به گزارش خبرآنلاین، در ابتدای این مراسم عبدالله اسفندیاری به دعوت کامران ملکی مجری مراسم پشت تریبون آمد و آیاتی از قران کریم را قرائت کرد. او پس خواندن سوره «نون و القلم» همراه با معنی آن سالروز تولد حضرت فاطمه(ع) و فتح خرمشهر را تبریک گفت.
حسین ایری دبیر این جشن در ادامه مراسم با اشاره به اینکه جشن کانون فیلمنامهنویسان همزمان با روز بزرگداشت فردوسی در 25 اردیبهشت ماه باید برگزار میشود گفت: «در دو سال اخیر به دلیل گرفتاریها و حوادثی که در جامعه به وجود آمد و بحران مالی خانه سینما، نتوانسیتم جشن را برگزار کنیم و به همین دلیل هیئتی که باید فیلمنامههای تولید شده در سال را داوری میکرد، نتوانست کار خود را انجام دهد و از این رو نمی توانیم فیلمنامه برتر را معرفی کنیم، اما از چند فیلمنامهنویس پیشکسوت و برتر تقدیر خواهیم کرد.»
حسن مهدویفر نایب رئیس کانون فیلمنامهنویسان با اشاره به فعالیتهایی که پیشکسوتان این حرفه انجام دادهاند، گفت: «فیلمنامهنویسان پیشکسوت سینما عاشق بودند و سماجت و ذوق داشتند. تعداد آنها آنقدر کم بود که در یک ژیان جا میگرفتند. اما آنها میخواستند سوار قطار سینما شوند و این قطار پرسرعت شود و راه بیفتد. این قطار رفته رفته شلوغتر شد و بعد از دو دهه چند واگن آن پر شد. این قطار برای همه جا دارد و کسی جای کس دیگر را تنگ نمیکند.»
او از اصغر عبدالهی، سیامک تقیپوربه عنوان لوکوموتیورانهای این قطار یاد کرد که افرادی مانند ابوالحسن داودی، محسن دامادی و فرهاد توحیدی هم به آنها پیوستند.
در ادامه مراسم سیروس الوند و عبدالله اسفندیاری برای تقدیر از ابوالحسن داودی روی صحنه آمدند و الوند از سعید مطلبی و فریدون گله به عنوان اولین لوکوموتیورانهای این قطار یاد کرد و گفت: «در ابتدا کانون فیلمنامهنویسان 100 عضو داشت که 50 نفر آن سعید مطلبی و 50 نفر دیگر فریدون گله بود. داریوش مودبیان و عبدالله اسفندیاری به همراه چند نفر دیگر کانون را راه انداختند و من خوشحالم که فیلمنامهنویسی در این سینما جدی گرفته میشود.»
ابوالحسن داودی هم با اشاره به حل مشکلات مالی خانه سینما گفت: «خوشحالم بعد از سالها خانه سینما را که آخرین سنگر حمایت از حقوق اصناف است در موقعیتی میبینم که ظاهرا مشکلات مالی آن برطرف شده است.»
او با ابراز تاسف از اینکه صنوف و دولت مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند گفت: «دولت فقط تلاش میکند بگوید خانه سینما غیرقانونی است، اما خانه سینما به حرمت همین جمعها قانونی است و هیچکس نمیتواند قانونی بودن آن را زیر سئوال ببرد. امیدوارم خانه سیما بابت پولی که از حامیان مالی میگیرد، بدهکار کسی نشود.»
اسفندیاری هم با بیان اینکه سیامک تقیپور در کانون فیلمنامهنویسان مسئولیت تدوین اساسنامه کانون را برعهده داشته است، توضیح داد: «ایشان فیلمنامهنویس تلویزیون و سینما بود و فیلمنامه «جادههای سرد» را که جزو اولین فیلمهای فاتح جشنوارههای جهانی بود نوشتند.» اوابراز امیدواری کرد رابطه میان اهالی سینما و مدیران دولتی گرم و صمیمانه شود.
سیامک تقیپور روی صحنه آمد و از اینکه این تعداد فیلمنامهنویس بعد از دو دهه در این جشن دور هم جمع شدهاند ابراز خوشنودی کرد و گفت: «در ابتدا 12 نفر دور هم جمع شدند تا اساسنامه را به تصویب برسانند. در آن زمان سعید مطلبی و ناصر تقوایی هم حضور داشتند. خوشحالم تمامی این زحمات به جایی رسید که یک فیلمنامهنویس در راس هیئت مدیره خانه سینما قرار دارد و از حقوق صنوف دفاع میکند.»
جابر قاسمعلی برای ارائه گزارش هیئت مدیره روی صحنه آمد و از قرارداد با بنیاد سینمایی فارابی برای چاپ کتابی به مناسبت سیامین جشنواره فیلم فجر درباره بنیاد سینمایی فارابی و فیلمنامه، کتاب گفتگوی مفصل با فرهاد توحیدی، تاسیس مدرسه عالی فیلمنامه نویسی و نگارش و تولید 20 فیلمنامه، اصلاح اساسنامه توسط محمود محراب آور، اهدای وام به چند نفر از اعضا از سوی صندوق رفاه کانون، آماده شدن ققنوس بلورین ویژه فیلمنامهنویسان و پیپگیری مسکن اعضا به عنوان فعالیتهای جاری هیئت مدیره کانون فیلمنامهنویسان نام برد.
او از احمد میرعلایی در جایگاه مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و همکاران او حسن نجاریان و پژمان لشکری پو ر تشکر کرد.
احمد میرعلایی به عنوان سخنران بعدی رو صحنه آمد وبا تبریک سالروز تولد حضرت فاطمه(س) و سالروز فتح خرمشهر گفت: «گفت، به والله، به والله، به والله، من افتخارم این است که زیر پرچم خانه سینما بایستم و صحبت بکنم ولی هیچوقت نمیخواهم اهالی خانه سینما زیر هیچ پرچمی بروند. اما از رسانهها خواست صحبتهای او را منتشر نکنند.»
در ادامه مراسم پونه فراهانی قطعات موسیقی را با گیتار اجرا کرد.
سپس جابر قاسمعلی بخشی از دیباچه نوین شاهنامه نوشته بهرام بیضایی را خواند. در ادامه مراسم از تندیس بلورین ققنوس با حضور فرهاد توحیدی و قاسمعلی رونمایی شد.
فرهاد توحیدی با انتقاد از صحبتهای میرعلایی گفت: «مهمانی و میزبانی آدابی دارد. اخلاق دیری است که از میان ما و جامعه ما رخت بربسته است. پنهان کردن و خاکمال کردن حقیقت خیلی ساده شده است. ما دوست داریم به صحبتهای آقایان داودی و میرعلایی گوش کنیم و توجه کنیم. همه دوست دارند در صلح و آرامش زندگی کنند هنر جز در محیط امن و آرام رشد نمیکند و بساط فرهنگ در بحرانها برچیده میشود.»
او ادامه داد: «در بحرانها است که استفاده از ظرفیت بخش خصوصی در کشوری که 80 درصد آن اقتصاد دولتی دارد، مذموم میشود، اما همین دولت هم مهمترین جشنوارههایش را با استفاده از حامیان مالی برگزار میکند. پای پوسترهای جشنواره فیلم فجر میتوانید مهر این حامیان مالی را شناسایی کرد. در حال حاضر صنوف خانه سینما برای کسب استقلال زیر هیچ پرچمی جز منافع صنفی تجمیع نمیشوند. اگر مشکل عمیق شده به دلیل این است که دوستان دولتی وظایف خود را انجام ندادهاند. بارها توضح دادهایم که صنف امنیت شغلی میخواهد آیا خانه سینما با 800 میلیون تومان بودجه سالانه مسئول برقراری امنیت شغلی است؟ در ماده 116 قانون برنامه چهارم توسعه دولت مکلف شده صندوق بیمه بیکاری هنرمندان را تشکیل دهد تا هر هنرمندی که بیکار میشود به مدت سه سال تحت پوشش قرار گیرد چرا تا به حال لایحه تاسیس تشکیل صندوق بیکاری از سوی دولت به مجلس ارائه نشده است؟»
توحیدی با انتقاد از اینکه مطالبات صنفی را نادرست میدانند گفت: «صنف میتواند از دولت این موارد را مطالبه کند، اما وقتی این کار را انجام میدهد، غیرقانونی و شرکت خصوصی میشود وقتی روی پای خود می ایستد و حامی مالی پیدا میکند، میگویند زیر پرچم دیگری رفته است. فقط در اقتصاد بسته است که این وضع پیش میآید. در اقتصاد باز و پویا که در همه دنیا وجود دارد اصناف از هرجایی که استقلالشان را مخدوش نکنند، کمک دریافت میکنند. بیش از یک سال است که بودجههای سنواتی خانه سینما پرداخت نمیشود و تفاهم نامهای هم بسته نشده است. امیدوارم راه گفتگوهایی که مبتنی بر تعقل و خرد ورزی است، باز شود. حرف خوب زدن تنها هنر نیست، خوب حرف زدن هنر است. خدا عاقبت همه ما را به خیر کند و این اعیاد هم بر شما مبارک باشد.»
در ادامه مراسم مسعود احمدیان برای تقدیر از مجید فرازمند روی صحنه آمد. احمدیان گفت: «سینمای ایران قدمتی بیش از 100 سال دارد ما از مظلومترین صنف خانه سینما یاد می کنیم، فکر میکنم وقتش رسیده که مدیران دولتی و صنوف پشت یک میز بنشینند و با همان منطقی که در فیلمنامهنویسی داریم با هم صحبت کنند.»
لوح تقدیر ققنوس بلورین و شاهنامه فروسی به افرادی که از آنان تقدیر شد، تعلق گرفت.
فرازمند از اینکه دوستانش در کانون او را فراموش نکردهاند تشکر کرد و گفت: «امیدوارم آن بچه تخس جنوب شهر نباشم که شیشههای قطار را میشکند و مسافر مظلوم این قطار باشم.»
مهدی صباغزاده برای تقدیر از محمدهادی کریمی روی صحنه آمد. او با اشاره به استقلال خانه سینما گفت: «باید دست همیاری به هم بدهیم و از تشتت پرهیز کنیم. دوستان در خانه سینما تلاش میکنند در جهت حفظ استقلال اصناف حرکت کند و نباید بگذاریم اقتصاد بر قلم غلبه کند. فیلمنامهنویسی کار تخصصی است و باید جایگاهش حفظ شود.»
سروش صحت برای تقدیر از پیمان قاسمخانی روی صحنه آمد و گفت: «پیمان نویسنده خیلی خیلی خوبی است و فکرمیکنم علت آن این است که خیلی کتاب میخواند، خیلی فیلم میبینید، زبان انگلیسیاش خیلی خوب است و فیلمها را حتی بدون زیرنویس میبیند، هر روز روزنامه میخواند، خوب زندگی میکند، خیلی خوب میخورد، خوب میخوابد، خوب میخندد و خوب گریه میکند حتی خوب با پلی استیشن بازی میکند و اینها همه یعنی اینکه او خوب زندگی میکند، اما یک اشکال او این است که حمیت صنفی ندارد و هرجا نویسنده خوب میبیند به او پر و بال میدهد و از او حمایت میکند. با این حال از تهیهکنندگان خوب پول میگیرد و برای ما همه خوب است چون دستمزدها را بالا میبرد و کارش را جدی میگیرد.»
او ادامه داد: «شانس بزرگ او این است که چون طنز مینویسد چشمه تمام نشدنی طنز یعنی بهاره رهنما را هم در کنار خود دارد.» او از بهاره رهنما دعوت کرد که روی صحنه بیاید.
رهنما هم گفت: «خوشحالم که با آدم خوبی زندگی کردم چون جاهطلب هستم دوست دارم یا خودم درجه یک باشم یا آدمی درکنارم باشد که او درجه یک باشد و این اتفاق افتاده است.»
پیمان قاسمخانی با ابراز خوشحالی از اینکه در حضور اساتید خود تقدیر میشود، گفت: «باعث افتخار من است که در در حضور اساتیدم مثل سعید مطلبی، منوچهر محمدی و ابولحسن داودی جایزه میگیرم. دوست دارم از سیفاله داد یاد کنم چون خیلی مدیونش هستم.»
جابر قاسمعلی برای اهدا لوح و تقدیر از سعید مطلبی روی صحنه آمد . مطلبی با ابراز خوشحالی از حضور دراین جمع گفت: «شرکت در این مراسم خلاف عادت من است، اما حضور در جمع شما آنقدر شرف و عزت داشت که اگر نمیآمدم بعدها احساس حسرت میکردم. 30 سال پیش مسئولی یک خط نوشت که این نویسنده صلاحیت لازم را برای نوشتن ندارد. نپرسیدم چرا؟ بعدها اسم من در هیچ روزنامهای نیامد مگر برای اینکه زخم و نیتشری بزند پرسیدم چرا؟ در مملکت خودم مثل یک مهاجر کار سیاه کردم. 30 سال شب و روز نوشتم. برای کارهایی که کردم توقع تقدیر ندارم، اما فیلمنامهای نوشتم که شاید قابل توجه باشد که بتوانم بگویم نویسندهام و سرمایهام قلمم است که هیچکس نمیتواند آن را از من بگیرد.»
او با بیان اینکه فیلمنامهنویسان مظلوم هستند گفت: «ما آغازگر هر فیلم سینمایی هستیم وقتی این فیلم موفق میشود روی گلیم موفقیت همه جا دارند، جز نویسنده، اما وقتی ناموفق است انگشت اتهام فقط به سوی ماست.ما دلشکسته میشویم و به کاری که میکنیم مشکوک میشویم، اما دوباره همان کار را انجام میدهیم. ما نویسندهها ققنوسیم هر روز مظلومیت خود را میبینیم با نظر تهیهکننده، کارگردان و ممیزها، متنمان را عوض میکنیم، اما وقتی کارمان را تحویل میدهیم، فراموش میشویم. ما خدایگان حرفه خودمان هستیم. شخصیتها را ما خلق میکنیم، اما در وسط کار آنها از ما تمکین نمیکنند.»
مطلبی ادامه داد: «حتی در دنیایی که خدایگانش هستیم هم مظلوم هستیم. گاهی پشیمان میشوم که این کار را انتخاب کردم و میگویم کاش کارمند بانک یا وکیل میشدم، اما در همان لحظه اگر کسی بگوید چه کارهای با افتخار میگویم نویسندهام.»
در بخش پایانی مراسم هیئت مدیره کانون فیلمنامهنویسان برای تقدیر از فرهاد توحیدی روی صحنه آمدند.
حسین ایری از او به عنوان کسی که هرگز حسادت نمیکند نام برد و گفت: «توحیدی به نوشتن آبرو بخشید و اعتبار صنف را بالا برد. ما برای استادی او احترام میگذاریم.»
حسین ترابی متن طنزی درباره توحیدی خواند. شادمهر راستین گفت: «افتخار میکنم که همکار توحیدی هستم. سکههایی را که از بنیاد فارابی گرفتم را به صندوق حمایت از حقوق مولفین کانون هدیه میدهم.»
پیمان عباسی هم گفت: «خیلی از افرادی که امروز از فیلمنامهنویسان نامی هستند از شاگردان فرهاد توحیدی بودهاند.»
جابرقاسمعلی گفت: «اوایل سال 80 وارد کانون شدم، اما انگار سالها است که توحیدی را میشناسم. او آرام صبور و مهربان است.»
در این آیین نشان طلای فیلمنامهنویسی سینمای ایران به توحیدی اهدا شد.
توحیدی با بیان اینکه خود را لایق این تقدیر نمیداند، گفت: «حق سعید مطلبی بیش از اینها است. من هم شاگرد مطلبی هستم بدون اینکه در کلاسش شرکت کرده باشم، اما میخواهم از اساتیدی که در کلاسشان حضور داشتم یاد کنم. خسرو حکیم رابط که او هم خیلی مظلوم است. ابراهیم مکی که خیلی جایش خالی است و همینطور محسن یلفانی که ان شاالله عمرشان دراز باد.»
58243
نظر شما