میرکاظمی از تیم کاری منسجمی برخوردار نبود. وی در زمانی که از فروشگاه اتکا به وزارت بازرگانی آمد، تعدادی نیرو از اتکا به وزارت بازرگانی آورد.

پویا دبیری مهر: معرفی سیدمسعود میرکاظمی به عنوان وزیر پیشنهادی نفت نگرانی‌ها را در میان کارشناسان اقتصادی و نمایندگان مجلس به وجود آورده است، چه آنکه عملکرد ضعیف وی در وزارت بازرگانی به طور حتم به وزارت نفت نیز تعمیم داده می‌شود. برای بررسی مدیریت وی در وزارت بازرگانی و عملکرد این وزارتخانه گفت‌وگویی با محسن بهرامی، معاون وزیر بازرگانی دولت هشتم انجام دادیم. بهرامی، رئیس سازمان بازرگانی استان خراسان، رئیس سازمان بازرگانی خوزستان، قائم مقام غله کشور، قائم مقام شرکت سهامی نمایشگاه‌های بین‌المللی کشور، قائم مقام سازمان بازرسی و نظارت وزارت بازرگانی و قائم مقام و نماینده وزیر بازرگانی در اتاق بازرگانی بوده است و خوب به چم و خم این وزارتخانه اشراف دارد. وی معتقد است که میرکاظمی نگاهی تجاری و بنگاه​داری به حوزه نفت دارد و این نوع نگاه برای آینده اقتصاد ایران در حوزه نفت و پتروشیمی نگران‌کننده است.

منتقدان سیدمسعود میرکاظمی، کاندیدای پیشنهادی وزارت نفت بر دو نقطه ضعف جدی وی تأکید دارند. یک موضوع عدم تخصص میرکاظمی در حوزه نفت است، چرا که وی مهندسی صنایع خوانده‌ و در نفت هیچ تخصصی ندارد. همین موضوع نگرانی اعضای کمیسیون انرژی مجلس را موجب شده است. یک نگرانی دیگر درباره میرکاظمی این است که وی نگاهی تجاری دارد و عملکرد وی در وزارت بازرگانی نشان داده است که وی یک مدیر تجاری است، اما نفت یک حوزه توسعه‌ای است. منتقدان بر این باورند که میرکاظمی که در طول چهار سال نتوانسته با دامداران به توافق برسد چگونه می‌خواهد در اجلاس اوپک به چانه‌‌زنی بپردازد؟
اوپک و فعالان حوزه نفت از یک منطق جمعی برخوردارند که با اقتصاد ایران سازگار نیست. مجموعه عوامل اثر‌گذار در اقتصاد ایران هم که وزارت بازرگانی بخشی از آن است ارتباط درون سیستمی با یکدیگر ندارند و از یک برهم ریختگی ساختاری رنج می‌برند. به تعبیری می‌توان گفت برنامه گریزی به ویژه در دولت نهم شدت گرفت و عدم تبعیت از احکام برنامه باعث شده است که هر بخشی به نوعی برای خودش حرکت کند. برخی از بخش‌ها جلوتر از برنامه و بیشتر بخش‌ها عقب‌تر از قانون برنامه. آنهایی که فکر می‌کنند جلوتر از برنامه‌اند تقاضای تشویق دارند و آنهایی که از برنامه عقب‌اند قرار نیست مورد تادیب قرار بگیرند.
از همه مهمتر عدم ارائه عملکرد دولت نسبت به برنامه توسعه به مجلس نشان‌دهنده عدم پایبندی دولت به قانون برنامه است. ما وقتی به اسناد بالا دستی توسعه کشور نگاه می‌کنیم می‌بینیم دولت پیشرفتی در اهداف توسعه‌ای کشور نداشته است. وضعیت فعلی ایران از سال تنظیم سند چشم انداز در مقایسه با سایر کشورها بدتر است، چرا که آنها رشد کرده‌اند و ما پسرفت.
اختلافات آماری هم در مجموعه دولت و وزارت بازرگانی یکی دیگر از نقاط پر چالش است. دو دستگاه یعنی وزارت بازرگانی و گمرک که هر دو دولتی هستند اختلافات نجومی آماری دارند و سبب بی‌اعتمادی مردم به آمارهای صادرات و واردات شده‌اند.

اما وزیر بازرگانی متأسفانه به دلیل اینکه از بیرون وزارت بازرگانی به این وزارتخانه آمده بود و قبل از وزارت هم سابقه کار کلان تجارت و بازرگانی نداشت و با بدنه هم آشنایی نداشت، میزان زیادی از وقت خود را صرف آشنایی و شناخت وزارت بازرگانی کرد و بالطبع این مدتی که از دست داده شد برای تسلط پیدا کردن وی به مجموعه بازرگانی کشور زیان‌های زیادی را در پی داشت. نتیجه این زیان‌ها را می‌توان در تغییرات مکرر برخی از مدیران و معاونان وی مشاهده کرد. به عنوان مثال در دوره وزارت وی، مدیریت شرکت سهامی نمایشگاه‌های بین‌المللی چندین بار تغییر کرد. آقای اسپهبدی رفتند، آقای قوام شهیدی آمدند، بعد از قوام شهیدی یک مدیر دیگر آمدند بعد آقای حسینی آمدند و در حال حاضر هم آقای قلی‌زاده مسئولیت نمایشگاه بین‌المللی را بر عهده گرفته‌اند. یعنی در کمتر از چهار سال پنج تغییر در شرکت سهامی نمایشگاه بین‌المللی داشتیم. جایی که یکی از مهم‌ترین مسئولیت‌های محوری را در صادرات غیر نفتی با برپایی نمایشگاه‌ها در خارج و داخل کشور دارد. هر یک از این مدیران هم زیرمجموعه خود را تغییر داده‌اند و هرج و مرجی در این حوزه تحت مدیریت میرکاظمی به وجود آمده است. یا در ارتباط با سازمان بازرگانی که در طول این چهار سال چهار مدیر تغییر کرده است، عدم شناخت وی از مجموعه نیروهای وزارت بازرگانی یکی از دلایل سوءمدیریت ایشان در این وزارتخانه است.

با توجه به سوءمدیریت میرکاظمی در حوزه تجارت بین‌الملل، آیا وی می‌تواند در بخش نفت و پتروشیمی که بخش اعظمی از کارها در بخش بین‌الملل انجام می‌شود، موفق عمل کند؟
نفت یک ویژگی دارد که در سابقه آقای میرکاظمی دیده نمی‌شود. آن هم ضرورت سرمایه‌گذاری است. ما تا پایان برنامه پنجم باید حدود 96 میلیارد دلار در صنعت نفت سرمایه‌گذاری کنیم. در حال حاضر قدرت استخراج نفت ما به اندازه سال 56 هم نیست. جالب است وقتی ما سال 56 حدود 6 میلیون بشکه نفت صادر می‌کردیم، عربستان 5/2 میلیون بشکه نفت صادر می‌کرد، اما عربستان در حال حاضر ظرفیت صادرات 10 تا 12 میلیون بشکه در روز را دارد اما ما حداکثر 4 میلیون و 200 هزار بشکه نفت را می‌توانیم در روز تولید کنیم که بخش عمده‌ای از آن صرف داخل می‌شود و سهمی برای صادرات نمی‌ماند و اگر بحث تحریم بنزین عملی شود وضع وخیم خواهد شد. ما برای حفظ جایگاهمان در اوپک باید سالی 20 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در صنعت نفت داشته باشم که از طرف منابع داخلی امکان‌پذیر نیست. با عملکرد آقای میرکاظمی در وزارت بازرگانی، تصویر روشنی از برنامه‌های وی در وزارت نفت هم برای انجام این برنامه‌ها و سرمایه گذاری‌ها دیده نمی‌شود. میرکاظمی نگاهش بنگاه داری و تجاری است به جای سرمایه‌گذاری و توسعه. وی معتقد است که نفت را بفروشم، حال سؤال این است که اگر نفت ایران خریداری نشد با توجه به نوسانات قیمت نفت، کشور در چه وضعی قرار خواهد گرفت؟

طول مدیریت سیدمسعود میرکاظمی در وزارت بازرگانی نشان‌دهنده این بوده که وی «تیم محور» باشد؟
میرکاظمی از تیم کاری منسجمی برخوردار نبود. وی در زمانی که از فروشگاه اتکا به وزارت بازرگانی آمد، تعدادی نیرو از اتکا به وزارت بازرگانی آورد. آقای شجاع الدین بازرگانی، معاون پارلمانی وی، آقای قوام شهیدی، رئیس اسبق نمایشگاه بین‌المللی، آقای پارسانیا و تعدادی از رؤسای سازمان‌های بازرگانی استان‌ها، دیگر معاون وی و برخی دیگر معاونان و مدیران این وزارتخانه نیروهایی بودند که از فروشگاه رفاه آمدند. در حالی که در وزارت بازرگانی به خصوص در لایه‌های میانی مدیران کاربلدی وجود داشتند که از آنها استفاده نشد. یکی از ضعف‌های آقای میرکاظمی عدم شناخت وزارت بازرگانی و مجموعه‌های پایین‌دستی آن بود و به همین دلیل سعی کرد نیازهای مدیریت خود را از بیرون تأمین کند، آنهایی هم که از بیرون آمدند چون شناخت نداشتند به غیر از برهم زدن برنامه‌ها کار دیگری نکردند.

کد خبر 15882

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین