مروری بر حوادث ایران در چهارشنبه 1 تیر 1390

دختر 7 ساله قربانی اشتباه مربی شنا
روزنامه ایران نوشت: مربی شنا وقتی دختر هفت ساله را به داخل استخر پرتاب می‌کرد تا او از ترس درآید نمی‌دانست چه سرنوشت شومی در انتظار دخترک است.
هشتم دی 89 مأموران کلانتری 161 ابوذر از مرگ مشکوک دختر 7 ساله‌ای به نام «ثنا» در یکی از مجموعه‌های ورزشی جنوب غرب تهران باخبر شدند.
با گزارش موضوع به بازپرس شعبه هفتم دادسرای ناحیه 18 - یافت‌آباد - دستور انتقال پیکر بی‌جان دخترک به پزشکی قانونی برای تعیین علت اصلی مرگ صادر شد. از سوی دیگر مأموران کلانتری نیز به تحقیق از شاهدان حادثه و شناگران پرداختند.
مادربزرگ «ثنا» درباره ماجرای تکان‌دهنده مرگ نوه‌اش به پلیس گفت: «عصر امروز همراه دختر و نوه‌ام به استخر آمدیم. جلسه سوم آموزش شنای «ثنا» بود و مربی ابتدا طرز شیرجه را آموزش داد و چند نفر از شناگران هم در آب شیرجه زدند. اما نوه‌ام که حسابی ترسیده بود جرأت پریدن در آب را نداشت. همان موقع ناگهان خانم مربی دست بچه را گرفت و او را در قسمت عمیق استخر به داخل آب پرتاب کرد. حدود 30 ثانیه بعد و در حالی که وحشتزده شاهد این صحنه بودیم «ثنا» به پشت روی آب قرار گرفت. او لحظه‌ای سرش را بلند کرد و دوباره بی‌حال به داخل آب رفت. مربی که بدون لباس شنا سرگرم آموزش بزرگسالان بود، با شنیدن هیاهو و فریادهای شناگران متوجه شد نوه‌ام بی‌حرکت روی آب مانده است. اما باز هم حاضر به پریدن درون آب نشد و به سراغ میله بلندی رفت که با آن سطح آب را تمیز می‌کنند. بعد هم در برابر حیرت تماشاگران و بی‌قراری‌های من و مادر «ثنا»، میله را دور گردن بچه انداخت و او را به کنار استخر کشید. صورت نوه‌ام کبود بود که چند ناجی به سراغش آمدند و به او تنفس مصنوعی دادند اما متأسفانه مؤثر نبود. همان موقع تصمیم گرفتیم «ثنا» را با خودروی شخصی به بیمارستان برسانیم که مانع شدند و 35 دقیقه بعد وقتی امدادگران اورژانس سر رسیدند، دختر کوچولویمان دیگر جانی در بدن نداشت.
به دنبال تشکیل پرونده قضایی، بازپرس برای کشف حقیقت و شناسایی مقصر دستور داد کارشناس مربوطه از مجموعه ورزشی بازدید کند. پس از بازبینی تأسیسات، محوطه و بخش عمیق استخر - محل سانحه - و گفت‌وگو با ناجیان و اولیای دم، کارشناس اعلام کرد: قسمت مخصوص کودکان که در همان مجموعه ورزشی است، دارای استخر کم عمق بوده اما مربی زن، کودکان را نیز در محل شنای بزرگسالان آموزش می‌داده است.
بنابراین مدیر 40 ساله استخر به دلیل انتخاب نکردن ناجی غریق ورزیده برای مراقبت از شناگران، برقرار نکردن نظم و امنیت، رعایت نکردن آئین‌نامه فدراسیون نجات غریق و گزارش نکردن نواقص و معایب مکان ورزشی در ماجرای مرگ دختر کوچولو 30 درصد مقصر شناخته شد.
سر ناجی استخر نیز به دلیل سهل‌انگاری و توجه نکردن به وظایف ناجیان و غافل شدن از جان مردم 20 درصد، مربی 46 ساله هم به دلیل کوتاهی در حفاظت و ایمنی شناگر تحت آموزش و فعالیت وی در محیط پرخطر 20 درصد و 3 غریق نجات دیگر نیز به اتهام کوتاهی در انجام وظیفه هر یک 10 درصد مقصر شناخته شدند. بدین ترتیب برای هر یک از متهمان به اتهام قتل شبه عمد قرار مجرمیت صادر و پرونده به شعبه 1151 دادگاه عمومی جزایی تهران فرستاده شد.
قاضی دادگاه نیز پس از دریافت آخرین دفاعیات متهمان هر یک از آنان را به میزان حضورشان به پرداخت دیه زن مسلمان - براساس نرخ ماه حرام - و جزای نقدی در حق صندوق دولت محکوم کرد.
پس از صدور این حکم، پدر «ثنا» با اعتراض شدید نسبت به حکم دادگاه خواستار مجازات شدیدتر برای عاملان مرگ فرزندش شد. وی با ارسال لایحه‌ای برای هیأت قضایی شعبه 39 دادگاه تجدیدنظر استان تهران نوشت: هر چند پزشکی قانونی علت اصلی مرگ تنها فرزندم را «غرق شدگی» اعلام کرده، اما در کالبدشکافی با صراحت به شکستگی مهره‌های گردن دخترم اشاره شده است. دادگاه در رابطه با مرگ دخترم مثل یک حادثه عادی برخورد کرده، در حالی که فرزند 7 ساله‌ام بر اثر بی‌کفایتی و بی‌توجهی یک مجموعه ورزشی به قتل رسیده و مجازات مقصران حتی کمتر از تخلفات ناخواسته و ناگهانی ناشی از رانندگی است.
قاضی «مهدی رضایی» - رئیس - و «حسین ایرانی» - مستشار - دادگاه تجدیدنظر استان تهران پس از بررسی نهایی با صدور حکم قطعی اعلام کردند از آنجا که نحوه پرتاب قربانی در آب، مراقبت‌های زمان شنا و بیرون کشیدن شناگر به گونه‌ای بوده که حتی منجر به شکستن مهره‌های گردن او شده است، مجازات تعیین شده برای مربی متناسب با جرم او نیست و با حذف جزای نقدی 300 هزار تومانی، او را به 3 ماه و یک روز حبس تعزیری محکوم کردند.

 

ناهار 50 میلیون تومانی کلاهبرداران
روزنامه ایران نوشت: قرار ملاقات در هتل 5 ستاره و صرف ناهار در رستوران گرانقیمت شیوه مرد شیاد برای ایجاد نقشه کلاهبرداری از سرمایه‌گذاران و تجار بود.
اواخر اردیبهشت مرد میانسالی که خود را از انبوه‌سازان مسکن معرفی می‌کرد، با اعلام کلاهبرداری 50 میلیون تومانی یک شرکت قلابی به کارآگاهان اداره چهاردهم پلیس آگاهی تهران گفت: «چندی قبل با مشاهده یک آگهی تبلیغاتی در جریان فعالیت شرکتی قرار گرفتم که مدعی بود از سرمایه‌گذاران اقتصادی، تجار و مسکن‌سازان با ارائه تسهیلات میلیاردی حمایت می‌کند. پس از تعیین وقت ملاقات به محل شرکت در خیابان پیروزی رفتم. پس از روبه‌رو شدن با دو مرد جوان آنها ضمن ارائه توضیحات کاملی از نحوه فعالیت شرکت مرا به عقد قرارداد تشویق کردند. پس از چند جلسه گفت‌و‌گو بی‌صبرانه منتظر ملاقات مدیرعامل بودم که معاونانش اظهار کردند مدیرعامل فقط برای بستن قرارداد نهایی با شما ملاقات خواهند کرد.
از آنجا که به شدت اعتمادم را جلب کرده و همه کارها به نظرم قانونی و صحیح می‌آمد، حاضر شدم با پرداخت 50 میلیون تومان به عنوان کارمزد با آنها قرارداد ببندم. روز موعود در حالی که انتظار داشتم آنها مرا به دفتر مدیرعامل ببرند، در کمال تعجب گفتند مدیرعامل در هتلی پنج‌ستاره و برای صرف ناهار و بستن قرارداد منتظر شماست. وقتی به محل مورد نظر رفتیم، مرد جوانی را دیدم که خود را مدیرعامل معرفی کرد. پس از صرف ناهار، عقد قرارداد و پرداخت کارمزد برای اطمینان از قانونی بودن شرکت به اداره ثبت شرکت‌ها رفتم، اما متوجه شدم شرکت مورد نظر در یکی از شهرستان‌ها فعالیت داشته است، اما به دلیل جلوگیری از فعالیتش تغییر نام داده و در تهران کارش را از سر گرفته بود. با این حال تا زمان پرداخت تسهیلات صبر کردم، اما پس از مراجعه به شرکت در کمال ناباوری به من گفتند «طبق نظریه کارشناسان رسمی، با پرداخت تسهیلات مورد درخواست شما موافقت نشده است.» وقتی پولم را خواستم، گفتند طبق قرارداد مکلف به پرداخت یک تا 4 درصد کل مبلغ تسهیلات درخواستی بوده‌ام و پولی به من باز نخواهد گشت!
پس از این شکایت کارآگاهان به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه 14 تهران - شهید محلاتی - مدیرعامل شرکت قلابی را هنگام عقد قرارداد با یکی دیگر از طعمه‌هایش در هتلی پنج ستاره دستگیر کردند.
حمیدرضا - 30 ساله - در حالی که منکر اتهاماتش بود و کار شرکت را قانونی می‌دانست، گفت: ما با رضایت مراجعه‌کنندگان اقدام می‌کنیم و... اما وقتی متهم با شکایت مالباخته‌ها روبه‌رو شد، به ناچار لب به اعتراف گشود و راز کلاهبرداری‌هایش را فاش کرد.
سرهنگ کارآگاه فریدون رهبریان - معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی تهران بزرگ - با اعلام این خبر گفت: با اعتراف‌های سرکرده باند، کارآگاهان دو متهم دیگر پرونده به نام‌های علی‌اصغر - 41 ساله - و امیر‌هوشنگ - 29 ساله - را نیز شناسایی و دستگیر کردند. تاکنون نیز چندین مالباخته از تبهکاران شکایت کرده‌اند.
وی از مالباختگانی که با این شیوه هدف کلاهبرداری قرار گرفته‌اند، خواست برای پیگیری شکایت خود به اداره چهاردهم پلیس آگاهی واقع در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند.

 

منشی جوان در مطب دندانپزشک به قتل رسید 
روزنامه ایران نوشت: جسد منشی جوان مطب دندانپزشکی که به طرز هولناکی از پا درآمده بود کشف شد.
ظهر دیروز زن سالمند ساکن طبقه همکف ساختمان 4 طبقه‌ای در خیابان ولیعصر - حوالی چهارراه ولیعصر - از مطب دندانپزشکی خواهرزاده‌اش سروصدایی شنید. او دقایقی بعد خود را به طبقه اول رساند که در اوج ناباوری با پیکر بی‌جان معصومه - منشی 24 ساله - روبه‌رو شد که یک روسری هم دور گردنش گره خورده بود.
پس از حضور مأموران کلانتری 129 جامی، بازپرس عموزاد - قاضی کشیک ویژه قتل - همراه کارآگاهان جنایی خود را به محل جنایت رساند.
خاله دکتر دندانپزشک به مأموران گفت: معصومه، منشی دندانپزشکی بود که هر روز صبح برای پذیرش بیماران به مطب می‌آمد. صبح امروز کارگر جوانی هم که از سوی شرکت خدماتی برای نظافت ساختمان به ما معرفی شده را در ساختمان دیدم و صداهایی از مطب شنیدم که مشکوک به نظر می‌رسید.
56282

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 158771

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 13 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • حميدرضا IR ۰۹:۲۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۱
    1 0
    مملكت چه تگزاسي شده! !
  • شهروند اصفهانی IR ۱۵:۱۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۱
    4 0
    با عرض تسلیت به خانواده داغدار محترم...این مدلش را ندیده بودیم که دیدیم...جان کودک که سود بانکی نیست درصد داشته باشد ....این کار قتل نفس میباشد....حتما پارتی داشتند شک نکنید.......
  • میثم IR ۱۳:۲۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۵
    1 0
    واقعا جای بازپرس های هوشیار خالیه