضایت دادن به نظرم هیچ وقت نباید باعث بانیشو ببخشن .چون دیگه ارزش نداره .
  • IR ۰۴:۲۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    9 3
    عالی بود،پیوندشان مبارک،وکلام آخرش کاملا درسته
  • IR ۰۵:۰۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    5 7
    به پشم مملی
  • کیومرث IR ۰۵:۲۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    7 2
    تو تمام دنیا هیچ کس به اندازه من هزاران بار بخاطر عشق جان نداد. عشق آنست حال کسی خوب باشد. من چهارده سال افسردگی و ناراحتی. فقط بخاطر اینکه از اونا نبودم مخالف من بودن .گرچه هزار بار مردن در برابر ارزشها کم هست. اما کاش ارزش عشق رو با بی مهری نمیدادن. اصلان کسی تو فشار عاطفی باشع خدا هم راضی نیست. و برکت به زندگی مانع تراش نمیده ؟!!!!! نمیدونستم من خانم اختلاف زیادی داریم ..فقط گریه کردم. و زجر کشیدم. و بین ی لشگر و هزاران آدم هزاران تحقیر توهین. .کاش قدرشناس هدیه آسمانی (عشق) بهتره ازاین میبودیم .مخالفت با ازدواج چه معنی داره :!
  • IR ۰۵:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    4 4
    خوشبخت بشید ان شاالله
  • IR ۰۵:۳۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    11 19
    دو تا آدم احمق به تمام معنا
  • لیلا کاظمی IR ۰۶:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    8 3
    مبارک باشه . خوش باشید . چه با وفا
  • IR ۰۶:۲۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    11 3
    خوشبخت باشید ،،،،،،،،،،من.نمی دونم بردار های این دختر اون دنیا ج جواب ی دارن دو هزار نفر ناهار تو کرونا
  • احسان FR ۰۶:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    5 5
    چه عشق پاکی دارن واقعا تواین روزها ازین عشق های پاک خیلی کم پیدا میشه مطالب زیبایی بود درود برشما
  • ..... IR ۰۶:۵۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    7 4
    بابا تو دیگه کی هستی دست مجنونو از پشت بستی
  • IR ۰۷:۰۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    6 17
    برو بابا این مرد دیوانه است نه عاشق.
  • بدوی اهواز IR ۰۷:۱۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    10 3
    همیشه خانواده های متعصب مشکل افرین بودند،،بهرحال ان شاالله صدسال زنده باشیدسالم وخوشبخت
  • حوا IR ۰۷:۱۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    2 4
    عززززییییییززززژم
  • IR ۰۷:۲۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    5 4
    مبارک باشه من از راه دور دست وپا شمارا میبوسم چون عشقی قدیمی فراموش شده وهم شده مجازی بدردبخور درود به شرفتون
  • IR ۰۷:۲۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    2 2
    ننوشتید عدم موافقت عمه خانم چی بوده و اختلاف برسر چی بوده ارثیه بد کشور داماد و...
  • قشقایی IR ۰۷:۴۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    4 3
    درود به مرام‌و غیرت دخترعمه و پسردایی و لعنت بر خانواده ی دخترعمه که واقعا نفهم بودند.
  • Aa IR ۰۷:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    5 9
    انصافا عقل نداری .....
  • عباس IR ۰۷:۵۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    3 3
    امیدوارم خوشبخت بشن ،مطالب بسیارجالبی آقاداماد مطرح کردند امیدوارم سرمشق دیگر پدرومادرها بشه وباعث ناراحتی بچه هاشون نشن البته این رسم ورسوم ها درروستاها بعضا متداول هست الانه هم خیلی کم شده .مبارکشون باشه
  • IR ۰۸:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    6 11
    بنظر من کوستل ترین آدم دنیا تو هستی حیف نیست جوانی عزیزمو بخاطر ی دختر تباه کنم
  • هیدا IR ۰۸:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    3 5
    مبارکتون باشه، تبریک تبریک مبارک باشه مبارک مبارک و باز هم مبارک هزار بار مبارک موفق باشید
  • IR ۰۸:۱۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    4 1
    چقدر خانواده بی رحمی داشتن که رضایت نمیدادن بدبخت وپیرش کردن
  • sara IR ۰۸:۱۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    11 3
    باسلام و ارزوی خوشبختی برای این دوزوج گرامی.این عشق قابل تحسین است.. امااقای تیموری نبایداینگونه بگوید که من چوب این حرف راخوردم ادم حس میکند پشیمان شده و اگه اینحرف ازبچگی به اوزده نمیشد باشخص دیگری ازدواج میکرد،ایشان باید میگفت خیلی خوشحالم ک این اتفاق افتادو خوشحالم که سالهاست منتظر همچین روزی بوده ام.حرفای اخرش ب ادم حس پشیمانی میدهد... باتشکر
  • مهران تراختورچی IR ۰۸:۱۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    7 5
    کاش بخاطر لجبازی الکی زندگی این دو مرغ عشق را تباه نمیکردن ، اشک در چشمانم سرازیر شد . اون موقع اگه با ازدواج شان موافقت میشد این بیچاره ها الان نوه داشتن . 😢😢😢😢 . برایشان آرزوی خوشبختی دارم . امیدوارم جوانان وطنم مثل آقای تیموری عزیز پای عشق هاشون وایستن و هر روز یه عشق عوض نکنن .
  • IR ۰۸:۱۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    3 4
    شبیه قصه ها
  • هم استانی IR ۰۸:۲۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    12 2
    خدا رو شکر که ایشون به عشق دیرینه ی خودش رسیده ولی جای تاسف داره برای برادر عروس خانم که سنت رسول الله رو با تجارت اشتباه گرفته. واقعا کار درستی نکردن که پای پول رو به میان آوردن. ای کاش این عادت های غلط از میان برداشته بشه. سخنی دارم با برادر عروس اونم اینکه دوست عزیز اگه خودت بودی به خواستگاری میرفتی آیا حاضر بودی همچین رفتاری باهات بشه؟
  • IR ۰۸:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    2 3
    یعنی الان به زور ازدواج کرده ؟
  • گیلدا IR ۰۸:۴۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    4 5
    خوشبخت باشین.چ شاعرانه بود.واقعا بزرگترها بعضی وقتا با کاراشون آدمو دیوونه میکنن
  • فریبا IR ۰۸:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    5 7
    آخی الهی بقیه عمرتان را ب شادی در کنار هم باشید. کمیت مهم نیست زندگی باید کیفیت داشته باشد گرچه حق میدهم ک سخت گذشته.خدا عمر طولانی و خوشی فراوان ب شما بدهد. من واقعا متاثر شدم. خیلی
  • IR ۰۸:۴۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    3 2
    چه بازی‌هایی که بازندگی همدیگه نمیکنیم
  • IR ۰۸:۵۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    6 2
    سلام خیلی خوشحالم که دوفردی که واقعاقصدزندگی داشتندوهمدیگررادوست داشتندبهم رسیدند.ولی من خیلی دلم می خواست خانواده ی دخترراببینم وروبرویشان بگویم دین ماهم گفته قهرو..اشتباه صله ی ارحام به جابیاورید.وقتی پسرخوب بوده چرامانع شدندکه خودش کاراشتباهی بوده این همه سال باعث دوری شده .اگردختریاپسری واقعاخوب است وازنظرسطح ودرک ومنطق دریک سطح هستندوبه بلوغ فکری جسمی اجتماعی رسیدندومی توانندیک زندگی را اداره کنند.پس مانع شدن اشتباه است.مگراین که واقعابرای هم مناسب نباشندوفقط ازروی احساس تصمیم گرفته باشندوموارددیگراین رامانع شویم درست است
  • IR ۰۸:۵۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    1 4
    مباررک خداروشکر
  • IR ۰۸:۵۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    2 4
    عشقتون پایدار
  • عباس IR ۰۹:۱۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    5 3
    دم روحانی روستا و مردمش گرم که این لیلی و مجنون رو بهم رسوندن
  • IR ۰۹:۲۴ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    2 4
    عالی بود
  • افسون IR ۰۹:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    0 3
    مگه داریم ...مگه میشه
  • IR ۰۹:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    1 2
    خیلی خوشحالم
  • IR ۰۹:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    0 2
    انشالله خوشبخت باشن
  • عسل بانو IR ۰۹:۴۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    2 4
    ایشالا همیشه عمر خوشبخت باشی مرد بزرگ
  • IR ۰۹:۴۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    5 7
    ده روز بعد میفهمی چقدر اشتباه کردی 32سال صبر کردی
  • IR ۰۹:۴۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    8 2
    انشالله مشکل ازدواج همه جوانها درست بشه وخوشبخت بشن
  • محمودخانی SG ۰۹:۴۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    3 3
    انشاا... که خوشبخت شوید .‌
  • قاضی القضات IR ۰۹:۵۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    12 2
    اول باید واقعا تاسف خورد به حال همچین عمه ای.که البته به هر حال همینه که میگن فلان فلان عمت دوما مگه کرونا نیست جناب تیموری. مواظب باش بعد از ۳۲ سال با این جشنی که میخوای بگیری نصف روستارو به کشتن ندی. دست زنتو بگیر از پیش این عمه فرار کن.
  • فرزانه IR ۰۹:۵۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    3 3
    خوشبخت بشه ولی خدا ازشون نگذره جوونیشونو اون حس و حال جونی بهم رسیدند ازشون گرفتن
  • IR ۱۰:۰۴ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    1 4
    همیشه شاد باشند این مدل عشق و عاشقی خیلی خیلی نادر است عشق های امروزی تعریفی ندارند.
  • IR ۱۰:۰۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    4 3
    ای جان خوشبخت بشین عشقتان همیشه پایدار
  • IR ۱۰:۱۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    3 1
    صحبت های اخر آقا داماد را با حروف درشت تکرار کنید که پدر مادرها بفهمند انشاالله
  • IR ۱۰:۲۴ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    3 5
    خوشبخت شوید انشاالله ولی امان از دست بزرگان
  • شاه جهان IR ۱۰:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    2 7
    همش چرته کدوم نادانی به انتظار میشینه برای یه دختر سرکاریه
  • IR ۱۰:۳۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    3 4
    ماشالله عروس خانم چه شفت الویی برای خودش
  • بهمن GB ۱۰:۴۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    2 3
    انشا...خوشبخت بشیدهرچنددیرشده ولی بازخداروشکرعشق همیشه حرف اول رومیزنه
  • رها IR ۱۱:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    2 5
    آخر این مطلب خیلی چرت و پرت بود
  • Kj IR ۱۱:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    6 2
    روایتی زیبا و دردناک که خیلی از دهیه ۵۰ وشستیها با آن درگیر هستند انشالله خوشبخت بشید.
  • IR ۱۱:۰۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    5 3
    ایول دمت گرم
  • IR ۱۱:۰۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    4 3
    چه زیبا و دلنشین انشالله همه عاشقا بهم برسن و خوشبخت بشین
  • رامین IR ۱۱:۲۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    5 1
    باید برادرش تاوان گناهی را که کرده که با عث نابودی زندگی خواهرش و این مردشریف را شده را بپردازد او باید شدیدا مجازات شود
  • س IR ۱۱:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    6 2
    چه زیبا بود خیلی قشنگ بود آرزو میکنم که همه عاشق ها خیلی خیلی خیلی زود به هم برسن آمین یا رب العالمین ❤️🌷🌷🌺🌺
  • شاه جهان IR ۱۱:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    4 8
    32 سال دیوانگیست من بودم سه تا زن میگرفتم اینو نه
  • الهام IR ۱۱:۵۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    2 6
    ویه موون عشق ومرد واقعی
  • بانوی با تجربه IR ۱۱:۵۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    1 5
    الهی خوشبخت شوید عشق پاک آسمانی یعنی این
  • عباس IR ۱۲:۰۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    6 2
    منم عمویم سال ۶۸ دختر ش به من نداد پسر عمه اش گرفتش هروز هم جنگ دعوا داشتند سر طان گرفت فوت کرد .چیز که هست زن دهختر عمر خودت از بین برده ای
  • IR ۱۲:۳۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    5 4
    خیلی ها هستند عزیزم به درد تو گرفتارند حاضرند کل مالشان تقدیم کنند باز جای شکر که تو از این همه آدمها که به آرزو یت رسیدی خوش باشی شکست خورده ها می دانند چه حالی داری خوش به حالت
  • مهران TR ۱۲:۳۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    5 1
    درود نمیدونم ایا با حرف اخرتون مبنی بر نگفتن پدر ومادرها...... موافقم یا خیر چون همچنان خواندن موضوع عشق شما در تمام وجودم رخنه کرده و نمیدانم اگر اسرار پدر ومادر شما نبود ایا این عشق.... اما جناب تیموری عزیز و همسر گرامی شما مد نظر داشته باشید تازه اصل عشق شما شروع شده... وگذر زمان و روزگار با تمام تلخی و سختیهاش نشون میده عیار عشق شما رو.... (براستی مواظب عشق نابتان باشید. )
  • IR ۱۲:۳۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    5 3
    الهی الهی الهی صدهابرابر این انتظار۳۲ ساله را خداوند عشق تقدیمتان کند و سالهای سال لذت خوشبختی رابچشید
  • IR ۱۲:۳۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    4 4
    جوونای این دوره زمونه،بایدثابت قدم بودن در راه عشق رو از اینا یادبگیرن.خوشبخت بشید.
  • IR ۱۲:۳۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    3 3
    مبارک باشه انشاالله خوشبخت بشید
  • خوانساری IR ۱۳:۰۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    4 3
    واقعا نگویید در آسمان بسته شده است یا بنام نزنید یکدیگر را ماجراهایی بوجود آمده در این دنیا مشابه اون موجود
  • حسین IR ۱۳:۱۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    2 2
    خدایی حلالت خوشبخت بشی انشالله
  • IR ۱۳:۲۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    4 15
    چند وقت دیگه خبر طلاقشان رو میدید با این گرانی ها بعدن شاداماد میفهمه مجردی یعنی بهشت
  • IR ۱۳:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    4 5
    آفرین به این زوج خوشبخت بشن الهی کاش خانوادها بعضی مواقع کوتاه میومدن الان بچه این دو زوج باید دیپلم میگرفت
  • ایرانی IR ۱۳:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    10 4
    عروس و داماد چه قیافه ی ماتم زده ای دارند! چرا عروس روسری سیاه سرشه؟!!!
  • IR ۱۳:۴۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    9 4
    مبارکتون باشه ..عمه شما باید اون دنیا جوابگوسختی باشد ..
  • ناشناس IR ۱۴:۰۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    8 18
    اسکول به تمام معنا
  • رضا IR ۱۴:۱۴ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    9 6
    خداهمه خانواده هایی روکه نمیزارن دخترشون به عشقش برسه نابودکنه.این همه کینه وغرورالکی آخرش رضایت دادن بخدا‌این آقابایدقیقاسی دوسال اجازه نده خانمش بره پیش خانواده اش.این بهترین تنبیه هستش واسه اون خانواده خانمش.
  • ناشناس IR ۱۴:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۹
    7 12
    خیلی شور و هیجان به نظر من نداره سن دختر بالا رفته خانوادش با ازدواجشون موافقت کردن