ایسنا نوشت:

مرد میانسالی در دادگاه خانواده گفت: بعد از 30 سال زندگی مشترک با همسرم، او به من و حرفه‌ام شک و تردید دارد. این مرد با حضور در دادگاه خانواده درخواست طلاق از همسرش را به رئیس شعبه 1268 ارائه کرد و گفت: 30 سال پیش با همسرم ازدواج کردم و در سال‌های اول زندگیمان به دلیل ادامه تحصیل به اروپا سفر کردم. زندگی بسیار خوب و آرامی داشتیم و به جرات می‌توانم بگویم که همه به زندگیمان رشک می‌بردند. آن زمان که ازدواج کردیم، دانشجوی رشته پزشکی بودم. برای ادامه تحصیل، همسرم واقعاً کمکم کرد و بارها هم اعتراف کردم که اگر کمک‌های همسرم نبود من الان در این جایگاه اجتماعی قرار نداشتم. سال‌ها در خارج از کشور به تحصیل پرداختم و هیچگاه مشکلی برای زندگیمان پیش نیامد اما در سال‌های اخیر اخلاق و رفتار همسرم به شدت تغییر کرده و بسیار عصبی، تندخو و شکاک شده است. هر چه بیشتر سعی می‌کنم او را متقاعد سازم که اشتباه فکر می‌کند، کمتر نتیجه می‌گیرم. همسرم مدام مرا کنترل می‌کند و آبرویم را مقابل همکارانم برده است. بارها او را نزد روان‌شناس برده‌ام اما تاثیر آن یک الی دو هفته بیشتر نبوده است. رفتار و حرکات همسرم واقعاً به طور جدی به کار و حرفه من صدمه می‌زند و من با این وضع نمی‌توانم به زندگی با او ادامه دهم.

زن میانسال نیز به رئیس دادگاه گفت: شوهرم برای اینکه کارها و رفتارهای خودش را توجیه کند، به من عنوان بیمار روانی می‌دهد؛ در صورتی که سال‌هاست من با حرفه او کنار آمده‌ام اما او در چند سال اخیر رفتارهایش تغییر کرده است. من خودم یک زن هستم و خیلی زود متوجه می‌شوم که زن دیگری در زندگیم وجود دارد. من نیز با درخواست همسرم برای طلاق موافق هستم اما در حضور قاضی جلسه از فرزندانم به دلیل این تصمیم معذرت‌خواهی می‌کنم.

فرزندان این زوج میانسال نیز در دادگاه حضور داشتند و با جدایی پدر و مادرشان موافق بودند زیرا بنا به گفته خودشان اختلاف بین آنها آنقدر شدید بوده که آسایش و راحتی را از فرزندان سلب کرده است.

رئیس دادگاه پس از شنیدن اظهارات زوج میانسال، حکم طلاق را صادر کرد.
56282

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 153734

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 5 =