پس از این تماس، تحقیقات پلیسی به دستور بازپرس عظیم سهرابی آغاز شد و مأموران به سراغ زوج جوان رفتند.
در نخستین بررسیها آنها مدعی شدند این پسر فرزند خودشان است اما وقتی مأموران خواهان بررسی شناسنامه کودک شدند مشخص شد وی شناسنامه ندارد و همین موضوع شک مأموران را بیشتر کرد تا اینکه زن جوان گفت: چند سال قبل ازدواج کردم اما بچه دار نمیشدیم. ۱۰ سال تحت درمان بودم اما فایده نداشت چون خیلی دلمان میخواست فرزند داشته باشیم حتی حاضر شدیم به بهزیستی برویم و بچهای را به فرزندی قبول کنیم اما شرایطش خیلی سخت بود و منصرف شدیم. با این حال روند درمان را نیز ادامه دادیم تا اینکه در یکی از آن روزها با زنی آشنا شدیم که کارش اجاره رحم بود وقتی با او صحبت کردیم موافقت کرد در قبال دریافت مبلغی فرزند ما را به دنیا بیاورد.
زن جوان ادامه داد: پس از انجام مراحل پزشکی موفقیتآمیز ما منتظر به دنیا آمدن فرزندمان بودیم در این مدت مدام با آن زن در ارتباط بودیم و مخارج و هزینههای زندگی اش را نیز تأمین میکردیم تا اینکه وقت زایمان رسید و او را به بیمارستان بردیم. بچه که به دنیا آمد طبق قرار بقیه پول را به آن زن دادیم و بچه را به خانه خودمان بردیم اما برای گرفتن شناسنامه نیاز به حضور آن زن بود به همین خاطر به سراغش رفتیم اما متوجه شدیم او ناپدید شده است هر جا فکر میکردیم دنبالش گشتیم اما نتوانستیم پیدایش کنیم و حالا فرزندمان بدون شناسنامه مانده است.
نظر شما